نهجالبلاغه و شعارهای ما
بازگشت مفاهیم نهجالبلاغه به فرهنگ سیاسیِ کشور،(حتی در حد شعار) مایه خوشحالی است. هم آرمانهای اولیه انقلاب را یادآوری میکند و هم فاصلهما را از آنها نشان میدهد. نسل امروز بداند که ما در سال ۵۷ با این شعارها به خیابان آمدیم و با این آرزوها به جمهوری اسلامی رای دادیم و با این امیدها هشت سال در جبههها مقاومت کردیم.
نهجالبلاغه برای سخنرانان شیرینترین شعار، برای حاکمان دشوارترین منشور و برای مستبدان تلخترین کلمات است. ما در سال ۵۷ نهجالبلاغهای ترین شعارها را میدادیم و از عدل و زهد حاکمان دم میزدیم. میشنیدیم و باور میکردیم که مال و قدرت دنیایی پَستتر از فضولات و شکمبه گوسفند است وبی ارزش تر از لِنگه کفشی پاره و چِندِشی تر از آبِ عطسه بُز!
آن روزها از حنجزه سران انقلاب، صدای وعدههای نهجالبلاغهای میآمد که اگر ما پیروز شویم تبعیض و ستم برچیده خواهد شد،فرودستان در برابر حاکمان دچار لکنت نخواهند شد، حاکمان همانند ضعیفان خواهند زیست، مسئولان از دردِ غمِ گرسنگان آسوده نخواهند خوابید و از کنار حق کُشی و شکمبارگیِ ستمگران بیخیال نخواهند گذشت.
آری با نهجالبلاغه انقلاب کردیم ولی پساز ان خواستیم جامعه را نه با نهج البلاغه که با بحارالانوار و رساله عملیه و مفاتیحالجنان ادارهکنیم. هدایت را تنها در"هویتگرایی خلاصه کردیم. وحدت را در فرقهگرایی گم کردیم و مژدههای علوی را در بشارتهای آخرالزمانی. و امروز افتخارِ خدمت به محرومان را در"خادمی افتخاری" حرم.
از آزادیهای موعود چه بگویم که از شعار آزادی تدریس کمونیسم در دانشکده الهیات به فیلترینگ پیام رسانها رسیدهایم. از اندیشههای مطهری، به کتابهای تعبیرخواب، از برنامه "با قران در صحنه" به سخنرانی در باره میزانِ ایمان میوهها و فضیلت گیاهان(!) و از حماسه حسینی به ادعای عزاداری اردکها و گنجشکان(!) خلاصه، آنچنان با فرهنگ نهجالبلاغه بیگانه شدهایم که دور نیست برخی از جملههای آن به شعارهای ضد امنیتی تبدیل شود!
۴۰۳/۶/۲۲
زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43اینستاگرام:
@seyed_zeinolabedin_safavi