یکی از معروفترین کتابهای میلان کوندرا کتاب جاودانگی است. مرگ و جاودانگی، موضوعات در هم تنیده اولین رمان کوندرا، پس از کتاب پرفروش خود «بار هستی» هستند.
کتاب برفهای کلیمانجارو، اثر نویسندگانی چون ارنست همینگوی، آلبر کامو، سی اس فورستر، پل گالیکو، فرانسیس تاورز و تاس ولف، شامل پنج داستان کوتاه کلاسیک از زیباترین قصههای ادبیات انگلیس، است.
مردم به اشتباه فکر میکنند مدیتیشن یا مراقبه همان ساکت در جایی نشستن و تمرکز کردن است اما این فقط روشی برای تمرکز است! در تمرکز نیاز به ذهن است اما در مراقبه نیاز به بی ذهنی!
جامعه ی نمونه، جامعهای است که در آن، مربیانی وارد امر تربیت شده و در حال حاضر مشغول تربیت مدیران و مسئولان آینده آن جامعه باشند. بدین سان معلوم مان میشود که مربی نیاز جامعه است؛ برای این که بتواند مدیرانی با وجدان و کارآمد برای جامعه فردا تربیت کند.
بازماندهٔ روز سومین کتاب نوشتهٔ کازو ایشی گورو نویسندهٔ ژاپنی است. این رمان که در سال ۱۹۸۴ موفق به دریافت جایزه بوکر شده است در زمره ۱۰۰ رمان برتر جهان قرار گرفته است. فیلمی هم بر اساس این رمان ساخته شده است. همچنین ایشی گورو توانست در سال ۲۰۱۷ برنده جایزه نوبل ادبیات شود.
جی. دی. سلینجر در زندگیاش فقط یک رمان و بیست و دو داستان کوتاه نوشته است. با این همه، جایگاه او در تاریخ ادبیات داستانی جهان، مهم است. او پس از موفقیت باورنکردنی رمان ناطور دشت کنج عزلت گزید و به نویسندهای اسرارآمیز بدل شد.
رمان که فضای آخرالزمانی آن، بیمکانی و بیزمانی آن و بیمعنا بودن اعتبار اسمگذاریها و هویتبخشیهای مرسوم در آن نشانگر ادامه فضای #کوری در ذهن نویسنده است، به حوادثی میپردازد که در یک کشور پادشاهی مشروطه در اثر توقف و سپس از سرگیری مرگ روی میدهد.
کتاب بانو در آینه، مجموعهای است که تمامی داستانهای کوتاه ویرجینیا وولف را شامل میشود. این داستانها از سوی بسیاری از منتقدین باارزش تلقی گشتهاند چرا که به مدد این داستانها میتوان به دنیای پیچیده نویسندهای راه یافت که آثارش همچنان پر خواننده است.
مرگ خوش تنها اثر آلبر کامو است که بعد از مرگش منتشر شد. این کتاب، پیشزمینهای برای نوشتن بیگانه بوده است. کامو این اثر را در جوانی نوشت و بیشترین خاطرات خود را از سفرش به منطقهٔ بلکو، اروپای مرکزی، بهویژه ایتالیا به تصویر کشید.
این داستان شرح زندگی مشقت بار و تلاشهای محکوم به شکست قهرمان داستان برای فرار از زندان و رسیدن به آزادیست ولی در ورای این لحظات خشن و پرتنش ناگفته هایی از ارزشهای انسانی و بایدها و نباید ها وجود دارد که خواننده بطور غیر مستقیم به آن واقف میشود.
داستان مربوط به جوانی سی و دو ساله است که در یک شرکت تبلیغاتی کار میکند و به شدت از کارش بیزار و دلزده است و به دنبال راهی برای افزایش درآمد خود می باشد.
بیماری عصبی نتیجه زد و خورد بین «خود» و نهاد است اما در حقیقت کشمکش اصلی بین دنیای خارج و نهاد است و این وظیفه اصلی «خود» است که میان آن دو میانجی شود. اصلی که باعث بروز بیماری میشود آن است که «خود» برای از بین بردن این اختلاف شیوه سرکوبی نارسا و نامناسب غرایز را بکار میبرد که در این زمان «خود» رشد کافی نداشته است.
وجه مشخصهی داستانهای گوگول، سادگی قصهنویسی، ویژگی قومی، امانت محض نسبت به زندگی، و بکر بودن و سرزندگی خندهآور آنهاست که همیشه تحتتأثیر احساس عمیق غم و دلتنگی قرار میگیرد. همهی این ویژگیها یک منبع دارند: گوگول شاعر است، شاعر زندگی حقیقی.
این داستان طنز، يک خانواده پرافاده اشرافى بىپول را به تصویر میکشد كه مجبور شدند تن به ازدواج با يک بورژواى موفق را بدهند! اختلاف فرهنگى بين اين دو طبقه و ادامه آن در نسلهای بعدی ماجرای کتاب را تشکیل میدهد.
«جدال بی هدف» رمانی از جان اشتاین بک، داستان جدال بی هدف و بی پایان با زندگی است. «جیم» دارای گذشته ناآرامی بوده و تصمیم میگیرد با گذشته اش قطع رابطه کند.