اگر يک هزارم عشقی که نوع انسانی به تحصیل قدرت صرف کرده است، به شناخت همنوع خود و احیای یکدیگر صرف میکرد، نه تنها برای به دست آوردن پیشرفتها و ترقیات و سلطه بر عالم طبیعت برای يک زندگی معقول، به آنهمه قدرت و صرف انرژیهای حیات نیازمند نبود، بلکه نتایج قدرتهای صرفشده - که اغلب در تهیه و تنظیم حیات پر از بغض و عداوت میان انسانها مستهلک شده است - در به وجود آوردن يک زندگی گوارا در مسیر حیات معقول و بالا بردن سطح روحی انسانها، کارهایی را انجام میداد که تصور عظمت آنها برای معتادان بغض و عداوت قابل تصور نیست.
استاد #علامه_جعفری ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه. ج ۶، ص ۹۹. ویراست جدید، سال ۱۳۹۸
کارگزاران بایستی از میان مردمی انتخاب شوند که باحیاء و متین و از خاندان های صالح و در قلمرو معرفت و عمل اسلامی پیشقدم باشند ، زیرا آنان دارای اخلاقی شریف تر و حیثیت و آبرویی صحیح تر از دیگران ، و نیز طمع آنان کمتر و نظریاتی که در آینده ی امور ابراز می کنند دقیق تر و رساتر از دیگران می باشد . اما از نظر اخلاق و شرافت درونی ، و کرامت ذاتی ، زمامدار باید کسانی را به کارهای حکومت نصب کند که به اضافه ی علم و اطلاع و تجربه ، دارای اخلاق انسانی عالی باشند و از صفات رذل و پست مانند حسادت و خودبزرگ بینی و خود کوچک بینی و جاه طلبی و ثروت اندوزی و شهرت پرستی مبرا و از انواع هوا و هوس های حیوانی پاک و منزه باشند . زیرا هوا و هوس ، انسان را چنان در لجن فرو می برد که توانایی بیرون آمدن را از وی سلب می نماید .
" کسی که خود در لجن فساد دست و پا می زند ، چگونه می تواند درباره نجات دیگران و تنظیم مصالح آنان بیندیشد و برای آنان در این راه قدمی بردارد؟ "
رشوه گیری و قوم و خویش بازی و استبداد در امور ، آن عوامل فساد اخلاقی هستند که نه تنها مانع از انجام وظایف کارگزاری صحیح می باشند ، بلکه درهای هرگونه اصلاح زندگی اجتماعی را بر روی مردم می بندند ، زیرا سقوط جامعه به دنبال سقوط کارگزاران جامعه قطعی است .