«مادر» در سال ۱۹۰۲ طرحریزی شد و در ۱۹۰۶ روی کاغذ آمد و این زمانی بود که نهضت کارگری، بر بستر اندیشههای کارل مارکس و بر پایهی تفکرات لنین، تازه داشت میرویید و میبالید و پخته میشد. داستان از شهرکی کوچک، در کنار کارخانهای آغاز میشود و به شرح زندگانی معمولی مردم آنجا میپردازد. نخستین شخصیت داستان، شوهر «مادر» است؛ مردی که جز مست کردن و کتک زدن خانوادهاش، بهسختی به کار دیگری میپردازد. مرگ این شخصیت، پایان نخستین فصل کتاب است و در همین خلال، درست وسط خانوادهای کارگر و کاملاً عامی و عادی، جا خوش کردهایم. تنها پسر این خانواده، با خطاب کردن پدرش و گفتن تکجملهای بهیادماندنی، به ما معرفی میشود: «به من دست نزنیها!»
اين كتاب يكي از تاثير گذار ترين كتابهاي گوركي در ادبيات ماركسيستي محسوب ميشود، اين كتاب الان در ايران چاپ ميشود اما قبل از انقلاب ممنوع بود. برخي از منتقدين آثار گوركي «مادر» را تنها اثر انقلابي(يا به عبارتي سياسي) اين نويسنده ميدانند.