#ویکتور_هوگو می گوید: تماشاگهی بس عظیم وجود دارد که دریا نامیده میشود. تماشاگهی عظیمتر از آن هم وجود دارد که آسمانش گویند. تماشاگهی عظیمتر از این دو وجود دارد و آن، وجدان آدمی است.
#علامه_محمدتقی_جعفری وجدان یکی از فصل مشترکهای همهی آدمهاست. یک زبان مشترک. یک حس بیهمتایی که به ما یادآوری میکند، که همه آدم هستیم و پدرمان آدم بود. #وجدان میفهمد که: دروغ، کلاهبرداری، تقلب و تبانی مردود و زشت و سیاه هستند! اعتقاد اگر با وجدان همراه نباشد، یک جای کارش میلنگد... آدم معتقد را نه از روی ادعاها، که از رفتار وجدانیاش باشد شناخت.
📖 استاد #علامه_جعفری تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج ۱، ص ۴۶۴
چون از مذهب سوء استفاده میشود پس باید در اصل آن و ضرورت استفاده از آن شک کرد؟ همین بشر است که در امتداد تاریخ، صدها حقیقت را مشوّش و مسخ نموده ؛ #عدالت را مطابق شهوات خود تفسیر کرده است، #آزادی را به عنوان سلاحی برای از بین بردن ناتوانان بکار برده است، #حق را ناحق و #ناحق را حق جلوه داده است. حال باید گفت: آیا از لاابالیگری افراد بشر میتوان گفت من در ضرورت عدالت شک دارم؟ من دربارهی آزادی دلیلی ندارم؟ و حق و ناحق برای من موهوم است؟!
📚 کتاب "توضیح و بررسی مصاحبه راسل-وایت / #علامه_جعفری؛ ص۱۴۶ "
اگر يک هزارم عشقی که نوع انسانی به تحصیل قدرت صرف کرده است، به شناخت همنوع خود و احیای یکدیگر صرف میکرد، نه تنها برای به دست آوردن پیشرفتها و ترقیات و سلطه بر عالم طبیعت برای يک زندگی معقول، به آنهمه قدرت و صرف انرژیهای حیات نیازمند نبود، بلکه نتایج قدرتهای صرفشده - که اغلب در تهیه و تنظیم حیات پر از بغض و عداوت میان انسانها مستهلک شده است - در به وجود آوردن يک زندگی گوارا در مسیر حیات معقول و بالا بردن سطح روحی انسانها، کارهایی را انجام میداد که تصور عظمت آنها برای معتادان بغض و عداوت قابل تصور نیست.
استاد #علامه_جعفری ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه. ج ۶، ص ۹۹. ویراست جدید، سال ۱۳۹۸
🔹 "خاصیت حق آن است که تا ابد زیبا و خالص بماند" #ویکتور_هوگو
🌿 گمان نمیرود که ستمکاران و زورگویان خودخواه تاریخ ، از این مطلب ابراز ناخشنودی کنند ، زیرا آنچه که آنان را ناراحت میکند اینست که حق وارد میدان عمل شود و انسان ها حق و عدالت و صدق را هم که سه نمود اساسی حق اند ، از آنان مطالبه نمایند و الا حق مجرد در ذهن های تجرید طلب یا در اوراق کتابها ، مانند صدها تابلوی زیبا از حضرت عیسی و حضرت محمد و حضرت علی (علیهم السلام) در خانه ها ، چیزی نیست که مورد نفرت ستمگرترین مردمان بوده باشد؛ شاید در همه تاریخ ، شماره ستمگرانی که حتی از حق دور از عمل که کمترین ارتباطی با کارهای آنان نداشته باشد ، اظهار ناراحتی کنند ، از شماره انگشتان تجاوز ننماید . ما با تمام جرئت در برابر هوگو می توانیم بگوئیم :
🔸 خاصیت حق آنست که در عمل وارد شود ، و رشد کمال آدمیان را تضمین نماید و از سقوط مردم در منجلاب تبهکاری ها و از تسلیت به اینکه ما تابلوی زیبای حق را در خانه مان نصب نموده ایم ، جلوگیری نماید...
#روشنفکر عبارت است از انسانى آگاه و متعهد که آگاه ساختن دیگر انسانها و رها ساختن آنان را از رکود و برگشت به قهقرا، ضرورتى چونان ضرورت تنفس از هوا براى ادامۀ حیات خویشتن، تلقى میکند. درود جانهاى آدمیان و درود خدا و فرشتگان و همۀ هستى بر این روشنفکران باد که قافلهسالاران کاروان انسانیت هستند. اینان به مرحلهاى رسیدهاند که اگر آدمیان را در حال رکود ببینند، هستى خود را راکد احساس میکنند. تلخى فقر و نیازمندىها و بردگى مردم را ناگوارتر از تلخى زهر مُهلک در کام خود مییابند. در آن حال که دیگر انسانهاى ناآگاه، در عیش و نوشهاى مستانه غوطهورند و نمیدانند از کجا حرکت کرده به کجا میروند، روشنفکران در شببیدارىهاى جانکاه، در عوامل حرکت آنان و روشن ساختن خطاها و کجروىهاى تباهکنندۀ آن حرکت میاندیشند. اگر از یک افق والاترى به کار روشنفکران بنگریم، خواهیم دید آنان آن روشنگرانى هستند که میسوزند و فروغ خود را بر فضاى درون انسانهاى جامعۀ خود میاندازند، باشد که عقل و وجدانِ درخوابرفتۀ آنان را بیدار کنند.
📖 استاد #علامه_جعفری ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه، ج ۳، ص ۷۹، چاپ قدیم «۲۷ جلدی»
وقتي كنگره هفتصدمين سال مولوي (دهه 50) در دانشگاه تهران برگزار شد، برگزاركنندگان كنگره ـ به عمد يا به سهوـ از #علامه_جعفری به عنوان يك محقق ايرانيِ مثنوي دعوت به عمل نياوردند! ایشان خطاب به ما كه بسيار ناراحت شده بوديم، به آرامي گفت:برويد سخنراني ها را گوش كنيد و در پي مطالب باشيد، نه در پي شخص و نام.به ياد دارم که در اين كنگره،شادروان #مجتبي_مينوي در متن سخنراني خود، از نظر نسخه شناسي شك داشت كه در بيت اول مثنوي، بشنو از ني چون «حکایت» مي كند درست است، يا بشنو از ني چون «شکایت» مي كند! من وقتي موضوع «حکایت» و «شکایت» را با ناراحتي و طنز به استاد جعفری نقل كردم، ايشان گفت: آقاي مينوي در واژه شناسي و نسخه شناسي استادي بزرگ هستند؛ صحيح نيست به تحقير از او ياد كني! اگر از اينكه مرا دعوت نكرده اند، آزرده خاطر هستي، نبايد نسبت به كساني كه دعوت شده اند، بي حرمتي كني ! حالا به من بگو: آيا در جلسات كنگره، آواي «ني» را شنيدي يا نه؟ گفتم: نه. گفت: اگر صدای «نی» را شنیده بودی، نه در پی «شکایت» بودی و نه «حكايت!» من همان جا منقلب شده و بي اختيار گريستم. زنده یاد سید محمد باقر نجفی
انسان دارای نیروی دیگری است که مافوق نفس یا خودطبیعی وعقل نظری است. این نیروی مافوق عقل نظری را با اسمها واصطلاحات گوناگونی بیان کرده اند از قبیل: 🔆 فطرت خدادادی 🔆 عقل عملی 🔆 وجدان 🔆 دل پاک
🔰 انسان با داشتن این نیرو و بکار انداختن آن، گاهی از حد انسانیت پافراتر گذاشته و بقول ابن سینا "رب النوع انسانی" میشود.
چون از مذهب سوء استفاده میشود پس باید در اصل آن و ضرورت استفاده از آن شک کرد؟ همین بشر است که در امتداد تاریخ، صدها حقیقت را مشوّش و مسخ نموده ؛ #عدالت را مطابق شهوات خود تفسیر کرده است، #آزادی را به عنوان سلاحی برای از بین بردن ناتوانان بکار برده است، #حق را ناحق و #ناحق را حق جلوه داده است. حال باید گفت: آیا از لاابالیگری افراد بشر میتوان گفت من در ضرورت عدالت شک دارم؟ من دربارهی آزادی دلیلی ندارم؟ و حق و ناحق برای من موهوم است؟!
📚 کتاب "توضیح و بررسی مصاحبه راسل-وایت / #علامه_جعفری؛ ص۱۴۶ "
✍ انسان پویا در مسیر کمال، پدیدهها و فعالیتهاى حیات را نه مبناى حیات میداند و نه هدف آن، چنان که یک باغبان پدیدهها و خواص آب و خاک و اشعه خورشید را نه مبناى اصلى فعالیت خود میداند و نه هدف آن، زیرا هدف او از تنظیم آن عوامل به وجود آوردن گل است، نه یک مشت خاک.
✍ چه همدمی بالاتر از آن خدا که از خودم به من نزدیک تر است که اگر همین نزدیکیش را دریابم هرگز در جهان هستی تنهایی احساس نخواهم کرد.
آقایان پزشکان، این که شما با بیمار سروکار دارید یعنی چه؟ معنایش این است که شما دائما در کنار چشمه ساری هستید که آب حیات جان آدمیان از بالا سرازیر می شود و از مقابل شما رد می شود. "مبادا این چشمه سارها را" روده و گوشت و استخوان ببینید. اگرچه ظاهرش این هاست. شما دائما در همسایگی خدا به سر می برید. پزشکان عزیز، روایتی داریم که خداوند در روز قیامت، به بعضی از بندگانش خواهد فرمود: من مریض شدم، چرا به دیدار و عیادت من نیامدید؟ خواهند گفت: پروردگارا، شأن تو بالاتر از این بود. تو جسم و جسمانی نبودی که بیمار شوی! خواهد فرمود: بنده من بیمار شد و شما به عیادت او نرفتید، که در لحظات تنهایی، پشت ناله، ناله می کرد. رسیدگی و دلداری تو به او، شبیه این بود که بالای سر من بیایی. جل الخالق. خداوندا، پروردگارا، تو چه قدر به ما نزدیکی و ما چه قدر از تو دوریم.
📖 استاد #علامه_جعفری، امام حسین شهید فرهنگ پیشرو انسانیت، ص ٣١۶
✍ جوامعى وجود دارند كه فشار قوانين پيش ساخته و بىاعتنا به خواستههاى قانونى مردم، افراد آنها را از شنيدن هرگونه صدايى كه داراى طنين آزادى و ساير ارزش هاى انسانى باشد، محروم ساخته است. تنها يك بانگ نافذ، شب و روز در فضاى اينگونه جوامع مى پيچد كه مىگويد: فقط ما چند نفر انگشت شماريم كه انسان و صلاح و فساد او را مىشناسيم و كسى دلسوزتر از ما براى نفوس انسانى وجود ندارد؛ يعنى نمىتواند وجود داشته باشد، و نبايد وجود داشته باشد!
انسان دارای نیروی دیگری است که مافوق نفس یا خودطبیعی وعقل نظری است. این نیروی مافوق عقل نظری را با اسمها واصطلاحات گوناگونی بیان کرده اند از قبیل: *فطرت خدادادی *عقل عملی *وجدان *دل پاک انسان با داشتن این نیرو وبکار انداختن آن، گاهی از حد انسانیت پافراتر گذاشته و بقول ابن سینا "رب النوع انسانی" میشود.
این چه غل است ای خدا بر گردنم؟ ورنه غل باشد که گوید من منم؟
این مسأله بارها در مثنوی و در سایر کتابهای اخلاقی و منابع عالی انسانی گوشزد شده است، که هیچ فردی از انسان نمیتواند مادامی که در زنجیر خود پرستی اسیر شده است، گامی در راه تکامل بردارد. گویی" خودپرستی" از "بت پرستی" بدتر است. چون در خودپرستی، به کلی خدا از نظر میرود.
در آن هنگام که قهر و غلبه «خودخواهان» زورگو می خواهند «دانش» و «بینش» و «هنر» تو را خنثی کنند یا وسیله ای برای اجرای قدرت خود قرار دهند و تو «مقاومت» بورزی و در راه حفظ «شخصیت» و ارزشهای انسانی، شدید ترین ناگواری ها را تحمل نمایی و به جهت ناتوانی از همه حقوق حیات خود ساقط گردی، رذل و فرومایه نیستی! بلکه به عکس، تو در این حالات در اوج ایده آل اعلی حیات به پرواز درآمده ای. زیرا این توئی که در برابر هجوم یغماگران و عوامل نابود کننده شخصیت، از «منطقه شخصیت» خود پاسداری نموده و با تمامی سربلندی و افتخار در پیشگاه «شخصیت» که جلوه ای از جمال و جلال الهی را در خود دارد قرار گرفته ای. تفسیر نهج البلاغه #علامه_جعفری جلد 5، صفحه 53
خداوندا، با این ناتوانی که ما در مهار کردن غرایز حیوانی داریم، با این غفلت و نسیانی که از بی اعتنایی به غطمت حیات، اوقات زندگی ما انسان ها را فرا میگیرد، جز حکمت ربوبی و عفو و حلم الهی تو ، چیزی توانایی محو گناهان بزرگ و آثار آن ها را ندارد . کیمیای اصلی تبدیل اعیان به دست توست.
ای خدای پاک و بی انباز و یار
دستگیر و جرم ما را درگذار
یاد ده ما را سخنهای رقیق
کان به رحم آرد تو را ای خوش رفیق
گر خطا گفتیم اصلاحش تو کن
مصلحی تو ای تو سلطان سخن
کیمیا داری که تبدیلش کنی
گر چه جوی خون بود نیلش کنی
این چنین مینا گریها کار توست
اینچنین اکسیرها زاسرار توست
"مولانا"
کتاب نیایش امام حسین (ع) در صحرای عرفات ، ص ۶۴ ، نوشته #علامه_جعفری
در اختتامیه همایش ملی بررسی اندیشه های فلسفی #علامه_جعفری که به مدت دو روز در تبریز برگزار گردید. از سخنرانان ,نویسندگان . تلاشگران و دست اندرکاران این همایش تجلیل به عمل آمد در این مراسم طراحی سیاه قلم از چهره علامه جعفری که توسط یکی از هنرمندان دانشگاه هنر تبریز طراحی شده بود به موسسه علامه جعفری اهدا گردید.
هنرمند ارزنده دکتر ابوالفضل عبدالهی فرد ,طراح و سازنده تندیس #علامه_جعفری که در همایش ملی بررسی اندیشه های فلسفی علامه محمد تقی جعفری از این مجسمه پرده برداری و رونمایی شد و در حیاط دانشگاه هنر تبریز نصب گردید.