شهید احمد مَشلَب

#مجید
Канал
Логотип телеграм канала شهید احمد مَشلَب
@AhmadMashlab1995Продвигать
1,31 тыс.
подписчиков
16,8 тыс.
фото
3,21 тыс.
видео
942
ссылки
🌐کانال رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 زیر نظر خانواده شهید هم زیبا بۅد😎 هم پولداࢪ💸 نفࢪ7 دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ تمۅم مادیات پشت پازد❌ ۅ فقط بہ یک نفࢪبلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعۅتت کࢪده بمون🙃 ‌ارتباط @mahsa_zm_1995 شـرایط: @AhmADMASHLAB1375 #ڪپے‌بیو🚫
🫀🕊

نمی‌دانم مجید چه کرده بود که آن همه ثروت پدرش نتوانست پابندش کند.
یک روز بعد از صبح‌گاه دیدمش ، احساس کردم به او بیش از همه سخت می‌گذرد.
ازش پرسیدم: «مجید! اینجا خوب است یا ویلای‌تان در خیابان پاسداران؟»

سرش را پایین انداخت و گفت: «اینجا خیلی خوش می‌گذرد.»

در وصیت نامه‌اش نوشته بود: «خدایا! تو شـاهد باش که همه‌ی مظاهر دنیا را به سویی افکندم و به سمت تو آمدم.»

شهید #مجید_صنعتی
#هر_روز_با_یک_شهید


کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀
♡j๑ïท🌱
@AhmadMashlab1995
🥀🕊

دو روز قبل از اعزامش وقتی لباسهای نظامی اش را شسته بودم، به خانه آمد و رفت لباسها را خيس خيس پوشيد، دی ماه بود و هوا سرد. گفتم چرا لباس ميپوشی. سرما ميخوری. گفت من از پرواز جاماندم و دوستانم رفتند، مي‌خواهم بچه‌ها را سركار بگذارم و الکی با لباس نظامی از زير قرآن رد شوم و عكسم را بين بچه‌ها پخش كنم. گويا نقشه‌اش بود كه به اين ترتيب از زير قرآن ردش كنيم. اما من احتياط كردم و حتی نميخواستم از او عكس بگيرم كه گفت مريم خانم جو گير نشو. قرآن كه بالای سرم نميگيری،
حداقل عكس بگير. به ناچار عكسش را انداختم. پنجشنبه بود و شنبه‌ اش بدون خداحافظی رفت.❤️‍🩹🌿

رآوی=مادر شهید

شهید #مجید_قربانخانی
#هر_روز_با_یک_شهید


کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀
♡j๑ïท🌱
@AhmadMashlab1995
🥀🕊

نمی‌دانم مجید چه کرده بود که آن همه ثروت پدرش
نتوانست پابندش کند.

یک روز بعد از صبح‌گاه دیدمش؛
احساس کردم به او بیش از همه سخت می‌گذرد.

ازش پرسیدم: «مجید! اینجا خوب است یا ویلای‌تان در
خیابان پاسداران؟»

سرش را پایین انداخت و گفت: «اینجا خیلی خوش می‌گذرد.»

در وصیت نامه‌اش نوشته بود:
«خدایا! تو شـاهد باش که همه‌ی
مظاهر دنیا را به سویی افکندم و
به سمت تو آمدم.»

شهید #مجید_صنعتی
#حاج_حسین_یکتا
#هر_روز_با_یک_شهید


کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀
♡j๑ïท🌱
@AhmadMashlab1995
🥀🕊

طرف نوشته بود آمریکا مریخ رو فتح کرده،
ما هنوز فکر اینیم با پای چپ بریم دستشویی یا راست!؟

خواستم بگم ...
شهید شهریاری با پای چپ می‌رفت دستشویی،
انگشتر عقیق هم دستش داشت
و نماز شب هم می‌خوند،
مشکل بسیار مهمی مانند غنی سازی ۲۰ درصد اورانیوم رو هم یک تنه حل کرد!

مشکل از پای چپ و راست نیست رفیق،
مشکل از مغزهای پوسیده عاشقان غرب هست،
یعنی آنهایی که هیچ خدمتی برای کشور نداشتند جز خود تحقیری و...!

شهید #مجید_شهریاری
#هر_روز_با_یک_شهید



کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀
♡j๑ïท🌱
@AhmadMashlab1995
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🕊🥀

خواب شهادتش را دیده بود...

صبح همان روزی که قرار بود برود گفت:
من دیشب خواب عجیبی دیدم، خواب دیدم که شهید شده‌ام و تیر به اینجا خورده (دقیقاً جایی که تیر خورده بود را نشانم داد)
گفت: بعد افتادم زمین و شهید باکری و شهید زین‌الدین آمدند بالای سرم، یک آقایی می‌دوید تا من را اذیت کند.
من که آمدم بلند شوم، شهید باکری دستش را گرفت و گفت:این از ماست، تازه آمده، با این کارت نباشد. بعد دست من را گرفت و من بلند شدم.

شهید #مجید_صانعی
#هر_روز_با_یک_شهید


کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀
♡j๑ïท🌱
@AhmadMashlab1995
🕊🥀


دنبال يک جای خاصی می‌گشت.
نزديک ظهر، روی يک تپه خاک، با ارتفاع هفت هشت متر نشسته بوديم و ديديم که مجيد بلند شد.
خیلی حالش عجيب بود تا حالا اين طور نديده بودمش؛ هی می‌گفت: پيدا کردم اين همون بولدوزره...
يک خاکريز بود که جلوش سيم خاردار کشيده بودند.
روی سيم خاردار دو شهيد افتاده بودند
که به سيم جوش خورده بودند و پشت‌سر
آن‌ها چهارده شهيد ديگر...

🌴مجيد بعضی از آن‌ها را به اسم می‌شناخت. مخصوصا آن‌ها که روی زمين افتاده بودند.

مجيد بطری آب را برداشت، روی دندان‌های جمجمه می‌ريخت و گريه می‌کرد و می‌گفت:
بچه‌ها ببخشيد اون شب بهتون آب ندادم. به خدا نداشتم...💔
مجید روضه‌خوان شده بود!🥀

روایت محمد احمدیان از شهید تفحص
#مجید_پازوکی
#هر_روز_با_یک_شهید


کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀
♡j๑ïท🌱
@AhmadMashlab1995
شور
کربلایی‌نریمان پناهی
حسینیه مجازی 🏴

دل مرده‌ام که از غم گودال زنده‌ام
من هر چه کردم این نفس نیمه جان نمرد 🖤😢

📌 شب #عاشورا



🖤| #مداحی
| #سخنرانی
🎙| #انصاریان
🎙| #محمود_کریمی
🎙| #مجید_بنی‌فاطمه
🎙| #نریمان_پناهی
🎙| #سیدرضا_نریمانی

کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀
♡j๑ïท🌱
@AhmadMashlab1995
شور
کربلایی‌حسین طاهری
حسینیه مجازی 🏴


او که در شش ماهگی باب‌الحوائج می‌شود
گر رسد سن عمو حتما قیامت می‌کند 🖤😢

📌 شب #هفتم_محرم


🖤| #مداحی
| #سخنرانی
🎙| #عالی
🎙| #حسین_سیب_سرخی
🎙| #مجید_بنی‌فاطمه
🎙| #حسین_طاهری
🎙| #محمود_کریمی

کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀
♡j๑ïท🌱
@AhmadMashlab1995
شور
کربلایی‌نریمان پناهی
حسینیه مجازی🏴

عبدالله‌بن‌الحسن است دیگر...
با شمشیر با دست‌های خالی، سپر عمو می‌شود! 🖤

📌 شب #پنجم_محرم

🖤| #مداحی
🎙| #مهدی_توکلی
🎙| #ابوذر_بیوکافی
🎙| #مجید_بنی‌فاطمه
🎙| #جواد_مقدم
🎙| #نریمان_پناهی

کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀
♡j๑ïท🌱
@AhmadMashlab1995
🕊

#عــند_ربـهم_یــرزقون


🥀 در انتخاب #دوست خیلی سفارش داشت. بسیاری از دوستانم کسانی بودند که اگر دوستی‌ام را با آن‌ها ادامه داده بودم، قطعا در زمینه‌های مختلف سقوط کرده بودم. خدا را شکر که استاد مجید کمک کرد و من تمامی دوستان سابق خود را که اهل همه نوع خلافی بودند کنار گذاشتم و الحمدلله در کنار دوستان جدید توانستم در زمینه‌های ورزشی و درسی و ... موفق باشم.

🕊 شهید مدافع حرم #مجید_صانعی
#هر_روز_با_یک_شهید



کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀
♡j๑ïท🌱
@AhmadMashlab1995
💠🔹شهید مجید محمودی در بیست و چهارم دی ماه 1369 بر اثر سانحه سیل در منطقه عین خوش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
نوید شاهد: شهید مجید محمودی فرزند یدالله، در تاريخ 1349/06/30 در روستای فدشکویه از بخش شیب کوه از توابع شهرستان فسا، در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. او در سن 2 سالگی به بیماری سرخک دچار شد طوری که همه از زنده ماندن او ناامید شده بودند و به خواست خداوند او پس از چند روز شفا یافت. همچنین در سن 2 سالگی در حوض آب افتاد ولی زود او را نجات دادند انگار خدا می خواست که مجید بماند و جوانی رشید شود و در راه خودش جان فدا کند.


سال دوم خدمتش بود که پدر را از دست داد، او پدر را خیلی دوست داشت و در سوگش زیاد گریه کرد. در ماه های آخر سربازی به منطقه عین خوش اعزام شد و بعد از مدتی خدمت، در تاريخ 1369/10/24 بر اثر سانحه سیل در منطقه عین خوش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

شهید #مجید_محمودی🕊🌹
#هر_روز_با_یک_شهید


کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀
♡j๑ïท🌱
@AhmadMashlab1995
معـرفے شهیـد
💫شهیـد مجید خدابنده‌لو💫
جـزء شهـداے مدافع‌وطـن
🌴ولادت⇦1فروررین سـال1365🌿
🌴محـل ولادت⇦تهران🌿
🌴شهـادت⇦11فروردین سـال1396🌿
🌴محـل شهـادت⇦پل هجرت تهران🌿
🌴نحـوه شهـادت⇦مامورین یگان امداد تهران مستقر در خیابان دماوند به یک دستگاه خودرو پراید مشکوک شده که دستور ایست به خودرو داده و خودرو متواری می شود. که در همین حین ستواندوم #مجید_خدابنده‌لو از پرسنل یگان امداد و ستواندوم #محسن_طهماسبی جمعی کلانتری ۲۱۰ پایانه شرق سریعا با موتور سیکلت به تعقیب خودرو مذکور می پردازند. و در نهایت بعلت بارش باران و لغزندگی زمین در بزرگراه بسیج جنوب روی پل هجرت تعادل خود را از دست داده و به گاردریل برخورد که هر دو به علت شدت جراحات وارده به درجه رفیع شهادت نائل آمدند🥀🕊

نویسنــ✍🏻ــده:بانوےمحجبـه
کپےبـدون‌نـام‌نـویسنـده‌حـرام🚫

ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ
@AhmadMashlab1995
معـرفے شهیـد
💫شهیـد محسن طهماسبی💫
جـزء شهـداے مدافع‌وطـن
🌴ولادت⇦1فروررین سـال1362🌿
🌴محـل ولادت⇦تویسرکان🌿
🌴شهـادت⇦11فروردین سـال1396🌿
🌴محـل شهـادت⇦پل هجرت تهران🌿
🌴نحـوه شهـادت⇦مامورین یگان امداد تهران مستقر در خیابان دماوند به یک دستگاه خودرو پراید مشکوک شده که دستور ایست به خودرو داده و خودرو متواری می شود. که در همین حین ستواندوم #مجید_خدابنده‌لو از پرسنل یگان امداد و ستواندوم #محسن_طهماسبی جمعی کلانتری ۲۱۰ پایانه شرق سریعا با موتور سیکلت به تعقیب خودرو مذکور می پردازند. و در نهایت بعلت بارش باران و لغزندگی زمین در بزرگراه بسیج جنوب روی پل هجرت تعادل خود را از دست داده و به گاردریل برخورد که هر دو به علت شدت جراحات وارده به درجه رفیع شهادت نائل آمدند🥀🕊

نویسنــ✍🏻ــده:بانوےمحجبـه
کپےبـدون‌نـام‌نـویسنـده‌حـرام🚫

ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ
@AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب
در بخشی از وصیت‌نـامــہ این شهـید آمـده است، تا می‌توانید بـرای #ظهـور حضـرت حجت(عج) #دعـا کنید کــہ بهترین دعـاهاست. امر بــہ معروف را فراموش نکنید و نگذارید خـون شهـدا #پایمـال شود.⚘ #شهـید_حسین_معـز_غلامی #هر_روز_با_یک_شهید🍀 @AHMADMASHLAB1995
#شهیدجاویدالاثر #مجید_سلمانیان🌸

فرازی از وصیتنامه:
اگر مےخواهید نذری ڪنید فقط گناه نڪنید مثلا نذر ڪنید یڪ روز گناه نمےڪنم...هدیہ بہ آقا صاحب الزمان (عج) از طرف خودم؛ یعنے از طرف خودتان عملے را برای سلامتے و تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) انجام مےدهید ڪہ یڪے از مجربترین ڪارها برای آقا است.
یا اگر مےخواهید برای اموات ڪاری انجام دهید، بہ نیابت از آنها برای تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) نذر ڪنید.
نحوه شهادت:
در کربلای خانطومان از آخرین نفراتی بود که از خط خارج شد و تا آخرین ساعات مقاومت کرد.
موقع عقب نشینی داشت از خاکریز رد میشد که روی خاکریز یه تیر از پشت خورد و گفت یا زهرا و با صورت از بالای خاکریز زمین افتاد... تیر خورده بود توی ریه اش سینه اش خیلی خس خس میکرد و یا حسین و یا زهرا میگفت...
بهم گفت آب داری؟
گفتم نه گفت پس جیب خشاب رو باز کن داره رو سینه ام سنگینی میکنه
جیب خشاب رو که باز کردم شروع کرد شهادتین گفتن، گفتم شیخ مجید من میرم کمک بیارم ببرمت گفت نمیخواد
و لحظاتی بعد شهید شد...
پیکر مطهرش هم همونجا موند...

#شهدا_شرمنده_ایم😔😔


#هر_روز_با_یک_شهید🍀
@AHMADMASHLAB1995
Ещё