صبح آمد. نفسی تازه کنید دل خود را به تن شسته گلها بزنید. چهره از رنج و غم و درد بشویید و باز به خدا چشم بدوزید به خورشید به طنازی یاس ناز آواز چکاوک دارد می سپارد به جهان، که همین لحظه غنیمت شمرید! غم فردا نخورید
🕊 به هوا نیازمندم به کمی هوای تازه به کمی درخت و قدری گل و سبزه و تماشا به پلی که می رساند یخ و شعله را به مقصد به کمی قدم زدن کنار این دل و به قایقی که واکرده طناب و رفته رقصان به کرانههای آبی به غزال وحشی ...