اخبار روز

#احمد_زیدآبادی
Канал
Новости и СМИ
Персидский
Логотип телеграм канала اخبار روز
@AkhbarRoozПродвигать
268
подписчиков
27,2 тыс.
фото
1,17 тыс.
видео
11,3 тыс.
ссылок
آخرین اخبار و تحلیل‌های ایران و جهان
لحظۀ خداحافظی!

بازتاب مطلبی که خطاب به حامد اسماعیلیون نوشتم، مرا نسبت به آیندۀ این کشور از هر جهت روشن کرد؛ گرچه پیش از آن هم، برایم کم و بیش روشن بود.
از فحاشی چارپاداری تا تهدید به قتل و تجاوزِ جنسی، بخشی از واکنش افرادی بود که در فضای مجازی و غیرمجازی به حمایت از آقای اسماعیلیون نثارم کردند.
من این سرزمین را سرزمین عطار و سنایی و مولوی و خیام و حافظ و سعدی می‌دانستم. هرگز فکر نمی‌کردم بخشی از مردم این سرزمین روزی به این نقطه برسند. حالا که رسیده‌اند، دیگر جای حضور من نیست. به هر حال، من هم از پوست و گوشت و خون و عصب ساخته شده‌ام. فشارها از همه سوست و من چنان تنها و غریب مانده‌ام که مرگ را بر هموطنی با چنین افرادی ترجیح می‌دهم.
این لحظه، لحظۀ خداحافظی من با سیاستی است که می‌خواهد با این شیوه و روش پیش برود. من این صحنه را ترک می‌کنم، چون هیچ رگی در وجودم با آن سنخیت ندارد و با سرتاسرش بیگانه‌ام.
از این به بعد، بر نوشتن کتاب‌هایم متمرکر می‌شوم و در این کانال نیز فقط در بارۀ تاریخ و امور انتزاعی می‌نویسم و کلامی از آنچه در این کشور می‌گذرد و خواهد گذشت، نخواهم نوشت. این تصمیم برگشت‌ناپذیر است.
اگر ممنوع‌الخروج نبودم و پاسپورت داشتم، برای مدتی به یاد دوران شکوفایی فرهنگ ایران، به سمرقند یا بخارا می‌رفتم و یا راهی عراق می‌شدم و به یادِ لحظه‌های غربت و مظلومیت علی در جوار مسجد کوفه ساکن می‌شدم.
با این همه، من عاشق وطنم هستم. برایش دعای خیر می‌کنم و این تنها کاری است که فعلاً از دستم برمی‌آید.
#احمد_زیدآبادی
#حامد_اسماعیلیون
#خدا_حافظی
#فرهنگ_ایران
#آینده_کشور
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
چرا "میانه" هدف اصلی می‌شود؟

دو سرِ افراطی طیف براندازان و حامیان وضع موجود، بیش از آنکه یکدیگر را نفی کنند، به حمله علیه نیروهای خارج از چارچوب خودشان که آنها را "نیروی وسط" می‌نامند، روی آورده‌اند.
خیلی هم غیرطبیعی نیست؛ چون در هنگامۀ کارزارهای سیاسیِ دوقطبی، این اتفاق رخ می‌دهد.
در فضای دو قطبی، نیروهای هر دو قطب مایلند تا هیچ نیروی میانجی و میانه در جامعه وجود نداشته باشد تا با خیال راحت به تیپ و تار هم بزنند و از راه کشتار و حذف طرف مقابل، به زعم خود قدرت را صد در صد به انحصار خود در آورند.
بنابراین، نیروهای خارج از این دو قطب، مزاحم هر دو تلقی می‌شوند و باید ملکوک و مطرود و محکوم و وابسته به قطب مقابل معرفی شوند.
نیروهای میانه اما عموماً به دلیل خصلت فرهنگی و مدنی و روشنفکرانه‌شان، زود‌رنج و به عبارتی نازک نارنجی‌اند. طاقت تحمل فحش و ناسزا و اتهام‌های بی‌پایه و ناعادلانه را ندارند و با احساس سرخوردگی و اندوه عمیق، صحنه را ترک می‌کنند تا حامیانِ آن دو قطبِ متخاصم، آنقدر خون یکدیگر را بریزند که یک طرف‌شان به اتمام رسد!
بدبختی اما اینجاست که در سایۀ این خونریزی، ملت و کشوری چنان قربانی می‌شود که ممکن است تا قرن‌ها کمر راست نکند و یا کلاً از چرخۀ تمدن بشری خارج شود.
هر گونه اقدام پیشگیرانه و ایجاد دست‌انداز در مسیر این خونریزی از سوی هر نیروی اجتماعی، به تحمل میلیاردها فحش و تهمت و اهانت می‌ارزد، اما بدبختانه امکان کامیابی آن معمولاً اندک است مگر آنکه خداوند رحمتی نازل کند.
ایلویی ایلویی، ایران را وامگذار!
#احمد_زیدآبادی
#فضای_دو_قطبی
#حذف_فیزیکی
#نیروی_میانجی
#نابودی_کشور
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
تغییرات لازم و مشروع!

محمد باقر قالیباف رئیس مجلس گفته است: "اگر اوضاع آرام شود، تغییرات مشروع و لازم در حکمرانی صورت می‌گیرد."
کاش وی منظورش از "تغییرات مشروع و لازم" را تشریح می‌کرد تا برای مخاطب مشخص شود که وعدۀ چه تغییری داده می‌شود.
از این گذشته، از نگاه مخالفان، موکول کردن تغییراتِ مورد نظر به آرام شدن اوضاع، نوعی وعدۀ سر خرمن تلقی می‌شود و بنابراین کمتر کسی به آن اعتماد می‌کند.
چرا از همین لحظه "تغییرات مشروع و لازم" آغاز نمی‌شود تا هم به آرامش اوضاع کمک رساند و هم افراد نومید از هرگونه اصلاح و تغییر را به بازاندیشی ترغیب کند.
#احمد_زیدآبادی
#محمد_باقر_قالیباف
#مجلس_شورا
#تغییرات_مشروع
#حکمرانی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
جو بایدن و آزادی ایران!

جو بایدن رئیس جمهور آمریکا از "آزادی" قریب‌الوقوع ایران خبر داده و ظاهراً در اشاره به ضمیری که قرار است این آزادی را رقم بزند، دچار مشکل کلامی شده ست.
امیدوارم آزادی مورد نظر او برای ایران، از جنس همان آزادی نباشد که باراک اوباما برای تونس و مصر و لیبی و سوریه وعده داد و یا جرج بوش پسر، برای افغانستان و عراق پدید آورد.
من طبعاً با آن نظری که کلنگی کردن خاورمیانه را هدف اصلی آمریکا در منطقۀ ما می‌داند، موافق نیستم، اما بر این باورم که دولت آمریکا شناخت درست و درمانی از پیچیدگی‌های جوامع خاورمیانه ندارد و به جای کمک به نظم و ثبات کشورهای این منطقه، معمولاً آنها را زخمی و سپس به حال خود رها می‌کند تا در آتش بی‌ثباتی و هرج و مرج بسوزند و خاکستر شوند! این دقیقاً همان اتفاقی است که در بیشتر جوامع خاورمیانه رخ داده است.
به هر حال، اظهارات بایدن احتمالاً ناآرامی‌ها در ایران را وارد مرحلۀ تازه‌ای می‌کند. به نظرم همان چیزی که سال‌ها از ترس آن کابوس‌های شبانه می‌دیدم، در حال وقوع است. فریادم در این باره، تا به حال به جایی نرسیده و شاید از این پس هم به جایی نرسد. با این حال، همچنان فریاد خواهم زد چون کار دیگری از دستم برنمی‌آید.
اگر کسانی دل‌شان برای این سرزمین می‌تپد یا حتی اندک ترحمی به آن دارند، نباید اجازه دهند که عقل حسابگرشان قربانی نفرت بی‌حساب و کتاب‌شان شود. چهره‌ها و افرادی که خود را اپوزیسیون معرفی می‌کنند، اگر در تحلیل‌ها و محاسبات‌شان، جایی هم برای احتمال غلط بودن آنها در نظر بگیرند، جای دوری نخواهد رفت. لااقل در این زمینه با اپوزیسیون رژیم‌های بن‌علی و مبارک و قذافی و اسد خرده مشورتی بکنند شاید پشیمانی و تأسف آنها، در تغییرِ رویکردشان به مسائل ایران بی‌اثر نباشد.
مقام‌های جمهوری اسلامی هم اگر به جای گوش جان سپردن به تحلیل‌های تنگ‌نظرانه و انتزاعی مراکز امنیتی‌شان که تاکنون این همه بدبختی به بار آورده است، لحظه‌ای به سخن این همه کارشناس دلسوز گوش فرا دهند، مطمئناً پشیمان نخواهند شد و چه بسا پنجرۀ تازه‌ای پیش روی‌شان گشوده شود.
در این میان اما برای جلوگیری از دوقطبی شدن کامل فضا که زمینه‌ساز و مشوقِ جنگ و خونریزی تا آخرین نفر و آخرین نفس است، شکل‌گیری و بسیج نیروی میانه و ضدخشونت، حیاتی‌ترین کاری است که روشنفکران و دلسوزان این کشور باید به آن اهتمام کنند. تشکیل این نیرو که طبعاً کوششی توانفرسا می‌طلبد، بدون موافقت حکومت برای رسمی شدن آن نیز مفید فایده نخواهد بود و چه بسا بر وخامت و پیچیدگی اوضاع بیفزاید. بنابراین از مسئولان کشور درخواست می‌شود که مسیر شکل‌گیری آن را باز کنند تا بلکه کنشگران خشونت‌پرهیز هم به خو تکانی دهند و با شکل دادن این نیرو در کنترل و مهار دامنۀ بحران‌ها نقشی هر چند کوچک بازی کنند.
#احمد_زیدآبادی
#جو_بایدن
#آزادی_ایران
#جنبش_خشونت_پرهیز
#بهار_عربی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
الگوی سنتی مادر من


مادر من نمادِ یک زن سنتی روستایی بود. قوی و نترس و زحمتکش و معتقد، با چارچوب‌های آهنین اخلاقی.
او در برخورد با مردانِ فامیل و آشنا با آنها دست می‌داد. در سفرش به مشهد در سال 1346 پسردایی‌اش را که از کرمان به خراسان مهاجرت کرده بود، تصادفاً در صحن امام رضا می‌بیند. دو طرف در برابر چشم جمعیت دست در گردن هم می‌اندازند و ساعت‌ها به تلخی گریه می‌کنند.
مادرم در عروسی‌ها با بلند شدن صدای دهل و سرنا، مثل دیگر زنان روستایی، جلوی جمعیتی انبوه از زن و مردم و پیر و جوان می‌رقصید و التفاتی به پنهان کردن موی خود نداشت.
مادران ما در این سرزمین اینگونه زیسته‌اند. اسلام نزد آنها آیینی اخلاقی و مظهر همۀ مهربانی‌ها و انسان‌دوستی‌ها و خوش‌قلبی‌ها و مداراها و بخشش‌ها و خوبی‌های روی زمین بوده است؛ الگوبرداری از رسالۀ فقیهان نبوده است.
تحمیل معیارهای ظاهرگرایانه و سخت‌گیرانۀ فقیهان بر آن سنت سهل‌گیرانه و به شدت اخلاقی، کار دست این جامعه داده است. این بحران از طریق بازگشت به آن سنت قابل عبور است.
#احمد_زیدآبادی
#الگوی_زن_روستایی
#ساز_و_آواز
#رقص
#معیارهای_فقهی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
به انکار و توجیه پایان دهید!

در سال 88 بازجویی داشتم که "دست بزن داشت" و علناً افتخارش این بود که "از سر متهم پوست می‌کِند" و نامش "لرزه بر اندام متهمان می‌اندازد."
پیش از آن در زندان سال 79 با مواردی از فشار و تهدید روبرو شده بودم؛ اما این یکی واقعاً نوبرش بود.
من که از کودکی به قول مارکس "عواطف لطیف مذهبی" داشته‌ام و همیشه عاشق علی و حسین بوده‌ام و تمام مطالعاتم در بارۀ اسلام در آیۀ "ان‌الله یأمرکم بالعدل و الاحسان" خلاصه می‌شده است، از اینکه بازجویی با ادعای دفاع از همۀ آنچه برای من مظهر عدل و احسان به شمار می‌آمد، تمام مرزها و حریم‎های قطعی اسلام را در هم می‌شکست، دچار عذابی مضاعف می‌شدم.
جالب آنکه آنها در آن محیط بسته و منقطع از عالم، می‌کوشیدند تا مرا متقاعد کنند که فهم من از اسلام انحرافی و اسلام مورد نظرِ آنها اسلام ناب و راستین است!
این مطالب را نمی‌نویسم تا خداناباوران و یا دین‌ستیزان را متمایل به فهمی انسانی و رحمانی از اسلام کنم، چرا که این کار در این وضعیت، اگر اثر معکوس نگذارد، حتماً بی‌اثر است!
خطابم در این نوشتار آن دسته از اصطلاحاً دیندارانی هم نیست که به قول حسین، دین را "لقلقۀ لسان" کرده‌اند و آن را ابزار مناسبی برای تحمیق خلایق و بهره‌کشی مادی یا سیاسی از آن قرار داده‌اند و منفعت و منزلت و قدرت خود را به جای خداوند نشانده‌اند. سخن از عدل و احسان نزد این افراد، همچون کوبیدن مشت بر سندان است!
در واقع روی سخنم با آن دسته از دینداران صادقی است که چه در داخل حکومت و چه خارج از آن، از روی دغدغۀ مذهبی، این نوع رفتارها را توجیه و یا به کلی انکار می‌کنند و بدین وسیله، سبب استمرار آن می‌شوند.
استمرار رفتارهای ظالمانه و خشن و زشت به نام اسلام و به قصد تحکیم حکومت، مطمئناً سبب تشدید اسلام‌هراسی و اسلام‌گریزیِ نسل‌های جدید از یک سو و به خطر افتادن تمام ارکان حکومت از سوی دیگر می‌شود.
من که اصولاً با "انقلاب" بخصوص از نوع "توده‌وار" یا "چریکی" یا هر نوع صورت "خشن" دیگر آن، در هیچ نقطه‌ای از تاریخ و جغرافیا میانه‌ای ندارم و "اصلاح بنیان‌های فکری و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی" جامعه را تنها راه مطمئن و برگشت‌ناپذیر برای حرکت در جهت توسعۀ همه جانبه و استقرار نظم و ثباتی عادلانه و مورد رضایت عموم می‌دانم، بارها کوشیده‌ام تا خالی از هر نوع بغض و کینه و بدخواهی و به بهای به جان خریدن بغض و کینۀ بخشی از حامیان و دشمنان حکومت، صدایم را به گوش دست اندارکاران نظام برسانم تا متوجه خطرات چندجانبۀ نوع حکمرانی و رفتار نیروهای خود شوند، اما گویی نتیجۀ همۀ این کوشش‌ها عبث بوده است.
این جامعه همانطور که به اذعان آقای رئیسی نیازمند ایجاد مسکن و شغل است، از آن بالاتر به فضای تنفس در حوزۀ سیاسی و اجتماعی و کوتاه شدن دست نیروهای خشن و متعصب از نهادهای حاکم نیاز دارد.
متأسفانه این دسته از نیروها در روندِ تحولات دهه‌های اخیر به گونه‌ای عمل کرده‌اند که با ادعای "پا به رکابی در دفاع از نظام" آن را به گروگان خود در آورده‌اند و مانع هر نوع تحول معناداری در بهبود شرایط می‌شوند.
این نیروها از این پس، جز ضرر و زیان و ایجاد بحران، دستاورد دیگری برای حکومت ندارند و بروز فجایعی مانند مرگ دلخراش زنده‌یاد مهسا (ژینا) امینی، نتیجۀ توصیه‌ها و عملکرد آنهاست. اگر جلو آنها گرفته نشود؛ از این به بعد فاجعه پشت فاجعه رخ خواهد داد و کشور را با بی‌ثباتی بی‌سابقه‌ای روبرو خواهد کرد.
به نظر من، این چیزی نیست که یک انسان ایران‌دوست و آگاه به تاریخ و شرایط داخلی و منطقه‌ای و بین‌المللی کشور، خواهان آن باشد؛ اماهواخواهان آن روز به روز در حال افزایش است.
#احمد_زیدآبادی
#مهسا_امینی
#انقلاب_توده_وار
#اصلاح_بنیانی
#بازجویی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
آزمون تاریخی!

پس از وتوی قطعنامۀ شورای امنیت توسط روسیه، حالا قرار است حامیان قطعنامه، آن را در مجمع عمومی سازمان ملل به رأی بگذارند. قطعنامه‌های مجمع عمومی الزام‌آور نیست اما موضع و گرایش کلانِ جامعۀ جهانی را نسبت به یک رویداد بین‌المللی روشن می‌کند.
مشخص است که جمهوری اسلامی به این قطعنامه رأی موافق نخواهد داد ولی فعلاً مشخص نیست که رأی ممتنع خواهد داد یا رأی مخالف.
اگر رأی جمهوری اسلامی به قطعنامۀ مجمع عمومی در مورد حملۀ روسیه به اوکراین منفی باشد، در آن صورت آن را باید به حمایت رسمی از تجاوز نظامی یک کشور به کشور دیگر تعبیر کرد.
حمایت از تجاوز نظامی با هر نوع مصلحت‌سنجی که توجیه شود، نشانگر نقض بنیادی استقلالِ سیاسی است. بنابراین آزمونی تاریخی در انتظار جمهوری اسلامی است.
#احمد_زیدآبادی
#جنگ_اوکراین
#شورای_امنیت
#سازمان_ملل
#استقلال_سیاسی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
بنی‌صدر از خیال تا واقعیت

سید ابوالحسن بنی‌صدر نخستین رئیس جمهورِ نظام جمهوری اسلامی در سن 88 سالگی در پاریس دیده از جهان فرو بست.
مرحوم بنی‌صدر که در یک انتخابات پرشور و آزاد بیش از 75 درصد آراء ایرانیان را به خود اختصاص داده بود، گمان می‌کرد که با پیروزی در انتخابات، در موقعیت رهبری سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی قرار گرفته است.
او ظاهراً متن قانون اساسی جمهوری اسلامی را که خود نیز یکی از تدوین کنندگان آن بود، به اندازۀ کافی مورد تعمق و تفکر قرار نداده بود و گویی نمی‌دانست که در آن قانون، نقش رئیس جمهور عمدتاً جنبۀ تشریفاتی به خود گرفته است.
از این رو، بنی‌صدر همین که خود را در مقابلِ مجلسی در کنترلِ حزب جمهوری اسلامی دید، تازه متوجه وضعیت ضعیف خود شد و به منظور تقویت جایگاه قانونی‌اش به مبارزه با سران حزب برخاست.
در این مبارزه‌جویی، او حمایت نسبی آیت‌الله خمینی را با همراه داشت و همین موضوع می‌توانست در تقویت جایگاه ریاست جمهوری به او کمک کند، اما سران حزب جمهوری اسلامی که معمولاً خشم خود را از حمایت آیت‌الله خمینی از بنی‌صدر پنهان می‌کردند، در درجۀ نخست کوشیدند تا به انحاء مختلف رئیس جمهورِ وقت را از چشم آیت‌الله بیاندازند و چون اقداماتشان در این جهت به جایی نرسید، طی نامه‌ای به بنیانگذار جمهوری اسلامی، با لحنی به نسبت تند و گلایه‌آمیز حمایت آیت‌الله از بنی‌صدر را به شدت مورد انتقاد قرار دادند.
در این میان اما بنی‌صدر در جهت پیشبرد نقشۀ خود دو اشتباه مهلک مرتکب شد. اشتباه نخست او معرفی مرحوم محمدعلی رجایی به عنوان نخست وزیر بود. رجایی گرچه سابقۀ همکاری با نهضت آزادی و مجاهدین خلق اولیه را داشت اما از هر حیث در نقطۀ مقابل بنی صدر قرار می‌گرفت. معرفی رجایی البته به دلیل بن‌بست پدید آمده بین بنی‌صدر و مجلس اول بر سرِ معرفی نخست وزیر و از همین رو از سرِ ناچاری و اضطرار بود، اما این موضوع توازن قوای حاکم را کاملاً به زیان بنی‌صدر و به نفع حزب جمهوری اسلامی به هم زد و رئیس جمهور را به گوشۀ رینگ کشاند.
با این همه، آیت‌الله خمینی کماکان از بنی‌صدر حمایت می‌کرد تا آنکه رئیس جمهور اشتباه مهلک دوم خود را نیز انجام داد و عملاً تیر خلاص را به خود شلیک کرد.
بنی‌صدر برای مقابله با حزب جمهوری اسلامی به سازمان مجاهدین خلق نزدیک شد و به تدریج به صورت متحد آنان در آمد. آیت‌الله خمینی که مجاهدین خلق را بزرگترین تهدید امنیتی علیه نظام نوپای خود می‌دانست، این مورد را به هیچ عنوان تاب نیاورد و پس از چند مرحله نصحیت بنی‌صدر، از او به کلی روگردان شد.
با اعلام جنگ مسلحانه از جانب سازمان مجاهدین خلق علیه نظام جمهوری اسلامی، زمینه برای تصویبِ عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر از طرف مجلس اول فراهم شد، اقدامی که مخفی شدن بنی‌صدر و سپس فرار او به پاریس را در پی داشت.
ظاهراً مرحوم بنی‌صدر گمان می‌کرد باسوادترین و پیچیده‌ترین و سیاسی‌ترین چهره در بازی قدرتِ آن روزِ ایرانِ است، اما روند حوادث نشان داد که این ادعاها چندان هم با واقعیت قرابتی نداشته است.
در هر صورت خداوند رحمتش کند.
#احمد_زیدآبادی
#ابوالحسن_بنی_صدر
#محمد_علی_رجایی
#آیت_الله_خمینی
#حزب_جمهوری_اسلامی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
ده شاخص و معیار فکر و عملِ نیروی چهارم
نیروی چهارم نیرویی است که:
یک- توان خود را صرف تصرف دستگاه دولت یا شراکت در حکومت معیوب نمی‌کند بلکه آن را برای متقاعد کردن حکومت به تغییر روش‌ها و نوع حکمرانی نامطلوب یا ناکارآمدش به کار می‌گیرد تا به صورت حکومتی دمکراتیک و منطبق با موازین اصیلِ حقوق بشری و کارآمد در آید.
دو- کنش سیاسی نیروی چهارم از گزاره‌های کلان ایدئولوژیک نشأت نمی‌گیرد و بر مبنای تحلیل مشخص از شرایط عینی و ذهنی جامعه و نوع تأثیرگذاری بر آن و درک و فهم پیامدهایش استوار است.
سه- چراغ راهنمای نیروی چهارم منافع ملت-دولتی به اسم ایران است. برای استقرارِ نظام حقوقی مساوات‌جویانۀ سیاسی ناشی از پدیدۀ ملت-دولت به معنای حقوق برابر تک تک شهروندان ایران فارغ از هر نوع تفاوت عقیدتی، زبانی، سیاسی و قومی آنان تلاش می‌کند و در عین حال، از هرگونه فعالیت پرهزینه برای کشور و یا تضعیف بنیان‌های حیات و قوام آن می‌پرهیزد. به عبارت دیگر، این نیرو سخت مراقب است که تعارضش با حکومت به اصل مملکت آسیب نزند.
چهار- از دوقطبی سازی‌های کاذب و تقسیم طبقات اجتماعی و گروه‌های سیاسی به سیاه و سفید مطلق خودداری می‌کند و در داوری خود نسبت به رفتار سیاسی دیگران "مورد-محور" است. یعنی به جای داوری کلی و ایدئولوژیک به معنای رد یا قبول تمامیت عملکرد یک نحلۀ سیاسی، هر اتفاق یا رویداد یا موضعگیری یا رفتار را به صورت مستقل و بر اساس موازین کاملاً مشخص و روشن تحلیل و مورد قضاوت قرار می دهد.
پنج- نیروی چهارم از کلیشه‌های ستیزه‌جویانه و فلج کنندۀ رفتار سیاسی در یک قرن اخیر ایران که دشمنی و کینه را با طرف مقابل به نهایتِ خود می‌رساند و در جریان فعالیت سیاسی، هرگونه رابطه و مصالحه با طرف مقابل به نفع کشور و مردم و یا عقب‌نشینی و سازش برای پرهیز از تحمیل هزینه به آن دو را در حکم خیانت و جنایت می‌شمرد، با اعتماد به نفس کامل گذر می‌کند و برای بحث و گفتگو و مجادلۀ مدنی و مصالحۀ انسانی با هر نیرویی آمادگی دارد.
شش- نیروی چهارم جوهری نقّاد دارد اما در نقد، جانب انصاف را مراعات می‌کند یعنی در کنار امکانات به محدودیت‌های طرف مقابل نیز نظر دارد و اضافه بر این، نقد خود را بر نگاهی نیهیلیستی و منتزع از واقعیات پردردسر عینی بنا نمی‌کند و هر آنچه را رد می‌کند برای آن بدیلی منطقی و قابل اجرا و سازنده ارائه می‌دهد.
هفت- نیروی چهارم خود را با منزه‌تر از دیگر نیروها نمی‌داند و از همین رو، به همان میزان که به خود حق انتقاد از دیگر نیروها و مراجع سیاسی و عقیدتی آنها را می‌دهد، به حق انتقاد یگر نیروها از خودش و مراجع فکری و سیاسی‌اش معتقد و در عمل پایبند است.
هشت- نیروی چهارم از هیچ حادثه یا پدیده‌ای قدسیت سازی و یا تابو آفرینی نمی‌کند تا با ارجاع دائمی به آن، مانع اظهار نظر آزاد و نقد دیگران به آن حادثه یا پدیده شود.
نه- نیروی چهارم به جای تلاش بیهوده برای ساخت جامعۀ کمال مطلوب در پی فراهم کردن زمینه‌های ساخت جامعۀ مبتنی بر کمال ممکن است. بنابراین در برابر برخی ناملایماتِ اجتناب‌ناپذیر زندگی شکیباست و با بروز هر حادثه‌ای در صدد به آتش کشدن قیصریه برنمی‌آید.
ده- نیروی چهارم "مردم" را مفهومی قدسی و انتزاعی و خطاناپذیر نمی‌داند و از هر قشر اجتماعی که از اصول صحیح زندگی تخطی کند به راحتی انتقاد می‌کند. به عبارت روشن‌تر، این نیرو از مطالبات منطقی و قابل اجرای اقشار مختلف حمایت می‌کند ومطالبات غیرمنطقی را به صرف آنکه دردسر یا بحرانی برای دولت حاکم ایجاد می‌کند، مورد پشتیبانی قرار نمی‌دهد. از همین رو، بخصوص برای جلب نظر عموم، دامن زدن به مطالبات فزاینده‌ای که هیچ دولت کارآمدی در جهان توان برآورده کردن آنها را ندارد، غیرمسئولانه و مخرب می‌داند.
بر این موارد دهگانه می‌توان موارد دیگری را هم بخصوص در زمینۀ چگونگی عمل اجتماعی و منفصل از دستگاه قدرت افزود، اما اصول کلانش همین است. این اصول به مرور، مورد بحث و کالبدشکافی قرار خواهد گرفت.
به نظرم حداقل تا یکی - دو سال دیگر، امکان اینکه نیروی چهارم بتواند در ایران صورت حزبی و تشکیلاتی پیدا کند و به طور سازمان‌یافته و یا هماهنگ به ایفای نقش بپردازد، وجود ندارد. اما هر فردی که خود را به این نحو تفکر و عمل سیاسی متعلق یا نزدیک می‌بیند، با تقویت این نوع تشخص سیاسی در اندیشه و رفتارِ خود و تعریف و ترویج آن در حلقه‌های ارتباطی خویش، می‌تواند زمینه را برای نقش آفرینی واقعی و اصیل آن در آینده فراهم کند و بخصوص در زمان حاضر، خود را در میان جریان های سیاسی دیگر در خلأ حس نکند.
#احمد_زیدآبادی
#نیروی_چهارم
#عمل_سیاسی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
اگر آن نمی‌شد، اگر این بخواهد شود!


اگر اصلاح‌طلبان چهار سال پیش، بر اساسِ عواطف و احساساتِ خام و بدون سنجش همۀ جوانب امر، آن "خبط تاریخی" را مرتکب نمی‌شدند و با وجود تمامِ نشانه‌های ناکام شدنِ دولت روحانی در دورۀ دوم ریاست جمهوریش، در حمایت از او مغرورانه به مردم آدرس غلط نمی‌دادند؛ امروزه روز، زمانی بود که میوۀ چهار سال صبوری و برکناری از قدرت را در انتخابات بچینند و با توازنی جدید و تعیین‌کننده، گشودن راهی به سوی آینده را در خیابان‌های ایران جشن بگیرند!
دریغ اما از افرادی که توان تحملِ کوتاه مدتِ دوری از قدرت را به بهای دستیابی به دستاوردهای بزرگ و بلندمدت ندارند!
اصولگرایان هم امروز بی‌دلیل خوشحالند. راهی بی‌نهایت سخت و سنگلاخی پیش روی آنهاست. آنها اگر بخواهند واقعاً موفق شوند ناچار به تصمیم‌گیری‌های دردناک و دشواری خواهند شد که لازمه‌اش پنهان کردنِ عمومِ ادعاها و عقاید پیشین خود در پستوهای تاریکِ فراموشخانۀ تاریخ است!
چه ژرفایی دارد این آیت:
إِن يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهُ ۚ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
تکلیف مالایطاق!
سید حسن خمینی گفته است؛ اگر به جای نامزدهای تأیید صلاحیت شدۀ انتخابات بودم، انصراف می‌دادم.
به نظرم آنها نمی‌توانند انصراف دهند به همان دلایلی که خودِ سید حسن نتوانست کاندیدا شود.
بنابراین، درخواست انصراف از مهرعلی‌زاده و همتی بیشتر به تکلیف مالایطاق می‌ماند!
#احمد_زیدآبادی
#سید_حسن_خمینی
#مهرعلی_زاده
#همتی
#انصراف
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
مسابقه با لاک‌پشت!

دیشب پس از آنکه خبرگزاری فارس اسامی نهایی نامزدهای تأیید صلاحیت شده را منتشر کرد، بعد از مدت‌ها خندۀ سیری کردم. چنان خندیدم که همسر و بچه‌هایم متعجب شدند. از این جهت جا دارد از شورای نگهبان تشکر کنم!
در واقع به هر نوع فهرستی فکر می‌کردم جز همین فهرست 7 نفره‌ای که منتشر شد! حذف لاریجانی و جهانگیری و بعد تأیید زاکانی و قاضی‌زادۀ هاشمی؟
فهرست هفت نفره نشان می‌دهد که گسست ذهنی کاملی بین نیروهای دست اندرکار شورای نگهبان با جامعه بخصوص نیروهای سیاسی به وجود آمده است و هر کدام در دنیای خاص خود سیر می‌کنند. این فهرست حتی بسیاری از نیروهای اصولگرا از جمله جوانان هواداران آنها را نیز مسئله‌دار خواهد کرد چون هر چه نباشد، آنها هم علاقمندند تا خود را حامی صورتی هر چند حداقلی از رقابت انتخاباتی و هیجانِ ناشی از آن نشان دهند.
فهرست نامزدهای نهایی در حقیقت شهروندانِ مرزی و مردد و مذبذب را به سمت تحریم خاموش و تحریمی‌های خاموش را به سمت تحریم آشکار سوق می‌دهد و نهایتاً بازی را به سود تحریمی‌های فعال رقم می‌زند.
آیا در این میان، پای مصلحت‌سنجی بار دیگر به وسط می‌آید و تعدادی از نامزدها با حکم حکومتی به میدان برمی‌گردند؟ نمی‌دانم.
این در حالی است که حذف افرادی مثل لاریجانی و جهانگیری و دیگران به رئیسی هم سخت آسیب می‌زند. رئیسی با شعار عدالت و مبارزه با فساد به میدان انتخابات پا گذاشته است و اکنون با حذف رقبایش با این چالش مواجه می‌شود که آیا حضورش در غیاب هر نوع رقیب معمول، حتی در قاموس رویۀ سیاسی جمهوری اسلامی، نسبتی با عدالت و سلامت برقرار می‌کند؟
در عین حال، رئیسی گر چه در مقابل برخی رقبا آسیب‌پذیر بود، با این همه، همچنان شانس اول را داشت؛ اما پیروزیش پس از حذف آنها، دیگر چیزی غیر از برنده شدن در مسابقۀ دو با لاک‌پشت تعبیر نمی‌شود و این نوع پیروزی هم نه فقط افتخاری ندارد بلکه سبب استهزاء عمومی می‌شود.
آنچه نوشتم از موضعی بی‌طرفانه و کارشناسانه بود و گرنه انتخابات هر جور که برگزار شود، به من دخلی ندارد!
#احمد_زیدآبادی
#علی_لاریجانی
#اسحاق_جهانگیری
#ابراهیم_رئیسی
#زاکانی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
قالیباف و حرفی که پس خواهد گرفت!

با انقضای توافق سه ماهۀ ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، محمد باقر قالیباف رئیس مجلس از لزوم عدم دسترسی بازرسان آژانس به اطلاعات تأسیسات هسته‌ای کشور سخن گفته است.
به نظرم قالیباف در اظهارنظر خود عجله کرده و نظرِ مراکز اصلی تصمیم‌گیری را در این باره جویا نشده است.
قطع همکاری ایران با آژانس بین‌المللی به معنای آغاز بحرانی بی‌سابقه در روابط ایران و اروپا و ایجاد تنش با روسیه و چین است و کمترین اثر آن گشودن پروندۀ اتمی ایران در شورای حکام آژانس و سپس شورای امنیت خواهد بود.
در حال حاضر اما جمهوری اسلامی اصلاً در این مسیر حرکت نمی‌کند و خواهان احیای برجام از طریق مذاکرات وین است. از این رو، تمدید توافق با آژانس به مدت حداقل یک ماه امری حتمی به نظر می‌رسد و آقای قالیباف هم ناچار است حرف خود را پس بگیرد و یا آن را به گونۀ دیگری تفسیر کند.
#احمد_زیدآبادی
#باقر_قالیباف
#آژانس_اتمی
#برجام
#مذاکرات_وین
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
یعنی کشک!

بعد از سخنان رهبر جمهوری اسلامی که وزارت خارجه را صرفاً مجری سیاست‌های نظام دانست، اصولگرایانِ مخالف برجام با دردسر بزرگی روبرو شده‌اند.
این افراد که از اساس، برجام و مذاکراتِ وین برای احیای صورت دیگری از آن را رد می‌کنند، تاکنون همۀ داستان را دست‌پختِ کابینۀ روحانی و وزارت خارجه معرفی می‌کردند، اما با سخنان رهبری، از این پس تکرار این ادعای کهنه از سوی آنها به کلی مضحک می‌شود.
آنها البته دست بردار نخواهند بود و وزارت خارجه را مجری بدی قلمداد خواهند کرد، اما این مشکلی از آنان حل نخواهد کرد چرا که اولاً مجری را سیاست‌گذار انتخاب می‌کند و اگر به نظرش بد باشد هر لحظه می‌تواند آن را تغییر دهد. ثانیاً تقلیل انتقاد از تصمیم استراتژیکی در حد احیای برجام به امور اجرایی و فنی و تاکتیکی آن یعنی کشک!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
دمکراسی توجیه‌گر ستمگری نیست!

مقام‌های اسرائیلی در برابر آغاز تحقیقات رسمی دیوان بین‌المللی لاهه در بارۀ "جنایات جنگی" ارتش اسرائیل در سرزمین‌های فلسطینی واکنش تند و غضب آلودی از خود نشان می‌دهند.
اغلب آنها این تحقیقات را "یهودستیزی" توصیف کرده‌اند!
آیا منظور آنها از توصیف تحقیقات بین‌المللی به "یهودستیزی" این است که یهودیان مادرزاد معصوم‌اند و در هیچ شرایطی مرتکب جنایت نمی شو‌ند؟ یا اینکه چون هولوکاست علیه یهودیان صورت گرفته، از آن پس هریک ازآنها مجازند که به هر نوع کاری دست بزنند و اگر کسی آنها را بازخواست کرد یهودستیز می‌شود؟
این در حالی است که فاتو سوده، دادستان ارشد دیوان لاهه تأکید کرده است که تحقیقات "منصفانه، مستقل و بدون ترس" صورت خواهد گرفت. حال اگر رهبران اسرائیل ریگی به کفش ندارند، چرا به جای همکاری با دیوان برای کشف حقیقت، شیوۀ تهدید را در پیش گرفته‌اند؟
اسفبار اینکه سفیر اسرائیل در آمریکا، تحقیقات دیوان لاهه را اقدام علیه دمکراسی و به نفع گروه‌های "تروریست" نامیده است! اولاً دمکراسی نمی‌تواند بهانه‌ای برای منع تحقیق یک نهاد قضایی بین‌المللی در بارۀ یک موضوع حقوق بشری ‌قرار گیرد! ثانیاً مگر دمکراسی‌ها به صرفِ دمکراسی بودن‌شان مجاز به هر نوع اقدام و مصون از هر نوع پاسخگویی و پیگرد قانونی‌اند؟ ثالثاً دیوان علاوه بر اسرائیل، گروه‌های فلسطینی از جمله حماس را هم به اتهام ارتکاب "جنایت جنگی" هدف تحقیقات خود قرار داده است و بنابراین، این قبیل گروه‌ها هم از تحقیق در بارۀ عملکرد اسرائیل، سودی عایدشان نخواهد شد.
اینکه دولت اسرائیل همیشه بخواهد خود را پشت بحث "یهودستیزی" پنهان کند نه فقط شرم‌آور بلکه خیانتی علیه یهودیان شریفی است که منتقد و مخالف ظلم و اجحاف علیه فلسطینیان هستند.
طبعاً "جنایت" یا ستم را پشت دمکراسی هم نمی‌توان پنهان کرد. دمکراسی ابزاری برای استقرار عدالت است نه وسیله‌ای برای نقض آن آنطور که اسرائیلی‌ها ادعا می‌کنند!
#احمد_زیدآبادی
#دیوان_لاهه
#یهود_ستیزی
#دمکراسی
#جنایت_جنگی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
ملاحظاتی پیرامون اعدام روح‌الله زم

گفته شده است که روح‌الله زم در پی برقراری تماسی، با این تصور که از طرف دفتر آیت‌الله سید علی سیستانی به منظور اعطای کمک مالی به فعالیت‌های اوست، راهی عراق شد و بدین طریق در دام نیروهای امنیتی ایران گرفتار آمد.
من نمی‌دانم این روایت تا چه اندازه راست و دقیق است، اما حتی اگر درصد کمی از آن هم صحیح باشد، همین یک نکته به تنهایی نشاندهندۀ این واقعیت است که روح‌الله زم نه فقط هیچ نوع شناخت واقعی از مواضع آیت‌الله سیستانی نداشته بلکه از درک مناسبات قدرت در خاورمیانه نیز به کلی پرت و برکنار بوده است.
در واقع فردی با این ویژگی، بیشتر به یک کنشگر جنجالی و پر سر و صدا شباهت پیدا می‌کند تا به کسی که با پیوندهای امنیتی خود، بخواهد دولت یا نظامی را با خطر و تهدید واقعی روبرو سازد.
از این رو، فهرست بلندبالای اتهاماتی که علیه روح‌الله زم مطرح و بر اساس آنها به اعدام محکوم شد، بسیار تردید‌برانگیز است چرا که آدمی با ساده‌نگری و سطح درک و بینش سیاسی و امنیتی او، به طور طبیعی نمی‌توانست کار پیچیده و پرمخاطره‌ای را که در کیفرخواست به او نسبت داده شده است، طراحی وسازمان‌دهی کند.
با این حساب، حکم اعدام زم با نوع فعالیت‌های او اصلاً تناسب نداشت.
از این گذشته، چنان شتابی در اجرای حکم اعدام زم صورت گرفت که به سختی می‌توان منطقی متعارف برای آن کشف کرد. در واقع فاصلۀ بینِ اعلام تأیید حکم او در دیوان عالی کشور تا اجرای ناگهانی حکم به قدری کوتاه بود که ناظران را غافلگیر و شگفت‌زده کرد.
آیا این میزان شتاب برای پیشگیری از شکل گرفتن کمپینی مجازی در اعتراض به اجرای حکم او بود؟ اگر قرار به شکل‌گیری چنین کمپینی بود قاعدتاً باید پس از اعلام تأیید نهایی حکم او صورت می‌گرفت که نگرفت. بنابراین این مورد نمی‌تواند دلیل تعجیل در اجرای حکم او باشد.
آیا عجله در اعدام زم، به منظور جلوگیری از لابی‌های پشت پردۀ احتمالی به قصد تقلیل مجازات او بود؟ با توجه به پیوندهای خانوادگی روح‌الله زم و طرح این موضوع از سوی برخی از تحلیل گران سیاسی که او شاید به همین دلیل مورد ترحم و شفقت قرار گیرد، نمی‌توان این احتمال را به کلی نادیده گرفت.
و سرانجام آیا هدف از تسریع در اجرای حکم زم، نوعی اخطار به کسانی است که فعالیت‌هایی مشابه او انجام می‌دهند؟ احتمال این مورد بیشتر است گرچه "اعدام" معمولاً قدرت بازدارندگی اندکی دارد و بیشتر به جری شدن همفکران فرد اعدامی منجر می‌شود.
این در حالی است که پیش و پس از دستگیری روح‌الله زم از ارتباطات مخفیانۀ او با چهره‌های شاخص و محافل مؤثر در درون نظام سخن می‌رفت و وعدۀ افشای آنها داده می‌شد! او اعدام شد در حالی که حتی یک چهرۀ سرشناسِ درون‌حکومتی به ارتباط با او متهم نشد! حالا پاسخگوی آن حجم از تبلیغات کیست؟ آیا اثر آن همه تبلیغات جز این است که عده‌ای شتاب در اعدام زم را به بیم از افشای آن نام‌ها نسبت دهند؟ نام‌هایی که شاید اصلاً وجود خارجی هم نداشته باشند!
نیزه بازی اندرین کوه‌های تنگ
نیزه بازان را همی آرد به تنگ
#احمد_زیدآبادی
#آیت_الله_سیستانی
#روح_الله_زم
#حکم_اعدام
#افشاگری
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
کار جمهوری اسلامی با بایدن سخت‌تر از ترامپ است!

حضور جو بایدن در کاخ سفید تقریباً قطعی به نظر می‌رسد و بسیار بعید است که اعتراض دونالد ترامپ به روند شمارش آراء به جایی برسد. ترامپ دیر یا زود مجبور است نتیجۀ انتخابات را بپذیرد و به غائله خاتمه دهد.
ورود بایدن به کاخ سفید اما چه تأثیری بر ایران خواهد داشت؟ بسیاری از تحلیل‌گران بر این نظرند که با حضور بایدن در کاخ سفید، کار جمهوری اسلامی با آمریکا آسانتر می‌شود اما از نگاه من، به دو دلیل ماجرا دقیقاً معکوس است!
به نظرم اگر جمهوری اسلامی نخواهد در اسرع وقت با دولت جدید آمریکا وارد مذاکره و سپس مصالحه شود و در صدد تقابل با آن برآید، بدون شک سر شاخ شدنش با بایدن، بسیار سخت‌تر از منازعه با ترامپ خواهد بود.
ترامپ در عرصۀ بین‌المللی رهبری خودشیفته و تکرو بود و به دلیل رفتار و مواضعش، مورد انتقاد و بلکه نفرت بسیاری از محافل لیبرال و چپ در جهان قرار داشت. از این رو، رد درخواست او برای مذاکره از سوی ایران، کم و بیش با همدلی این محافل و بی‌تفاوتی بسیاری از کشورها همراه بود. پاسخ رد به بایدن اما بی‌نهایت سخت و دشوار است چرا که او احتمالاً از طریق رایزنی با متحدان آمریکا و اعضای شورای امنیت سازمان ملل، پیشنهاد مشخصی را به ایران ارائه خواهد کرد که پاسخ منفی به آن، می‌تواند سبب انزوای شدید در میان کشورها و برانگیختن خشم محافل لیبرال و چپ در سطح جهان و تحریک بیشتر افکار عمومی در داخل شود و راه هرگونه فشاری را علیه جمهوری اسلامی هموارتر کند.
دلیل دوم اما به رویکرد بایدن به مسئۀ فلسطین باز می‌گردد. در واقع ترامپ با یک طرح صلح ناعادلانه و غیر قابل دفاع، کوشید تا کشورهای عرب را به عادی‌سازی روابط‌‌شان یا اسرائیل متقاعد کند. این عادی‌سازی به دلیل نامنصفانه بودن معاملۀ قرن ترامپ، هم خشم فلسطینی‌ها را برانگیخت و هم سبب سرافکندگی پیدا و پنهانِ رهبران عرب پیشتاز برای عادی‌سازی رابطه، در افکار عمومی منطقه شد. بایدن اما می‌تواند با فاصله گرفتن از جنبه‌های مخربتر طرح ترامپ، هم خشم فلسطینی‌ها را فرو نشاند و آنها را به پای میز مذاکره با اسرائیل بکشاند و هم عادی‌سازی روابط را از امری شرمگینانه به موضوعی نه لزوماً افتخارآمیز اما دست کم به ماجرایی عادی و طبیعی تبدیل کند به طوری که اغلب کشورهای عرب و مسلمان با خیالی آسوده به این روند بپیوندند!
طبعاً در آن صورت، مقابلۀ جمهوری اسلامی با عادی‌سازی روابط کشورهای عرب و اسرائیل بسیار سخت‌تر و پرهزینه‌تر از امروز خواهد بود.
با این حساب، پیروزی بایدن برای هر که مفید باشد، برای جمهوری اسلامی با سیاست های کنونی آن، جز مشقت فزاینده چیزی ندارد.
#احمد_زیدآبادی
#جو_بایدن
#دونالد_ترامپ
#عادی_سازی
#رابطه_ایران_آمریکا
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
خطاب به یک دوست بسیار گرامی

دوست بسیار عزیر و بزرگوار و رنج‌کشیده جناب آقای ابوالفضل قدیانی برای چندمین بار فرموده‌اند "جمهوری اسلامی اصلاح‌ناپذیر است."
خب، حالا اصلاح‌ناپذیر که چی؟ مردمی که قادر به "اصلاح" یک نظام نباشند، چطور قادر به "انقلاب" علیه آن هستند؟ مگر "انقلاب" صدها برابر "اصلاح" نیرو و توان و قدرت سازماندهی و تشکیلات نمی‌خواهد؟ حالا وقتی یک چیزی حداقلش هم مفقود است، یک باره حداکثرش از کجا خلق می‌شود؟
#احمد_زیدآبادی
#ابوالفضل_قدیانی
#انقلاب
#اصلاح
#تشکیلات
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
مقام بلند استاد شجریان و صدا و سیما!

"صدا و سیما" می‌دانست که استاد محمد رضا شجریان هنرمندی بی‌بدیل است. و حتماً می‌دانست که او در بین اقشار و طبقات مختلف جامعه محبوبیت کم‌نظیری دارد. و به طور قطع، از بیماری لاعلاج استاد و احتمال وفاتِ او در هر لحظه نیز بی‌خبر نبود. و قاعدتاً می‌دانست که پس از رحلت او، هر چند به اکراه ناچار است خرده احترامی به مقام بلندِ او بگذارد و اندک تجلیلی به عمل آورد! و بی‌شک می‌دانست که پس از سال‌ها بایکوتِ نام و تصویر استاد، این خرده احترام و تجلیلِ پس از مرگ، نزد دوستداران استاد فقید، سخت سبک و زشت و زننده و فرصت‌طلبانه می‌آید و آنها را علیه صدا و سیما برمی‌انگیزد!
پس با این همه دانسته‌های بدیهی، چرا صدا و سیما دقیقاً همین مسیر را رفت؟ و چرا در زمان حیات استادِ فقید از دامنۀ بایکوتِ سفت و سخت‌اش علیه او قدری نکاست تا پوشش رسانه‌ای ناچیزِ خبرهای مربوط به وفات وی، این همه رسوا و زشت جلوه نکند؟
دستگاهی که تا بدین پایه به خشکی و جمود و تعصب دچار شده است که امکان هیچ پیشگیری و انعطافی حتی برای حفظ منفعت و آبروی خود ندارد، ادعایش در مورد خنثی‌سازی تبلیغات صدها شبکۀ حرفه‌ای و غیر‌حرفه‌ای خارج از کشور واقعاً که شاهکار است!
#احمد_زیدآبادی
#استاد_شجریان
#صدا_و_سیما
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
آیت‌الله صانعی؛ مرجعِ خوش‌عاقبت

عموم فقیهانی که در انقلاب سال 57 دخیل یا مدافع آن بودند، کم و بیش در یک دستگاه فکری می‌اندیشیدند. آنها همگی اجرای احکام فقهی در قالب سنتی آن را ضامن سعادت دنیا و آخرت مسلمانان و حتی غیر مسلمانان فرض می‌کردند و سر در سودای پیاده کردن دقیق شریعت را داشتند.
در این میان اما برخورد با مسائل جدید و پیچیدۀ اجتماعی و حکومتی که تا پیش از انقلاب مبتلابه فقیهان نبود و پاسخ سرراست و کارآمدی نیز در دستگاه فقاهت نداشت، در صفوف فقیهان تفرقه پدید آورد. از این رو، جمعی معدود با اصرار بر نگاه سنتی خود از نهادهای حاکم فاصله گرفتند. بسیاری دیگر با اصل شمردن حفظ قدرت، عملاً فقه را به صورت ابزاری در خدمت بقای حکومت درآوردند و با فاصله گرفتن از سنت فقهی، راه بنیادگرایی در پیش گرفتند و تعدادی انگشت‌شمار هم در صدد اجتهاد تازه برای تطبیق فقه با نیازهای روز جامعه بخصوص مبانی حقوق بشر برآمدند و با انتقاد صریح از وضع موجود، عملاً تحت انزوا و فشار قرار گرفتند.
زنده‌یاد آیت‌الله شیخ یوسف صانعی یکی از آن فقیهان انگشت‌شمار بود که در مسیر اجتهاد تازه قدم نهاد و ضمن نوآوری‌های فراوان در این زمینه، به دفاع از حقوق شهروندان منتقد و مخالف برخاست.
در این روزگار سخت و آشفته، عده‌ای با تکیه بر برخی دیدگاه‌های نخستین این بزرگان، می‌کوشند تا کوشش‌ها و زحمات بعدی آنها را نادیده بگیرند و عده‌ای دیگر هم، دچار چنان پریشان فکری‌هایی شده‌اند که اصولاً تلاش برای پیوند زدن حقوق انسان با میراث سنتی را بیهوده می‌پندارند و بر این گمان‌اند که می‌توان با گسست از پیشینۀ تاریخی، حقوق بشر و مبانی آن را یک‌شبه از خاستگاه جغرافیایی آن وارد جامعه کرد و مستقر ساخت!
کسانی که دستی در ژرف اندیشی‌های تاریخی و فلسفی دارند اما می‌دانند که حقوق انسان اگر با فرهنگ و عقاید تاریخی یک ملت پیوند نخورد، نهادینه و ماندگار نخواهد شد و بنابر این، به قول دالایی لاما رهبر بودائیان تبت، لازم است هر ملتی با تکیه بر فرهنگ خاص خود به لزوم رعایت حقوق بشر دست یابد.
از این نگاه، تلاش فقیهان بلندپایه و مراجعی چون آیت‌الله منتظری و آیت‌الله صانعی، برای پیوند حقوق بشر با میراث فقهی بی‌نهایت ارزشمند است و اثرات عمیق و درازمدتی در اعماق جامعۀ به جا خواهد گذاشت. به روشنی مشخص است که در آینده، بسیار بیش از امروز از این کوشش‌ها تجلیل به عمل خواهد آمد.
خداوند روح آیت‌الله صانعی را در حریم مهر و رحمت خود آرام و شاد گرداند و به خانواده و شاگردان و یارانش صبر و اجر دهد.
من چند باری با او دیدار و گفتگو داشتم که به مناسبت‌های بعدی در باره‌اش خواهم نوشت.
#احمد_زیدآبادی
#آیت_الله_صانعی
#اجتهاد
#حقوق_بشر
#دالایی_لاما
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
Ещё