یڪ روز عصر ، غافلگیرم ڪن
تنورِ دلت را با هیزمی
از جنس عاشقانه
شعله ور ڪن
و محڪم دستم را در دستت بگیر و با خود ببــر...
جایش مهم نیســت...
هرجایی ڪه، با نگاه مردانه ات با من حرف بــزنی ..
در این دنـیایی ڪه دیگر هیچ نگــاهی مردانه نیست...
هر جایی ڪه ، شانه های استوارت، سدی مقابلِ بادهای مخالف باشنـد..
هر جایــے ڪه با تو باشــم ...
همانجا خوب است...
#عصرتون_بدور_از_دلتنگی♥️••┈••✾~~•ུྃ❰ࣹࣷ
🌸🍃~✾••┈•