ادبگاه

#انجمن_ادبی
Канал
Логотип телеграм канала ادبگاه
@Adabgah95Продвигать
164
подписчика
4,05 тыс.
фото
212
видео
755
ссылок
🌸مهناز ملکی ریزی🌸 کارشناس ارشد زبان وادبیات فارسی فرهنگی/شاعر/نویسنده/پژوهشگر ادبی، وبراستار نام اثر :مجموعه شعر: ١_ الفبای عشق ٢_شاید تو روزی بیایی... و ١١ اثر مشترک با شاعران ایران توسط انتشارت اورازان،شاملو، اصفهان و... اینستاگرام:mahnaz_maleki_54
حضور موسسه فرهنگی ادبی فروغ سخن لنجان
در ویژه برنامه "عطر گلهای گنجه"
ویژه بزرگداشت حکیم نظامی

زمان : یکشنبه ۲۲ اسفندماه ۱۴۰۰
از ساعت ۱۵:۳۰ الی ۱۸:۳۰
مکان: خیابان صائب- مجموعه صائب -سالن آمفی تئاتر


🟥 سخنرانان:

دکتر حمیدرضا قانونی
دکتر محمدابراهیم شایان

🟥 همراه با شعرخوانی :

محسن اسلامی نیا
علی ولید مغربی
نادر شیرانی
زهره طغیانی
حسن توکلی
محمد حجازی
الهام عمومی
مهناز ملکی
الهه اسد
محمد خادم
شهره جانقربان
فهیمه سادات براتی
ندا ارژنگ
رضا خیری
سجاد دانشمند
سید مجید موسوی
مریم میرزاعلیان
محسن مهرآسا



#انجمن_ادبی_اهل_قلم_اصفهان
#حکیم_نظامی_گنجوی
#شعر_خوانی





@forooghesokhan95
Forwarded from پیوست
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انجمن ادبی پژوهشی پگاه اصفهان
💠چهارشنبه ها با حافظ💠
📝 سرکارخانم مهنازملکی ریزی
8⃣3⃣جلسه سی وهشتم.غیر حضوری
🗓 ١٩ اسفندماه١٣٩

طرح اندیشه­‌ای آرمانی برای برانگیختن توجه بشر به زیستی درخور شأن
قسمت سوم

به نظر می­‌رسد یکی از دلایل­ اصلی ماندگاری حافظ در زوایای زندگی مردم، در ایران و جهان، پس از حدود ششصد و بیست‌ و اندی سال از مرگ ظاهری‌­اش، در همین نکته نهفته باشد؛ طرح اندیشه­‌ای آرمانی برای برانگیختن توجه بشر به زیستی درخور شان
؛ و به گفته خود حافظ: در انداختن طرحی نو از زندگی:

بیا تا گل برافشانـیم و می‌در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم

اگر غم لشکر انگـیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم سازیم و بنیادش براندازیم

در طرحِ نو حافظ، انسان باید همواره در پی ساخت عالمی نو باشد؛ زیرا در دنیای موجود و وضع اکنون هرگز بشر به خواسته‌های خود نمی‌رسد:

آدمی در عالم خاکی نمی­‌آید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی

هرچند از نظر حافظ عشق خمیرمایه سرشت انسانی است و گل وجود آدمی از این لطیفه آفریده شده است:

طفیل هستی عشق­‌اند آدمی و پری
ارادتی بنما! تا سعادتی ببری

اگر عقلانیت در زندگی نباشد، از دست عشق هم کاری بر نمی­‌آید، در سایه دست­گیری این دو گوهر است که می­‌توان حتی فلک را به زیر کشید:

چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک

راز ماندگاری حافظ در این است که به رغم پذیرش واقعیت زندگی - که گریزی از آن نیست - خود را در زندان زندگی اسیر نکرد و پیوسته در تلاش بود که از لحظه‌لحظه زندگی لذت ببرد و دیگران را نیز به همین نوع زندگی دعوت می‌­کرد:

وقت را غنـیمت دان آن قدر که بتوانی
حاصل از حیات ای جان این دم است تا دانی

اما هرگز به خود اجازه نمی‌­داد برای ساختن زندگی برتر، بنیاد زندگی دیگران را برهم ریزد و با اذیت و آزار  دیگران، نهال دشمنی در نهاد بشر بکارد:

درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بی‌شمار آرد

مباش در پی آزار و هر چه خــواهی کن
که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست

مهر و فا، دوستی و عشق، ستون خیمه آرمان‌شهر حافظ است

ما قصه سکندر و دارا نخوانده‌ایم
از ما بجز حکایت مهر و وفا مپرس


#حافظ_پژوهی
#مهناز_ملکی_ریزی
#انجمن_ادبی_پژوهشی_پگاه_اصفهان
#محسن_اسلامی_پویا
@Athenaeum_pega
Forwarded from پیوست
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انجمن ادبی پژوهشی پگاه اصفهان
💠چهارشنبه ها با حافظ💠
📝 سرکارخانم مهنازملکی ریزی
7⃣3⃣جلسه سی وهفتم.غیر حضوری
🗓 ۶ اسفندماه١٣٩٩


نگاه حافظ به شهر و جامعه آرمانی
شناخت الگوی اصیل ایرانی در موضوعات مرتبط با شهر و محیط زندگی انسان می‌تواند به توسعه کیفی شهرهای امروز ما کمک شایانی نماید. بدیهی است که کسب این شناخت جز با مطالعه اندیشه حکما، اندیشمندان، شعرا و هنرمندان این سرزمین میسر نخواهد شد. با توجه به کمبود نسبی منابع مکتوب که به صورت مستقیم در این حوزه
💠در شناخت اندیشه شعرا و اندیشمندان نمی‌توان از ویژگی‌های جامعه دوران حیات ایشان غافل بود. حافظ نیز از این قاعده مستثنی نیست. حافظ ازحوادث روزگار و زندگی اجتماعی عصر و فراز و فرودهای آن تأثیر پذیرفته و شخصیتش در سختی‌ها و ناکامی‌ها شکل گرفته است. اما با همت بلندش تلاش می‌کند که بر این سختی‌ها غلبه یابد و دشواری‌های راه، او را از سیر و سلوک باز ندارد. حافظ یک موجود ایستا وساکن نیست. او در هیچ مرحله‌ای متوقف نمی‌شود و دائماً در حال تغییر یافتن و رشدکردن است.
💠قله‌ی بلند اندیشه‌ حافظ هنوز رازآلود و رمزگونه پابرجاست و پژوهشگران را برآن می‌دارد تا زوایای پنهان این اندیشه‌ها را در اشعار او آشکار سازند.«حافظ، شاعر بی‌بدیل فارسی، از بزرگ‌ترین شاعران روزگار خود و همه روزگاران است که دنیایش، عرصه‌ای بی‌نهایت و اندیشه‌های او، گستره‌ای بی‌مرز  است که درآن می‌توان احوال، عواطف و افکار گوناگون را درترکیبی توأمان یافت. او هرآنچه را که در دسترس ذهن و تجربه بشر بوده با همه تفاوت‌ها و تناقضاتش، در دنیای خویش جای داده است
اندیشمندانی چون حافظ از بعد انسانی به اجتماع نگریسته‌اند و به روابط متقابل فرد وجامعه توجه داشته‌اند.

💠اگرچه که خواجه شیراز در بسیاری غزلیات خویش، از شهر، عناصرشهری و از عناصر یا مجموعه‌های طبیعی ذکری به میان آورده است، اما در اکثریت قریب به اتّفاق این موارد، عنصر مذکور(یا به عبارتی صرف کالبد این عناصر) مدِّ نظر نبوده و ویژگی‌های کالبدی (و یا به عبارتی الگوی کالبدی ثابتی) برای آنها ذکر نشده است. درعین حال، نمی‌توان گفت که او نسبت به فضای زندگی انسان بی‌تفاوت بوده است، یا در واقع، برای حیات و فعالیت انسان و ظرف زندگی وی، ویژگی‌هایی را مدِّ نظر نداشته است.

💠 به عنوان نمونه در بیت زیر حافظ با نگاهی انتقادی نسبت به رعایت اصول اخلاقی در توجه به غریبان در شهر سخن می‌گوید. همچنین در ابیات بعدی حافظ گلایه‌های خود را نسبت به شرایط دشوار اجتماعی خویش بیان می‌کند.
"تیمار غریبان اثر ذکر جمیل است
جانا مگر این قاعده در شهر شما نیست"

یا
لعلی از کان مروت برنیامد سال‌هاست
تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

💠بیش‏تر عمر حافظ در دورهٔ آل‌اینجو و آل‌مظفر بوده است. به دلیل شرایط اجتماعی و اقتصادی در این دو دوره‏ تعداد شاعران و دانشمندان به ۲۵ نفر می‏رسد که در میان‏ شاعران، برتر از همه حافظ است.» «اوج شکوفایی‏ رفاه جامعه در دورهٔ شاه شیخ ابو اسحاق‏ است که از سال ۱۳۶۴ میلادی به مدت ۱۵ سال‏ پادشاهی می‏کند و می‏ توان گفت که حافظ در تمام طول عمرش بیش‏ترین لذت را در این دوره برده است، البته در دوره‏
شاه شجاع از سال ۳۸۱ م به مدت ۲۵ سال و در دوره‏ی شاه منصور از سال ۱۴۱۰مبه مدت‏ شش سال نیز به ترتیب حافظ در رفاه نسبی‏ به‏ سر می‏ برده. اما هیچ‏گاه این شرایط به‏ دوره‏ شاه شیخ ابواسحاق نمی‏ رسد. ضمن آن که از سال ۱۳۷۹م تا سال ۱۳۸۶م به‏ مدت هفت سال بدترین دوره‏ زندگی اش‏ بوده؛ چون در این دوره پادشاهی تندخو، بداخلاق، زاهد ریایی و متشرع بر شیراز و فارس حکومت می‏ کند که نامش امیر مبارز الدین است. اما مردم شیراز او را پادشاه‏ محتسب نام نهادند و هر روز عمر حافظ در دوره‏ این پادشاه به اندازه‏ هزار سال‏ درازا دارد.

💠در شیراز آن دوران به علت شرایط اجتماعی، تفکر جریان‌های صوفیه که سقف اندیشه خود را بر ستون ترک دنیا بنا کرده بودند به تفکر غالب تبدیل شده بود. اما حافظ علیرغم توصیه به پرهیز از حب دنیا هیچ‌گاه جامعه و آسیب‌های آن‌را از یاد نبرد. ترک درهرحال، آسانتر از درگیری در زندگی است.آن یک آسان است و این دشوار. حافظ راه دشوار را برمی‏ گزیند(این است که‏ عشقش با مشکل‏ات روبرو می‌گردد.) آنکه‏ می‏ گریزد، راه آسان و بی‏ افتخار را برگزیده‏ است. حافظ از «‌ ترک» که گریزی بیش نیست، می‏ گذرد و وارد نبرد سهمگین زندگی می‏ شود. چه زندگی درهرحال نبرد است، می‏ توان از آن‏ گریخت و می‏ توان در آن درگیر شد.

ادامه دارد....

#حافظ_پژوهی
#مهناز_ملکی_ریزی
#انجمن_ادبی_پژوهشی_پگاه_اصفهان
#محسن_اسلامی_پویا
@Athenaeum_pega
Forwarded from پیوست
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انجمن ادبی پژوهشی پگاه اصفهان
💠چهارشنبه ها با حافظ💠
📝 سرکارخانم مهنازملکی ریزی
6⃣3⃣جلسه سی وششم. غیر حضوری
🗓 ٢٢ بهمن ١٣٩٩


وطن دوستی حافظ و شهر آرمانی در غزلیاتش
بخش اول : ارزش شهر

چرا نه در پی عزم دیار خود باشم
چرا نه خاک سر کوی یار خود باشم
غم غریبی و غربت چو بر نمی‌تابم
به شهر خود روم و شهریار خود باشم

این سخن بیانگر اهمیتی است که از نظر حافظ، وطن  و سرزمین را شرافت بخشیده است. نه تنها ترک وطن مألوف برای  او دشوار است که حتّی در صورت ابتلا به هجران، دل و فکر مدام به فکر آن و در پی بازگشت به آن است.
همچنین حافظ در اشعار خویش چندین بار از اصفهان به نیکی یاد کرده است و از یکی از غزلهای او به خوبی برمی‏ آید که به این شهر سفر کرده و خاطرات خوشی از آن سفر و دوستداران حق‏گزار خویش در اصفهان داشته است.


💠حافظ در میان هنرمندان ایران جزء معدود شعرایی است که هنر و اندیشه او مرزهای زمان و مکان را درنوردیده و شعر او را واجد ویژگی همیشگی و همه جایی بودن نموده است. از این رو بازبینی اشعار وی به منظور شناخت اصول و ارزش های حاکم بر اندیشه حکما و حتی مردم آن دوره مثمر ثمر خواهد بود.


💠نگاه حافظ به طبیعت و اشارات وی نشان می‌دهدکه او اصولاً فضای مطلوب و مناسب زندگی را جدای ازطبیعت نمی‌داند. حافظ محیط زندگی انسان، شهر، طبیعت و زمین را جدای از یکدیگر تصویر نمی‌کند. او با جهان‌بینی خود به بررسی طبیعت و زندگی انسان و ارتباط میان آن می‌پردازد. نشانه‌های نگاه حافظ به طبیعت را می‌توان در شعر او در مورد شهر نیز ردیابی نمود.
به عنوان نمونه تفکر تحقیر طبیعت و جهان، در بیان واژگان مرتبط با شهر توسط حافظ این گونه بیان می‌شود:

ما آزموده‌ایم در این شهر بخت خویش

بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش

حافظ جلوه‌های گوناگون حیات را در هیأتی بی‌مرز بازآفرینی کرده است. در بسیاری موارد، عناصر شعر او به گونه‌ای پرداخته شده‌اند که تعمیم هرگونه تفسیر زمانی و  اقلیمی ویژه‌ای بر آن، دشوار و ناممکن است. هرآنچه مربوط به انسان و حیات اوست، در شعر حافظ، نه تنها با خصوصیات انسان و زندگانیِ عصر و دیار او، بلکه با فطرت کلیِ انسان مطابقت داده شده‌است.

می‌توان گفت آنچه حافظ در اشعار خود در باره طبیعت، شهر و انسان گفته است، منحصر به کالبد، زمان و مکانی تعریف شده با مشخصه‌های اقلیمی و تاریخی ویژه نیست و می‌تواند هر موردی در هر برهه‌ای از زمان را در برگیرد. چون در کلام حافظ عناصر، نشانه‌ها و واژ‌گانی که می‌توانند معرف مکان و زمان خاصی باشد، خاصیتی بیش از کارکرد خود یافته‌اند، نمی‌توان برای آنها مرز و تعریفی قایل شد و می‌باید این کلمات را در مفهوم متعالی خود کندوکاو نمود. نسبت میان شهر، طبیعت و زندگی آدمی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و می‌بایست در ظرف اندیشه بلند حافظ نگریسته شوند تا قابل درک و شناخت باشند.

💠اوج تعلق حافظ به شیراز را می‌توان در غزل زیر دید. این غزل حاصل ایّام جوانی حافظ، که در آن حافظ ویژگی‌های بسیاری را در ابعاد مختلف اعم از کالبدی، اجتماعی و معنوی نسبت به زادگاه خویش بیان کرده است. وی با معرفی اماکن تفرجگاهی شیراز مانند رکن‌آباد، از سویی و برجسته نمودن حسن خلق اهالی دیار خویش از سوی دیگر در این غزل، دلبستگی خویش را به شیراز بیش از دیگر اشعار خود، عیان نموده است:

خوشا شیراز و وضع بی‌مثالش
خداوندا نگه دار از زوالش

ز رکن آباد ما صد لوحش الله
که عمر خضر می‌بخشد زلالش

میان جعفرآباد و مصلا
عبیرآمیز می‌آید شمالش

به شیراز آی و فیض روح قدسی
بجوی از مردم صاحب کمالش


💠شناخت الگوی اصیل ایرانی در موضوعات مرتبط با شهر و محیط زندگی انسان می‌تواند به توسعه کیفی شهرهای امروز ما کمک شایانی نماید. بدیهی است که کسب این شناخت جز با مطالعه اندیشه حکما، اندیشمندان، شعرا و هنرمندان این سرزمین میسر نخواهد شد.

ادامه دارد....


#حافظ_پژوهی
#مهناز_ملکی_ریزی
#انجمن_ادبی_پژوهشی_پگاه_اصفهان
#محسن_اسلامی_پویا
@Athenaeum_pega
Forwarded from پیوست
‌‌‌‌‌‌‌‌انجمن ادبی پژوهشی پگاه اصفهان
💠چهارشنبه ها با حافظ💠
📝 سرکارخانم مهنازملکی ریزی
5⃣3⃣جلسه سی وپنجم. غیر حضوری
🗓 ١۵ بهمن ١٣٩٩


زنِ حافظ
نسرین؟ شاخه نبات؟
👇🌹
مرا در خانه سروی هست کاندر سایه ی قدش         
فراغ از سرو بستانی و شمشاد چمن
دارم
گرم صد لشکر از خوبان به قصد دل کمین سازند 
بحمدلله و المنّه بتی لشگرشکن دارم

چو در گلزار اقبالش خرامانم بحمدالله
نه میل لاله و نسرین نه برگ نسترن دارم

به رندی شهره شد حافظ میان هم دمان لیکن
چه غم دارم که در عالم قوام الدین حسن دارم
🦋❤️🦋
با وجود شهرت والای این شاعران گرانمایه در خصوص دوران زندگی حافظ بویژه زمان به دنیا آمدن او اطلاعات دقیقی در دست نیست، چنانچه کسری بهروزی در این باره می نویسد: در مورد زندگی خانوادگی و هم چنین همسر و فرزند حافظ، کم تر نوشته ای به چشم می خورد. ولی با نگاهی به دیوان خواجه ی شیراز می توان نتایجی گرفت.
ازدواج حافظ می بایستی در سال های 744 و 745 ق در زمان پادشاهی شیخ ابواسحاق و وزارت حاجی قوام صورت گرفته باشد، زیرا او در یکی از غزلیات خود صریحاً به حاجی قوام اشاره می کند و از سرو زیبای خود در خانه. در اوایل سلطنت شاه شیخ هنگامی که حافظ 27 یا 28 ساله است با یار نمکین 14 ساله اش ازدواج می کند
او  فقط یک بار ازدواج می کند و پس از درگذشت همسر دلبندش دیگر هرگز همسری اختیار نمی کند.همسرش به اندازه ای مقبول طبع شاعرانه و لطیف اوست که با داشتن یک چنین گل زیبایی در کنار خود خویشتن را فارغ از لاله و گل نسرین و برگ نسترن می خواند. این زمان اوج کامکاری و خوش دلی رند شیراز است زیرا که شاهی آزاداندیش و سخاوتمند و ادب دوست بر سر کار است و به اشاره ی او وزیر حاجی قوام بخشنده از هیچ گونه کمکی به حافظ دریغ ندارد.

💠نسرین :
همسر او در سنین جوانی به عقد حافظ درمی آید، زمانی که 14 ساله است و رند شیراز چنان با بت نوجوانش و می دو ساله در کاشانه ی خود سرگرم است که هم صحبتی کسان دیگر را نمی خواهد، زیرا که نقش خال نگارش ذهن او را مشغول ساخته و از ساقی می خواهد که در خوشاب بیاورد و به حسود می گوید که کرم و سخاوت آصفی را ببیند و بمیرد.

چو لاله در قدحم ریز ساقیا می و مشک
که نقش خال نگارم نمی رود ز ضمیر
بیار ساغر و در خوشاب ای ساقی 
حسود گو کرم آصفی ببین و بمیر
می دوساله و محبوب چهارده ساله 
همین بس است مرا صحبت صغیر و کبیر

💠شاخه نبات :
در مورد نام همسر حافظ اختلاف نظر وجود دارد. گروهی می گویند اسم او شاخه نبات بوده و استناد به این بیت حافظ می کنند که می گوید:

کاین همه شهد و شکر کز سخنم می ریزد
  اجر صبری ست کز آن شاخه نباتم دادند

شاخه نبات نامی است غیرمرسوم و بیشتر محتمل است که اشاره ی حافظ به شیرین سخنی خود و تشبیه یارش به شاخه نبات که مظهر شیرینی است، باشد و او این را در بیتی دیگر به روشنی بیان می کند.

حافظ چه طرفه شاخ نباتی ست کلک تو   
 کش میوه دلپذیرتر از شهد و شکر است

💠به احتمال زیاد نام همسر حافظ نسرین بوده، هرچند که خواجه در 14 غزل از نسرین نام می برد، ولی چنان که شیوه ی اوست، در پرده سخن می گوید و شاید هم به دلیل تعصب شرقی اش از نام بردن صریح همسرش پرهیز دارد، ولی در چند بیت این اشاره روشن تر است، مانند:

رسم بدعهدی ایام چو دید ابر بهار 
گریه اش بر سمن و سنبل و نسرین آمد
و یا:
به بوی او دل بیمارِ عاشقان چو صبا
فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد
و یا:
خوش بود لب آب و گل و سبزه و نسرین
افسوس که آن سرو روان رهگذری بود

💠همسر حافظ می بایستی در همان سال های اول ازدواج پسری به دنیا آورده باشد که تنها فرزند حافظ است و او هم در عنفوان جوانی در راه سفر نیمه کاره به هند همراه پدر، وفات می یابد.
وفات همسر حافظ می بایستی در زمان سلطنت شاه شجاع و صدارت وزیرش خواجه تورانشاه اتفاق افتاده باشد. این وفات در سال های اولیه ی پادشاهی شاه شجاع می بایستی رخ داده باشد، یعنی سال های 760 و یا 761 و در ایام نوروزی. او در درگذشت همسرش غمی شبانه روزی دارد و نوحه ی قُمری را حرف درونش می داند که با او هم سوگ است و سوگوار ولی این حکم آسمان است و نمی شود در آن تغییری داد. او مجبور به تنهایی است.

ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزی
از این باد اَر مدد خواهی، چراغ دل بیفروزی

ندانم نوحه ی قُمری به طرف جویباران چیست 
مگر او نیز همچون من غمی دارد شبانروزی

جدا شد یار شیرینت کنون تنها نشین ای شمع
که حکم آسمان این است اگر سازی اگر سوزی

نه حافظ می کند تنها دعای خواجه توران شاه 
ز مدح آصفی خواهد جهان عیدی و نوروزی




#حافظ_پژوهی
#مهناز_ملکی_ریزی
#انجمن_ادبی_پژوهشی_پگاه_اصفهان
#محسن_اسلامی_پویا
@Athenaeum_pega
Forwarded from پیوست
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انجمن ادبی پژوهشی پگاه اصفهان
💠چهارشنبه ها با حافظ💠
📝 سرکارخانم مهنازملکی ریزی
4⃣3⃣جلسه سی وچهارم. غیر حضوری
🗓 ٨ بهمن ١٣٩٩

📚معرفی کتاب
 📚حافظ حافظه ماست
📝نویسنده:استاد بهاء الدین خرمشاهی
ناشر: قطره
تاریخ نشر: 19 اسفند، 1397
تعداد صفحه: 386
شابک: 978-964-341-203-6
قطع کتاب: رقعی
نوع جلد: شومیز
وزن: 450 گرم
رتبه فروش: #26385 (مشاهده پرفروش ترین ها)
موجودی: تهیه از مراکز پخش کتاب

درباره کتاب 👇📚

حافظ حافظه‌ی ماست، جدیدترین اثر از میان دوازده اثر بهاءالدین خرمشاهی در زمینه‌ی حافظ‌پژوهی، متشکل از چهارده بخش یا مقاله‌ی مستقل و در عین حال به نوعی به هم پیوسته است. در فصل فرعی «حافظ حافظه‌ی ماست» به شرح این تعبیر و برداشت یونگی پرداخته شده، که حافظ در فرهنگ ما و فرهنگ ما در حافظ چگونه به صورت پیش ـ زمینه‌ای تاریخی و فرهنگی و حتی فرا ـ تاریخی و اسطوره‌ای، نقش کانونی دارد و دهها نمونه از «اعیان ثابته»(آرکه ـ تایپ) که از دوردست های تاریخ و فرهنگ ما در ذهن و زبان او رسوب و از آنجا در ذهن و زبان ما نفوذ کرده، باز نموده شده است. حافظ آیینه‌دار خاطره‌ی قومی و سخنگوی ناخودآگاه جمعی ماست. بلندترین بخش این کتاب طنز حافظ است که با ارائه‌ی شواهد بسیار، علاوه بر طنز جمله‌ای و تک‌بیتی، از طنز موقعیت و طنز ساختاری نیز که حاکم بر کل فضا و لفظ و معنای غزل است، سخن می‌گوید
 
📚انتشارات قطره منتشر کرد: حافظ آیینه‌دار خاطره‌ی قومی و سخنگوی ناخود‌آگاه جمعی ماست. بلندترین بخش این کتاب طنز حافظ است که با ارائه‌ی شواهد بسیار، علاوه بر طنز جمله‌ای و تک‌بیتی، از طنز ساختاری نیز که حاکم بر کل فضا و لفظ و معنای غزل است، سخن می‌گوید.

📚بهاءالدین خرمشاهی معتقد است : حافظ در ذهن و ضمیر و زندگی ما نفوذی بی‌مانند دارد و تفاوت او با شاعران دیگر نظیر سلمان ساوجی و خواجوی كرمانی این است كه حافظ فقط شاعر نیست بلكه اندیشمند هم است. شعر حافظ سرشار از خرد و اندیشه است. این حافظ‌شناس با بیان این مطلب كه خیلی از سروده‌های حافظ مانند كلمه‌های قصار هستند یادآورشد: فرشته سپهر كتابی تحت عنوان ''صراحی می ناب'' تدوین كرده است در این اثر حدود 800 بیت از حافظ درج شده است كه در گذر زمان حالت ضرب المثل به خود گرفته‌اند.

صراحی می ناب را انتشارات امیركبیر به چاپ رسانده و اكنون نایاب شده است. ایشان حافظ را در كنار فردوسی شاعری ملی دانستند و خاطرنشان كردند: حافظ از حیات فردی و جمعی ما سخن می‌گوید و چنان كه نام یكی از كتابهای من حافظ پژوهی است ''حافظ حافظه ماست'' مراد از حافظه ما این است كه حافظ حافظه جمعی و حافظه ناخودآگاه ماست. حافظ رخدادهای مهم، افسانه‌ها و باورها، فرهنگ عامه و خاصه، آداب و آیین و ... جامعه ما را بیان كرده است. وی در ادامه افزودد: این شاعر فرزانه از بیم و امید، غم و شادی، داری و نداری، كامیابی و ناكامی، داد و بیداد، سلوك عرفانی و ... سخن می‌گوید كه نه حرف دل او بلكه حرف دل همه ایرانیان و فارسی زبانان است.
نویسنده ''حافظ نامه'' حافظ را چهره‌ای جهانی دانست و تصریح كرد: حافظ از راه ترجمه آثارش شاعری سرشناس و بلندآوازه شده است. وی وارد اندیشه بزرگان جهان شده است یكی از این افراد گوته آلمانی كه گفته است: ''ای حافظ اندیشه همانندی با تو چیزی جز دیوانگی نیست''. وی با بیان این مطلب كه تاكنون كمتر شاعری به اندازه حافظ درباره‌اش كتاب و مقاله منتشر شده است، گفت: تاكنون چندین هزار كتاب و مقاله به زبانهای گوناگون درباره این شاعر ایرانی نوشته شده است دكتر مهرداد نیكنام كتابشناسی حافظ را تالیف كرده و بنیاد فارسی شناسی آن را به چاپ رسانده است این بنیاد مدیریت جشنواره سالانه یاد روز حافظ را در ایران و جهان را بر عهده دارد. وی در ادامه افزود: دكتر ابراهیم قیصری كتابی حجیم با عنوان ''ابیات بحث برانگیز حافظ'' تالیف كرده است كه دربردارنده مقاله‌های حوزه حافظ‌شناسی است یعنی مشخصات كتابشناسی مقاله‌ها را نشان می‌دهد نتیجه كار وی به زودی در یك مجموعه 50 جلدی منتشر خواهد شد. این پژوهشگر حوزه ادبیات در پایان اعلام كرد: حافظ وارث فرهنگ، ادبیات و باورهای كهن ماست. او هم شاعر عوام است و هم شاعر خواص . ''به قدر دانش خود هر كسی كند ادراك''.  


#حافظ_پژوهی
#مهناز_ملکی_ریزی
#انجمن_ادبی_پژوهشی_پگاه_اصفهان
خاستگاه ادب و اندیشه
#محسن_اسلامی_پویا
@Athenaeum_pega
Forwarded from پیوست
‌‌‌‌‌‌‌‌انجمن ادبی پژوهشی پگاه اصفهان
💠چهارشنبه ها با حافظ💠
📝 سرکارخانم مهنازملکی ریزی
3⃣3⃣جلسه سی و سوم . غیر حضوری
🗓 ٢۴ دیماه ١٣٩٩



حافظ پاسبان ونماد هویت فرهنگی ایران

💠تفاوت حافظ با دیگران این است که حافظ در دورانی است که یأس و ناامیدی غلبه دارد و مسلط است حافظ همه را باز به هویت ایرانی فرا می خواند لذا حافظ چند نکته مهم را بیان می کند یک مسئله" هویت" است که امروزه بسیار مورد نیاز ماست لذا حافظ تنها شاعر غزلسرا نیست حافظ بخشی از هویت ایرانی است.

ابتدا تعریف مختصری از" هویت" و"هویت فرهنگی" داریم

💠"هويت "يکي از پيچيده ترين مفاهيم در حوزه علوم انساني و اجتماعي به شمار مي رود، پديده اي چند وجهي که از مناظر مختلف، مباني و معاني گوناگوني را نمايان مي سازد.

اما وقتي از "هويت فرهنگي" سخن مي گوييم نسبت هويت با مفاهيم پيچيده اي چون فرهنگ و مليت، کلافي درهم تنيده را پديدار مي سازد که مفهوم هويت را با رويکرد هاي نظري گوناگون مواجه مي سازد. اين معنا در مورد ايران از اهميت والايي برخوردار است زيرا منابع هويتي ايراني، اسلامي و غربي هرکدام در دوره اي و به نحوي در انباشت هويتي ايرانيان تاثير گذاشته و هويت فرهنگي ايراني معاصر را پديد آورده اند.

هویت فرهنگی هویت یا حس تعلق به یک گروه است. این احساس بخشی از خودآگاهی و درک شخصی شخص و مربوط به تابعیت، قومیت، دین، طبقه اجتماعی، یا هر گروه اجتماعی دارای فرهنگ متمایز خود است. هویت فرهنگی هم مشخص کنندهٔ فرد و هم گروه افرادی که هویت فرهنگی یکسان دارند را مشخص می‌کند.

💠تردیدی نیست که حافظ پژواک بخشی از هویت ایرانی و به بیان بهتر نشانه‌ای چشمگیر از هویت فرهنگی ایرانی است. چندانکه می‌توان گفت که نام او همراه با نام شاعران و متفکرانی مانند فردوسی و مولوی مبین هویت ایرانی، غنای زبان فارسی و وسعت فرهنگ ایرانی است.

او از جمله شعرای هویت‌بخش ایرانی است که در اشعار خود ضمن توجه به عنصر آزادگی و دعوت به کمال و خالق هستی، عنایت ویژه‌ای به هویت ایرانی اسلامی دارد.

💠حافظ را در درجه اول باید از نظر رویه زندگانی و منش و رابطه‌ای که با دیگران داشته، شناخت، او در این زمینه‌ درسهای خوبی به ما می‌دهد از جمله به زبان امروز حافظ اهل مدارا است، همانطور که خودش تأویل می‌کند. او یک شاعر تغزلی است اما به ما توصیه می‌کند با دیگران مدارا کنیم اعم از اینکه شخصی که در برابر ماست عقاید و مذهب دیگری داشته باشد در بیتی حافظ می‌گوید:
"آسایش دو گیتی تفسیر این دوحرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا"

درتمام اشعارش یک حالت آرامش و شکیبایی را به ما توصیه می‌کند هم در شدائد زندگی و هم در تماس گرفتن با اشخاص دیگر.

💠 حافظ معتقد هست که ما برای اینکه حیات مجدد بگیریم نیاز به پشتوانه دینی و اندیشه عقلی داریم در بستر آن امکان است که ما بتوانیم حیات دوباره ای رابه جامعه تزریق کنیم . لذا از این منظر وقتی به حافظ نگاه می کنیم می بینیم که حافظ در واقع یک اصلاح گر هست یعنی ما وقتی می گوئیم مصلحان جامعه ، مصلحان جامعه از دیدگاه ما در دوران انحطاط حافظ در رأس اولی است .
💠یکی از کسانی که دعوت کننده بشریت به سمت کمال و به سمت حرکت به سوی خدا و به زیبایی های مطلق است حافظ است.در واقع تعصب‌های فرهنگی و تحجرها ناشی از رکود حرکت انسانها به سمت کمالشان است یعنی وقتی که انسانها به سمت کمال حرکت می کنند از آن حالت تحجر و از آن حالت جمود خارج می شوند و به سمت خدا حرکت می کنند

💠ودر پایان باید گفت یکی از ایرانی ترین شاعرانی که ما داریم حافظ است به اندازه ای ایرانی است که اصلاً معاصر است و حرف دلش حرف دل بسیاری از معاصران است،
در جستجوي تبيين ويژگي هاي هويت فرهنگي، غزليات حافظ شيرازي از چنان اصالت و مقبوليتي برخوردار است كه در طول سده ها همواره اسباب استحكام هويت فرهنگي و اعتلاي موازين اخلاقي بوده است. مولفه هاي هويت فرهنگي و آموزه هاي ناب اخلاقي و آيين زندگي در غزليات حافظ بسيار گسترده است...



#حافظ_پژوهی
#مهناز_ملکی_ریزی
#انجمن_ادبی_پژوهشی_پگاه_اصفهان
@Athenaeum_pega
Forwarded from پیوست
‌‌‌‌‌‌‌‌انجمن ادبی پژوهشی پگاه اصفهان
💠چهارشنبه ها با حافظ💠
📝 سرکارخانم مهنازملکی ریزی
2⃣3⃣جلسه سی ودوم. . غیر حضوری
🗓 ١٧ دیماه ١٣٩٩
حافظ و موسيقي
(بخش دوم )
👇

حافظ و اصطلاحات موسیقی
💠مقاله مطرب‌ عشق‌ :
بحثی‌ پیرامون‌ استفاده‌ حافظ از اصطلاحات‌ موسیقی‌
👤پدیدآورنده:
شهرستانی‌، حسن‌؛ حافظ، شمس الدین محمد بن محمد
 
(مطرب‌عشق‌عجب‌سازونوایی‌دارد
نقش‌هر نغمه‌ که‌ زد راه‌ به‌ جایی‌ دارد
عالم‌ از ناله‌ عشاق‌ مبادا خالی‌
که‌ خوش‌آهنگ‌ و فرحبخش‌ هوایی‌ دارد)

هـدف‌ ما در طرح‌ ایـن‌ موضوع بیـــان‌ ایـــن‌ نـکته‌است‌ که‌ هنــرمنـدان‌ و هنــرپــژوهـان‌ بـا ذوق‌ مـا که‌ از احساس‌
لطیف‌ و انـدیشه‌ای‌ ظریف‌ بـــرخـوردارنــد ابعاد دیگـــر متــون‌ادبی‌ (نظم‌ و نثــر فـارسی‌) را مـورد عنـایت‌ قــرار داده‌ وجـوه‌ هنری‌ آن‌ را بازشناسد.

💠اکنون‌ در این‌ مقال‌ به‌ سه‌ وجه‌ از وجوه‌ استفاده‌ هنـرمندانه‌از اصطلاحات‌ موسیقی‌ می‌پردازیم‌:
🔹١ـ وجه‌ ادبی
جنبه‌هـای‌ شاعــرانه‌ اصطلاحـات‌ مـوسیقی‌ در هیـات‌ آرایه‌هـای‌ادبی‌ چـون‌: ایهام‌، جنـاس‌، مــراعـات‌ نظیــر و... به‌ زیبـایی‌ وروانی‌ در شعر حــافظ مشاهــده‌ می‌شود که‌ به‌ اختصــار به‌ ذکـــربرخی‌ از آنها می‌پردازیم‌:

الف‌ ـ ایهام‌

به‌ دلیـل‌ زیبـایی‌ و جـذابیت‌ ایـن‌ صنعت‌ و تــوانـایی‌ شگفت‌حـافظ در بکـارگیــری‌ آن‌ در شعر، شاهـد نمـونه‌هـای‌ بسیـاری‌ از
کاربــرد ایهامی‌ واژگان‌ مـوسیقی‌ در غــزلهـای‌ حـافظ هستیم‌، به‌گــونه‌ای‌ که‌ واژه‌هـا در ابیــات‌ به‌ درستی‌ همه‌ وجــوه‌ خــود رانشان‌ می‌دهند:

دلم‌ زپرده‌ برون‌ شد کجایی‌ ای‌ مطرب‌

بنال‌ هان‌ که‌ ازین‌ پرده‌ کار ما بنواست‌٤


این‌ مطرب‌ از کجاست‌ که‌ ساز عراق‌ ساخت‌
و آهنگ‌ بازگشت‌ به‌ راه‌ حجاز کرد

غزلیات‌ عراقی‌ است‌ سرود حافظ
که‌ شنید این ره‌ دلسوز که‌ فریاد نکرد

 خدا را محتسب‌ ما را به‌ فریاد دف‌ و نی‌ بخش‌
که‌ ساز شرع‌ از ایــن‌ افسانه‌ بی‌قـــانــون‌ نخــواهــد شد

زهره‌سازی‌ خوش‌ نمی‌سازد مگر عودش‌ بسوخت‌
کس‌ ندارد ذوق‌ مستی‌ میگساران‌ را چه‌ شد

🔹ب‌ ـ مراعات‌ نظیر

اساسا رعـایت‌ تنـاسب‌ لازمه‌ یک‌ سخـن‌ فـاخــر است‌. به‌ همیـن‌جهت‌ مــراعات‌ نظیــر را از جمله‌ زیباتــریـن‌ و ضــروری‌تــریـن‌آرایه‌هـای‌ ادبی‌ می‌داننـد. کمتــر شاعــری‌ را می‌تـوان‌ یـافت‌ که‌همخـوانی‌ و هماهنگی‌ را در کـلام‌ خـود رعـایت‌ نکــرده‌ و از ایـن‌صنعت‌ ادبی‌ بهره‌ نبرده‌ باشد.
چو گل‌ سوار شود بر هوا سلیمان‌ وار

سحر که‌ مرغ‌ درآید به‌ نغمه‌ داوود

بنوش‌ جام‌ صبوحی‌ به‌ ناله‌ دف‌ و چنگ‌

ببوس‌ غبغب‌ ساقی‌ به‌ نغمه‌ نی‌ و عود

معاشری‌ خوش‌ و رودی‌ بساز می‌خواهم‌

که‌ درد خویش‌ بگویم‌ به‌ ناله‌ بم‌ و زیر


فکند زمزمه‌ عشق‌ در حجاز و عراق‌

 نوای‌ بانگ‌ غزلهای‌ حافظ از شیراز

ج‌ ـ جناس‌
حافظ از بــرخی‌ واژگان‌ موسیقی‌ که‌ به‌ لحاظ لفظی‌ و ظاهــری‌شبیه‌ به‌ هم‌ هستنــد جنـاسهــای‌ زیبــایی‌ به‌ وجــود آورده‌ است‌.

از آن‌ جمله‌:
چنگ‌ بنواز و به‌ ساز ار نبود عود چه‌ باک‌
آتشم‌ عشق‌ و دلم‌ عود و تنم‌ مجمرگیر

که‌ در آن‌ ((عود)) مصـرع‌ اول‌ یکی‌ از آلات‌ موسیقی‌ و ((عود))دوم‌ مـــاده‌ معطری‌ است‌ که‌ بــــرای‌ آشکـــار شدن‌ بــوی‌ خــوشش آن‌ را می‌سوزانند.

مطرب‌ از گفته‌ حافظ غزلی‌ نغز بخوان‌
تا بگویم‌ که‌ زعهد طربم‌ یاد آمد

که‌ دو لفظ ((مطرب‌)) و ((طرب‌)) دارای‌ جناس‌ اشتقاق‌ هستند.

مطرب‌ چه‌ پرده‌ ساخت‌ که‌ در پرده‌ سماع‌
بر اهل‌ وجد و حال‌ در های‌ و هو ببست‌

که‌ ((پـرده‌)) اول‌ پـرده‌ موسیقی‌ و پـرده‌ دوم‌ به‌ معنی‌ حجاب است‌.



#حافظ_پژوهی
#مهناز_ملکی_ریزی
#انجمن_ادبی_پژوهشی_پگاه_اصفهان
@Athenaeum_pega
Forwarded from پیوست
‌‌‌‌‌‌انجمن ادبی پژوهشی پگاه اصفهان
💠چهارشنبه ها با حافظ💠
📝 سرکارخانم مهنازملکی ریزی
1⃣3⃣جلسه سی ویکم. غیر حضوری
🗓 ١٠دیماه ١٣٩٩
حافظ و موسيقي
(بخش اول) موسیقی ایرانی در غزل حافظ
موسیقی ایرانی به سه صورت در شعر حافظ نمود پیدا کرده است که در هر سه شکل ابزار پروردن مضامین و تصویر سازی است. آن سه حالت عبارت اند از: ١_ذکر نام آلات موسیقی که با برخی واژه‌های شعر به طریق ایهام، تناسب ایجاد می کند. مانند:
به وقت سرخوشی از آه و ناله عشاق
به صوت و نغمة چنگ و چغانه یاد آرید

واژه عشاق با توجه به چنگ و چغانه، علاوه براینکه جمع عاشق است، اشارتی هم به مقام “عشاق” در موسیقی دارد.یا در بیت زیر که در آن کمال شادی و خوشباشی را باده گساری به همراه ناله و ترنم چنگ می داند:
قدح مگیر چو حافظ مگر به نالة چنگ
به بسته اند بر ابریشم طرب دل شاد

٢_اشاره به مطرب از جمله شخص حافظ که مطربی و آوازخوانی می داند. مانند:

دلم زپرده برون شد کجایی ای مطرب

بنال هان که از این پرده کار ما به نواست

یا در بیت زیر که در آن شاعر ناهید- خنیاگر فلک- را در هم آوازی و هم نوازی با خود ناتوان می بیند:

غزل سرایی ناهید صرفه ای نبرد

در آن مقام که حافظ برآورد آواز

٣_ بهره بردن از اصطلاحات و گوشه ها و الحان موسیقی ایرانی. مانند:

مطربا پرده بگردان و بزن راه عراق

غزلیات عراقی است سرود حافظ

که بدین راه بشد یار و ز ما یاد نکرد

که شنید این ره دل سوز که فریاد نکرد

پرده گرداندن به اصطلاح امروز عوض کردن کوک ساز و دستگاه موسیقی است و “راه” و “ره” هر دو موهِم معنای “مقام موسیقی” نیز هست. عراق نیز از گوشه ها و لحن های دستگاه ماهور محسوب می‌شود

💠آشنایی حافظ با موسیقی تا اندازه ای است که علاوه بر آلات و اصطلاحات، به شیوه ها و طرق آن هم اشاراتی دارد:

این مطرب از کجاست که ساز عراق ساخت
وآهنگ بازگشت به راه حجاز کرد

در این بیت، شاعر شگفتی خود را از شیوه نوازندگی مطرب و چیره دستی او در آن نشان می دهد؛ شیوه ای که مطرب در اجرای آن از گوشه و مقامی به گوشه و مقام دیگر می رود و باز می گردد. در واقع، او لحن ها و گوشه ها یی با ویژگی های مشترک را از دو یا چند دستگاه به گونه ای ترکیب می کند که نغمه ای بدیع خلق می‌شود. به این سبک از اجرای موسیقی “مرکب خوانی” یا “مرکب‌نوازی” گفته می شود.

💠این اندازه آشنایی با موسیقی، حافظ را در آفرینش مضامین شعری به گونه ای توانا ساخته است که با بهره گیری از اصطلاحات موسیقی، تناسب های ایهامی و دو پهلو خلق کرده، تا آنجا که پهنای موسیقی لفظی و معنوی کلام را تا سطح بسیار عالی غنا بخشیده است. مانند واژه های عراق و حجاز در بیت زیر که علاوه بر دلالت بر دو اقلیم جغرافیایی، با توجه به کلمه “زمزمه” به دو گوشه موسیقی نیز ایهام دارد:

فکند زمزمه عشق در حجاز و عراق

نوای بانگ غزل های حافظ از شیراز

واژة “نوا” نیز علاوه بر معنای معهود، دستگاه نوا در موسیقی ایرانی را به ذهن متبادر می کند. حافظ در بسیاری از موارد از این ابزار مضمون ساز در طرح موضع گیری های فکری و اجتماعی خود بهره برده است.

برای نشان دادن این کارکردِ ویژه ی موسیقی در اشعار او می توان به موارد زیر اشاره کرد:

دانی که چنگ و عود چه تقریر می کنند

پنهان خورید باده که تعزیر می کنند

در این بیت، حافظ با درکی که از اوضاع اجتماعی عصر خود دارد، به زبان تعریض مردم را نسبت به خطر تعزیر هشدار می دهد. فرم (form) در این بیت بسیار تعیین کننده است. شاعر با استفاده از اسناد مجازی (تشخیص)، جلوه ای از رستاخیز کلمات را به نمایش گذاشته است.

📚معرفی کتاب :📚👇
حافظ و موسیقی
نویسنده: حسینعلی ملاح
ناشر: وزارت فرهنگ و هنر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 280
اندازه کتاب: وزیری  - سال انتشار: ١٣۵١ - دوره چاپ: اول

شعر حافظ هنر است و هنر در هر زمان و از جانب هركس می تواند تفاسیر و برداشت های متفاوت داشته باشد. برداشت های متفاوت موسیقی شناسانه از مفاهیم كاربردی حافظ، كه با لایه های چندگانه ایهام و استعاره و كنایه همراهند، همین حالت را دارد. موضوع شعر حافظ با موضوعات زیبایی شناسانه موسیقی ایرانی تداخل پیدا كرده و با توضیح تاریخ و فلسفه و فلسفه تاریخ آمیخته شده.

موسیقی شناسی شعر حافظ تا كنون از زوایای متفاوتی مورد توجه قرار گرفته است؛ تعریف واژگان موسیقایی و نام سازها، یا تفسیر معانی اشعار و یا برداشت صوری – موسیقایی از "صورت و محتوای" اشعار، مانند این كه اشعار حافظ حاوی موسیقی درونی و بیرونی و كناری و معنوی است، به وفور مطلب نوشته شده است. بحث های دیگرهم پیرامون اشعاری كه دارای ایهامات موسیقایی هستند (مانند: "مطرب به صوت این غزلم كاسه می گرفت) به جدل مورد توجه حافظ شناسان بوده است....

ادامه دارد..
👇
#حافظ_پژوهی
#مهناز_ملکی_ریزی
#انجمن_ادبی_پژوهشی_پگاه_اصفهان
@Athenaeum_pega
Forwarded from پیوست
‌‌‌‌‌‌انجمن ادبی پژوهشی پگاه اصفهان
💠چهارشنبه ها با حافظ💠
📝 سرکارخانم مهنازملکی ریزی
0⃣3⃣جلسه سی ام.غیر حضوری
🗓 ٣ دیماه ماه ٩٩
👇
آزاد اندیشی حافظ شیرازی
"برسر آنم که گر ز دست برآید
دست به کاری زنم که غصه سر آید
صحبت حکام ظلمت شب یلداست
نور ز خورشید جو بو که بر آید "

واضح ترین خطی که سیمای حافظ را از قیافه سایر متفکرین ایرانی متمایز می کند، آزادی فکر است " بزرگترین امتیاز بشری " حافظ  در عصری می زیسته که ریا و تزویر و بی ایمانی جامعه را فرا گرفته بود. اشعار حافظ سراسر مبارزه با عوام فریبی – تعصب و خرافات است. در این میان گیر و دارهایی برای رسیدن به قدرت از سوی صاحبان دنیا صورت می گیرد و اخلاق به منتهای درجه انحطاط و آشفتگی می رسد در این میان حافظ با صفای باطن پاکیزه از تعصبات جاهلانه در افق ایران طالع می شود. اندیشه حافظ بسیار فراتر از جامعه خود است . این اندیشه بیزاری و نفرت و حتی طرد از جامعه را برای او به همراه دارد . حافظ در بسیاری موارد به خود سانسوری دست زده است و شاید بی دلیل نیست که اشعارش پس از مرگ او جمع آوری و عرضه گردیده است.
💠در دوران حکومت امیر مبارزالدین که با عوام فریبی و در چهره یک محتسب جلب رضایت ارباب ریا و سالوس را به همراه دارد، حافظ از رنج نداشتن همفکر و هم نفس منزوی می گردد. هر چند با روی کار آمدن شاه شجاع هنر دوست حافظ روحیه خود را باز می یابد اما دیری نمی پاید که غرور بزرگ و فکر کوچک این حاکم بار دیگر حافظ را دل خسته و پریشان می کندحافظ در مدت زیادی از عمر خویش به مخفی نمودن و یا حتی معدوم نمودن اشعار خود پرداخته تا از دست زاهدان ریاکار در امان باشد.
💠در مورد غزل " برسر آنم که گر ز دست برآید " با توجه به ابیات و معنای آن می توان دریافت که حافظ پس از رانده شدن شاه شجاع از شیراز و تسلط شاه محمود این غزل را سروده است. حافظ در بیت سوم این غزل "  صحبت حکام ظلمت شب یلداست / نور ز خورشید جوی  بو که بر آید" دوستی و هم نشینی با حاکمان ظالم را به فرو رفتن در تاریکی شب یلدا و یا به سختی و درازی آن تشبیه می کند اما به خود می گوید که امید به خورشید و روشنایی ما را در گذر از تاریکی یاری می کند. ترس از شاه محمود و اطرافیانش و محدودیت های شدید آزادی عقیده حافظ را مجبور می کند ابیاتی از این غزل را حذف نماید. بیت مشهوری که اکنون دردیوان انجوی شیرازی است بسیاری از ادیبان متعلق به حافظ و این غزل می دانند.

" بگذرد این روزگار تلخ تر از زهر / بار دگر روزگار چون شکر آید" 

توجه به معنای ابیات غزل نشان می دهد که حافظ همواره در انتظار تغییر و فرا رسیدن روزگاری نو بوده است.
💠حافظ سبكبالی و سبك‌باری را نوعی آزادگی می‌داند زیرا سبكبالی باعث بریدن از تعلقات می‌شود و بالعكس بریدن از تعلقات سبكبالی را موجب می‌شود.

💠حافظ شاعری آگاه است و شرایط سیاسی اجتماعی زمانه خویش را خوب دریافته است چندان‌که شعر وی آیینه‌ای از اوضاع سیاسی اجتماعی عصر اوست.
دیوان اشعار حافظ، درسنامه آزادگی است و خود نهضتی است در آزاداندیشی که زمان و مکان را در نوردیده و فرهنگی را عرضه کرده که عصاره و چکیده غنی و استوار ایران است و اگر بدان گوش فرا دهیم مفهوم دموکراسی را آن‌گونه که امروز مطرح است با ساختاری که متناسب با روح و روان جمعی ایرانیان است. اگرچه حافظ از اندیشه‌های عرفانی متأثر است اما اعتراض به وضع موجود را به عنوان یکی از اصول آزاداندیشی سرلوحه هنر و باور خویش قرار می‌دهد و به‌قدری آزاد است و آزادانه می‌اندیشد که حتی تصوف زمانه خویش را که همراه است با خانقاه و پیر و ریاضت و... حداقل آن‌گونه که مرسوم زمانه اوست نمی‌پسندد. به هر روی بسیاری از مظاهر آزاداندیشی حتی با توجه به مفاهیم جدید و امروزی آن در دیوان حافظ مشهود است.
📚💠درپایان جا دارد کتاب "آزاد اندیشی خیام وحافظ" نوشته فرج‌الله شریفی‌گلپایگانی را برای اتمام مبحث معرفی کنم.
نگارنده با مروری بر مقوله آزاد اندیشی و با تاکید به این که آزاد اندیشی، انکار مطلق مذاهب (آته‌ئیسم) نیست، سعی دارد آزاد اندیشی حافظ و خیام را با نگاهی به عصر تعصب‌آمیز این دو بررسی و ارزیابی نماید .البته مباحث اصلی کتاب بیشتر به جهان بینی حافظ، شیوه رندی حافظ، زیبایی‌شناسی حافظ و برخی نظریات اجتماعی حافظ اختصاص می‌یابد .در نتیجه‌گیری کتاب آمده است : "وی [حافظ] جهان را با نگرشی کنجکاو، فراگیر و جسورانه می‌دید، آن چنان که هست و دیده‌ای بصیر باید آن را ببیند .آن جا که از راز و شور و سوز درون خود، سخن می‌گوید، راز و درد را عریان برملا می‌سازد، آن جا که به طغیان فرا می‌خواند .آن جا که در شکاکیت خود قدسی‌های مزور را رنگ پریده می‌سازد، پرده ریا از رخسارشان برمی‌گیرد .آن جا که نغمه‌گر عشق است و به عدل و خرد نکته‌گیر و مردداست.."
#حافظ_پژوهی
#مهناز_ملکی_ریزی
#انجمن_ادبی_پژوهشی_پگاه_اصفهان
@Athenaeum_pega
Forwarded from پیوست
‌‌‌‌‌‌انجمن ادبی پژوهشی پگاه اصفهان
💠چهارشنبه ها با حافظ💠
📝 سرکارخانم مهنازملکی ریزی
9⃣2⃣جلسه بیست ونهم.غیر حضوری
🗓 ٢۶آذر ماه ٩٩

آیین ورسوم ایرانی همواره جذاب و دلنشین بوده اند و البته پراز فلسفه و حکمت های خاص! اینکه کتاب حافظ در بلندترین شب سال در محفل گرم خانواده حضور می یابد و افراد حاضر در جمع تفالی به لسان الغیب می زنند در کنار قدمتش جای تامل هم دارد.

شاهنامه خوانی و قصه گویی وحافظ خوانی پدر بزرگ و مادربزرگ در کرسی برای کوچکترها از آیین های کهن شب یلداست که این روزها در خاطر بزرگترهای فامیل حک شده است و ریشه دار بودن این سنت شیرین را نشان می دهد. فال حافظ گرفتن در شب نشینی های زمستان و مناسبت هایی چون چهارشنبه آخر ماه صفر، چهارشنبه سوری، شب سیزده صفر، بعداز ظهر سیزده به در، تیرماه سیزده شو(جشن تیرگان درمازندران) هم از باور های همگانی است اما با این حال سنت حافظ خوانی درشب یلدا بیشتر وصف الحال است و رواج بیشتری بین خانواده های ایرانی دارد.

📖ایده فال گرفتن در شب چله یکی از پر طرفدارترین سنت های یلدایی ایرانیان است زیرا مردم معتقد هستند شب یلدا از شب های مقدس است که خداوند در آن نعمت های خود را بیش از همیشه به سوی بندگانش سرازیر می کند و به همین دلیل سعی می کنند با تفال زدن به دیوان حافظ، این شاعر فرهیخته را واسطه ای برای برآورده شدن حاجات و آرزوهای خود قرار دهند.

🌷خواجه حافظ شیرازی از شاعران بزرگ ایران زمین است که علاوه بر سرودن اشعار پر معنی و زیبا، حافظ کل قرآن بوده است. باور مردم بر این است که حافظ به دلیل رابطه نزدیکی که با عالم بالا داشته از اسرار و رازهای نهان الهی آگاه است و در اشعارش پرده از برخی حوادث آینده بر می دارد.
به همین دلیل در شب یلدا که شبی مقدس و پر برکت است با نیت کردن از حافظ می خواهند تا جواب سوالاتی که در دل دارند (از جمله پیش بینی آینده) را در قالب اشعار به آن ها بدهد.
👇🦋👇
آداب تفال زدن به دیوان حافظ در شب یلدا
🦋برای گرفتن فال آماده شوید
فال گرفتن فی البداهه و بدون آمادگی روحی بیشتر شبیه سرگرمی های دور همی است تا یک کار مقدس و معنوی. به همین دلیل توصیه می شود ابتدا دل خود را آرام کرده، وضو بگیرید و لباس تمیز و راحت به تن داشته باشید.

🦋نیت کنید
قبل از تفال زدن به دیوان حافظ باید نیت کنید، یعنی خواسته یا سوالی که در ذهن دارید را با وضوح کامل در دل تکرار کنید. بعد از نیت کردن مرسوم است چند جمله زیر به زبان آورده شود:

🔹ای حافظ شیرازی تو محرم هر رازی؛ تو را به خدا و به شاخ نبات ات قسم می دهم که هر چه صلاح و مصلحت می بینی برایم آشکار و آرزوی مرا بر آورده سازی.🔹

🦋تفال بزنید
تفال زدن در شب یلدا و در جمع خانواده معمولا توسط بزرگ خانواده، کسی که اشعار حافظ را به زیبایی می خواند یا کسی که در این کار تجربه دارد انجام می شود.یکی از شیوه های رایج این است که افراد خانواده به نوبت نیت کرده و شخص فال گیرنده با ذکر صلوات یا فاتحه ای دیوان حافظ را باز می کند، سپس با صدای بلند شعر (و گاه تعبیری که در برخی کتاب ها ذکر شده) را برای او می خواند.
اگر خودتان می خواهید دیوان حافظ را باز کنید، با دست چپ کتاب را گرفته و با دست راست آن را باز کنید. در صفحه ای که باز می شود غزل بالای صفحه سمت راست فال شما می باشد. اگر بخشی از شعر در صفحه قبل است باید به ابتدای غزل رجوع کنید.
🦋شاهد فال 
گاهی حتی با خواندن چند باره غزل مورد نظر، احساس می کنید موضوع مطرح شده در آن رابطه ای با حال و فال شما ندارد، در این صورت می توانید از شاهد فال استفاده کنید. منظور از شاهد فال یکی از بیت های 1، 3 یا 5 غزل بعدی می باشد

ودر پایان تفألی به دیوان حافظ برای شما عزیزان
👇🍉🍎
غزل شماره ١٠۶دیوان حافظ

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد

سلامت همه آفاق در سلامت توست
به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد

جمال صورت و معنی ز امن صحت توست
که ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد

در این چمن چو درآید خزان به یغمایی
رهش به سرو سهی قامت بلند مباد

در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد
مجال طعنه بدبین و بدپسند مباد

هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند
بر آتش تو به جز جان او سپند مباد

شفا ز گفته شکرفشان حافظ جوی
که حاجتت به علاج گلاب و قند مباد
تعبیر تفال شما 👇🍉
سلامتی از بزرگ ترین نعمت های خداوند است که تا وقتی از آن محروم نشده ایم قدرش را نمی دانیم. خدا را به خاطر نعمت های فراوان و سلامتی شکرگزار باشید.باطن لطیف و مهربانی دارید که از عشق و محبت لبریز است. خدا را شکر که از چشم زخم حسودان در امان بوده و رقیبی برای شما نیست.
کاری که فکر می کنید درست است انجام دهید و از طعنه دشمنان رنجیده خاطر نشوید. به زودی به مراد دل خود خواهید رسید
📚👇📚
#حافظ_پژوهی
#مهناز_ملکی_ریزی
#انجمن_ادبی_پژوهشی_پگاه_اصفهان
@Athenaeum_pega
Forwarded from پیوست
‌‌‌‌‌‌‌‌انجمن ادبی پژوهشی پگاه اصفهان
💠چهارشنبه ها با حافظ💠
📝 سرکارخانم مهنازملکی ریزی
8⃣2⃣جلسه بیست و هشتم.غیر حضوری
🗓 ١٩ آذر ماه ٩٩


هرمنوتیک وحافظ
داریوش آشوری وکتاب" عرفان و رندی در شعر حافظ "

💠هرمنوتیک چیست؟
هرمنوتیک ازفعل یونانی
 Hermeneuein
به‌معنای «تفسیر کردن» اشتقاق یافته و با واژهٔ هرمس (ایزد پیام‌رسان یونانیان) دارای ریشهٔ مشترک است.

هرمنوتیک و قواعد روشمند تفسیر متن را تأویل 
(به انگلیسی: Hermeneutics) یاتأویل‌شناسی یا زَندشناسی می‌گویند.
هدف از علم تأویل، کشف پیام‌ها، نشانه‌ها و معانی یک متن یا پدیده است
علم تأویل به مطالعه اصول تعبیر و تفسیر متون، به‌ویژه متون ادبی و دینی و حقوقی می‌پردازد.
 💠هرمس واسطه‌ای بود که به عنوان تفسیرگر و شرح‌دهنده، درون‌مایه پیام خدایان را که سرشت آن فراتر از فهم آدمیان بود، برای آن‌ها به گونه‌ای قابل درک درمی‌آورد.
«هرمس» و مکتبی که به نام خود او به «مکتب هرمسی» موسوم شده، پدیده‌ای جهانی است و در تاریخ تمدن‌های بزرگی مثل ایران، یونان و حتی مصر و بعدها در تمدن اسلامی هم می‌توان رد پای او و مکتبش را دید.
💠هرمنوتیک یا علم تأویل نوعی روش شناسی تفسیر است که تلاش می‌کند تفسیر تمام افعال معنادار انسان و محصولات این رفتارهای معنادار به خصوص زمانی که به شکل متون بروز می‌کند را روش‌مند نماید. علم تأویل دانشی است که به «فرایند فهم یک اثر» می‌پردازد و چگونگی دریافت معنا از پدیده‌های گوناگون هستی اعم از گفتار، رفتار، متون نوشتاری و آثار هنری را بررسی می‌کند.
💠يکي از روش هاي مدرن نقد ادبي هرمنوتيک يا علم تفسير و تاويل متن است. اين روش داراي دو دوره کاملا مجزا از هم است:
١_ هرمنوتيک سنتي که در آن از اصل قطعيت معني سخن گفته مي شود. معروف ترين فرد اين دسته، شلاير ماخر است.
٢_ هرمنوتيک جديد که معنا را همان چيزي مي داند که خواننده درک مي کند. از اين گروه نيز گادامر و آيزر معروف هستند.
هر چند مي توان شعرهاي حافظ را از ديد مکاتب مختلف نقد ادبي مثل نقد فرماليستي و اسطوره گرا بررسي کرد؛ اما يکي از بهترين روش هاي تحليل شعر او هنوز هم روش هرمنوتيکي است.


💠داریوش آشوری جزو کسانی است که در این وادی قلندری داند. او سال ها پیش برای اولین بار بر پایه نظریه های هرمنوتیک با رویکردی متفاوت، کتابی درباره دیوان حافظ نوشت که بسیار مورد توجه قرار گرفت. کتاب «عرفان و رندی در شعر حافظ» که تا به حال به چاپ سیزدهم رسیده، دریچه ای نو را به فهم شعر حافظ باز کرده است که با خواندن آن می توانیم راحت تر درباره حافظ سخن بگوییم.

او می گوید :
"رفتن به سراغ حافظ و کوشش برای فهم آن وهم در همین بافتار ذهنی قرار می گیرد. یعنی، این که حافظ همچون عصاره اندیشه و احساس و زبان حال جهانِ گریخته «شرقیِ» ما کیست و چه می گوید و منِ امروزین چه نسبتی دارد و من، (من جمعی گیر کرده در میان رسوب های سنگین آن جهان «شرقی» و کشش ها و روزآوری های این جهان «غربی») هنوز چرا به او چسبیده ام یا او چرا مرا رها نمی کند."
او عقیده دارد که :
"تماميِ شرح‌هاي ديوانِ حافظ، که به‌ويژه در اين سي-چهل ساله فراوان نوشته شده اند، در اساس همين گونه شرح بر اساسِ رابطه‌ي لغت و معني در هر بيت هستند. خوانشِ آن‌ها سطر به سطر يا بيت به بيت است. به همين دليل، شعر حافظ براي ايشان (به گفته‌يِ يکي از آن پژوهندگان) «پاشان» است. به عبارتِ ديگر، حافظ هرجا هرچه دل‌اش خواسته گفته و باکي از پراکنده‌‌گويي و ناهمسازگويي حتا در قالبِ يک غزل نداشته است. اما، فهمِ اديبانه بر اساسِ رابطه‌ي لغت و معني در لغت‌نامه‌ها نمي‌تواند رابطه‌ي ميان‌متني (intertextual) و درون‌متنيِ اثر را براي شناختِ افقِ معناييِ چيره بر متن پي گيرد. و اين همان چيزي ست که من فهميده‌ام و دنبال کرده‌ام.

خوانشِ من هرمنوتيکي ست، بر پايه‌ي جست-و-جوي افقِ معنايي در ديوانِ حافظ. اين افق، ناگزير، از ديدگاهِ علوم انساني مدرن، با ديدِ منطقي، وابسته به زبان و جهانِ فرهنگي‌ ست که او در آن مي‌زيسته است. به همين دليل، خوانشِ من با رهيافتِ ميان‌متني آغاز مي‌شود که رابطه‌ي شعر حافظ را با سنّتِ تأويل (هرمنوتيکِ) صوفيانه بررسي مي‌کند"

شعر صوفیانه و عرفانی اگرچه با «شعر» در معنای جهان روای آن وجه های مشترک دارد، اما پدیده ای ست ویژه در متن فرهنگی که نظریه پردازان روس و جز آن ها از این ژانر ادبیات و شعر آن و فرهنگی که در پشت آن ایستاده است چیزی نمی دانسته اند. در نتیجه، نمی توان با درآویختن به آن تئوری های دفتر و دیوان حافظ را از تمامی ساختار معنایی و حفاظه تاریخی آن تهی کرد و به دفتر شعری فروکاست که یک شاعر تنها به ذوق و پسند شاعرانه خود پرداخته است.

📚👇📚
#حافظ_پژوهی
#مهناز_ملکی_ریزی
#انجمن_ادبی_پژوهشی_پگاه_اصفهان
@Athenaeum_pega
Forwarded from پیوست
‌‌‌‌‌‌انجمن ادبی پژوهشی پگاه اصفهان
💠چهارشنبه ها با حافظ💠
📝 سرکارخانم مهنازملکی ریزی
7⃣2⃣جلسه بیست و هفتم.غیر حضوری
🗓 ١٢ آذر ماه ٩٩


تاثیر حافظ بر ادبیات ایران وجهان
قسمت اول 👇💫👇

حافظ در ابياتي به درنورديدن مكانی شعر خويش اشاره دارد:
فكند زمزمة عشق در حجاز و عراق
نواي بانگ غزلهاي حافظ از شيراز
عراق و فارس گرفتي به شعر خوش
حافظ بيا كه نوبت بغداد و وقت تبريزست
در آسمان نه عجب گر به گفته‌ حافظ
سرود زهره به رقص آورد مسيحا را
صبحدم از عرش مي آمد خروش عقل گفت
قدسيان گوئي كه شعر حافظ از بر مي كنند

💠ادباي ايران نيز پس از حافظ دربارة‌ او سخن ها گفته اند و در وصف و مدح او قطعات نظم و نثر فراواني عرضه داشته اند كه با محمد گلندام شروع مي شود و تا كنون ادامه دارد. حاج ملاهادي سبزواري فيلسوف دل آگاه در غزلي با مطلع :
هزاران آفرين بر جان حافظ
همه غرقيم در احسان حافظ
حافظ را مدح و ستايش كرده است. پژمان بختياري مي گويد:
جامي گيسوي دلبر، شعر حافظ، طرفِ جوي
اين بود آنچ از جهانيان در جهان خواهم گرفت
و مرحوم بديع الزّمان فروزانفر، استاد استادان زمان ما مي فرمايد: «خواجه حافظ از مفاخر ايران است و دقايق الفاظ و حقايق معاني و لطائف غزليات او بيش از آن است كه در حوصلة عبارت گنجد و او به حقيقت در تحقيق معاني و پختگي و سلامت الفاظ و ذوف و شور و معنوي كه در هر يك از غزلياتش پيداست سرآمدِ شعرا مي باشد.»
وُثوق الدوله در غزلي در ستايش حافظ به مطلع آن كه در فهم حقيقت در جهان ممتاز بود خواجه شمس الدّين محمد حافظ شيراز بود اظهار ارادت خود را به حافظ به نحو شايسته اي بيان كرده است.
گويند شاعري(احتمالا جامی ) دو بيت زير را سروده است كه:
در شعر سه تن پيمبرانند
قولي است كه جملگي برآنند
هر چند كه لانبيّ بعدي
فردوسي و انوري و سعدي

چون از او پرسيدند، پس حافظ كيست؟ گفت: او خداي شعر است.

💠درباره‌ حافظ خارجياني كه ترجمة اشعار حافظ را خوانده اند، با وجود آن كه در ترجمه اغلب ظرافتهاي شعر-مخصوصاً شعر حافظ- از ميان مي رود، اظهار نظرهاي عجيب و تعريف و تمجيدهاي شگفتي آوري كرده اند كه تأثير حافظ را در جهان شعر و ادب مي رساند.
شاهزاده خانم بي بِسكو (P. Bibesco) در سفرنامة «هشت بهشت» خود مي گويد: "وقتي در باغ دلگشاي بهشت بودم به ميزبان خود گفتم: آن پرنده را برفراز نهالهاي گل سرخ باغ شما مي نگرم كه در ميان برگها همچون كيسة‌ كوچك خاكستري رنگ آويزان است، بلبل و گل سرخ، گلستان شما غزلي از حافظ است شادي حافظ به نشاط پرندگان شبيه است و لبان خندانش سخناني برمي آورد كه از دلِ لالگان تازه رخ مُعَل تر است…"

💠شهرت حافظ از ترجمة‌ غزل حافظ در «دستور زبان فارسي» و كتاب اسقاري كه بيشتر آنها ترجمه از زبانهاي آسيايي است و هر دو از «جونز ايراني» است، به زودي در اروپا مشهور شد و قدرت شصت سال شهرت و محبوبيت بي نهايتي كسب كرد. هرمن بيكنل انگليسي در اواخر عمر در شيراز امامت گزيد و مدتها رنج و زحمت كشيد تا توانست در تدوين و ترجمة‌ ديوان حافظ به زبان انگليسي موفق شود.
💠مترجمان ديگر انگليسي از قبيل ميسيزگرتر و دبِل استريت و ترجمان هاي آلماني و فرانسوي همه شيفتگان غزلهاي حافظ بوده اند و اروپا بلكه جهان را بدين وسيله مشتاق شعر او ساخته اند.

💠دايره المعارف بريتانيكا مي نويسد: حافظ در دنياي اسلام به سرعت در شعر اشتهار يافت، مسلمانان عراق و سوريه و تركيه و قفقاز و تركستان و افغانستان و هندوستان و حتي در ميان زرتشتيان و پيروان مذاهب هند ارادتي كامل به حافظ داشته و دارند...

ادامه دارد....


📚👇📚
#حافظ_پژوهی
#مهناز_ملکی_ریزی
#انجمن_ادبی_پژوهشی_پگاه_اصفهان
@Athenaeum_pega
Forwarded from پیوست
‌‌‌‌انجمن ادبی پژوهشی پگاه اصفهان
💠چهارشنبه ها با حافظ💠
📝 سرکارخانم مهنازملکی ریزی
6⃣2⃣جلسه بیست و ششم.غیر حضوری
🗓 ۵ آذر ماه ٩٩

بمناسبت ۵ آذر( 25 نوامبر) روزجهانی مبارزه با خشونت علیه زنان

جایگاه زن در شعر حافظ

براى پی پردن به جايگاه زن در فرهنگ ملى کشورمان، يکى از بهترين شيوه‌ها مراجعه به متون ادبى است. حافظ را ترجمان روح ايرانى ناميده‌اند و شعر او والاترين جايگاه را در نزد فارسى‌زبانان دارد. از اين رو يافتن جايگاه زن در غزل او نگاه ايرانى به زن را بر ما آشکار مى‌کند

جایگاه زنان همواره در ادبیات کشور ما والا و ارزشمندبوده است، این جایگاه که بخشی از آن به خاطر ارزشی است که دین و آئین ما برای زن قائل است، در طی دوران متوالی توسط شاعران مسلمان و متعهد مدام در قالب غزل، رباعی،  قصیده و… تکرار شده است

مردم کشور ما به اشعار این شاعر گرانقدر ارادت بسیار دارند و واضح است که چرا حافظ را ترجمان روح ایرانی نامیده اند و گفته‌ اند حافظ حافظه‌ی روح و قلب ماست و شعر او سرشار از اندیشه‌های عمیق حکمی و عرفانی و احساس‌ها و عواطف ژرف انسانی است، از این رو یافتن جایگاه زن در اشعاراو، نگاه هر ایرانی را به این موجود مقدس با معناتر وآشکارترنمایان می‌ سازد.

در زمان زندگی حافظ شیوه مرد سالاری در همه جای گیتی برقرار بوده و این سوال پیش می آید که با این اوصاف تا چه اندازه می توان زن را از دیدعرفانی نگریست؟

🦋زنان در زمان حافظ🦋

در زمان زندگی حافظ، زنان این دوره سعی می‌ کنند به اتکاء زیبایی و لطافت و افسونگری جایی در دستگاه قدرتمندان بیابند و یا با پرستاری، همدمی، همسرداری و کمک به خانواده جایگاهی درخور خود پیدا کنند، در این بین حافظ سعی می کند با مثال های گوناگون و گاه کنایه آمیز تصویری گاه عرفانی و گاه حقیقی از انواع زنان زمانش را در شعرش منعکس کند. برای مثال زمانی که حافظ همدم قدرتمندان و صاحبان جاه مقام است برای آگاه سازی آنان از فریب زنان دنیا محور، ضمن نگاهی کوتاه به زیبایی، آرزوها و انتظار بیهوده از جنس لطیف را مطرح می کند:

🔹جهان پیر است و بی بنیاد، از این فرهاد کش فریاد  
 که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم

در جایی دیگر می‌فرماید:

🔹حافظ از دولت عشق تو سلیمانی شد
  یعنی از وصل تواش نیست بجز باده بدست

وپایان عشق سلیمان و بلقیس و یاری آصف را چنین می فرماید:

🔹شکوه آصفی و اسب باد و منطق طیر  به باد رفت و از او خواجه هیچ طرف نبست
 
💠اشعار حافظ باز تاب ناخودآگاه جمعی مردم زمانش بوده است، تنوع در شعر خواجه ی شیراز بسیار پر رنگ است، زیرا به عقیده بسیاری آنچه حافظ را محبوب ترین شاعران کرده است همین تنوع و گونا گونی حسی اوست که سبب شده است او را سلیقه های مختلف بپسندند. زیبایی کار حافظ در هم تنیدن عشق زمینی و عش عرفانی است. 

💠 در تفکر او و در دیوانش هم عشق آسمانی وجود دارد و هم عشق زمینی. با توجه به این ایده بعید به نظر می رسد که باور کنیم انسانی چون حافظ به کرامت و کمال زن بی توجه بوده است و دلیل این مدعا این است که در دنیای عرفان و نگرش عارفانه، وجود فیزیکی زن واقعیت ندارد.
ولی چون حافظ غزل عاشقانه ی اجتماعی می سراید، برخی در موردش گفته اند که حافظ  به زن، تنها به چشم معشوق زمینی می نگرد که این نگاه کاملا اشتباهی است، چون حافظ تنها یک شاعر گوشه نشین و عارف نبوده است ونگاهش هم نمی تواند تنها نگاه عرفانی به زن باشد بلکه حافظ در کنار دید عرفانیش سعی می کند که جایگاه زنان در زندگی اجتماعی و تاثیر انها را هم بررسی کند.

💠نام‌های زنان در شعر حافظ
الف- مریم :
تنها یک مرتبه آن‌هم به صورت اضافه شده به کلمه عیسی آمده و به طور جداگانه به کار نرفته است:

با که این نکته توان گفت که این سنگین دل
کشت ما را و دم عیسی مریم با اوست

گویا در این بیت تأکید بر عیسی است و مریم قافیه‌ی غزل است .
ب ) زلیخا ، همسر عزیز مصر ، تنها یک مرتبه ، همراه یوسف آمده است
من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم 
  که عشق از پرده ی عصمت برون آرد زلیخا را

تأکید بر حسن یوسف است ، زلیخا نقش منفعل دارد و قافیه شعر است
ج ) حوا یک مرتبه ، آنهم همراه اسم آدم آمده است:

از دل تنگ گنهکار بر آرام فریاد   

  کاتش اندر گنه آدم و حوا فکنم

اگر چه معنی بین آدم و حوا تقسیم شده است اما باز حوا قافیه‌ی غزل است.

کلمه آدم به معنی پدر بشر ، به تنهایی ۱۰ مرتبه در غزل حافظ آمده است . در غالب این موارد به عصیان آدم اشاره داشته است و حافظ هیچگاه مثل متون پیش از خود ، خلقت حوا را از وجود آدم نمی داند.
در شعر او هیچگاه حوا متهم (اول) عصیان نیست فقط در یک مورد جوهر عشق را خاص آدم می داند :

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی

  بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز


ادامه دارد..

📚👇📚
#حافظ_پژوهی
#مهناز_ملکی_ریزی
#انجمن_ادبی_پژوهشی_پگاه_اصفهان
@Athenaeum_pega
Forwarded from پیوست
‌‌‌‌انجمن ادبی پژوهشی پگاه اصفهان
💠چهارشنبه ها با حافظ💠
📝 سرکارخانم مهنازملکی ریزی
5⃣2⃣جلسه بیست و پنجم.غیر حضوری
🗓 ٢٨ آبان ماه ٩٩

📚کتاب شناسی حافظ شیرازی
1-کتاب شناسی حافظ انتشارات علمی و فرهنگی (بیشتر کتاب‌هایی را که تا سال 67 نوشته شده است، دارد).
2- فرهنگ حافظ پژوهان /   رادفر
3-راهنمای موضوعی حافظ شناسی کاووس حسن لی (حاصل 10 سال پژوهش)  همه کتاب هایی که درباره حافظ نوشته شده، گردآوری و در مدخل‌های موضوعی عرضه شده‌اند. براساس موضوع خودتان کتاب مورد نظر را می‌یابید.
📚شرح های دیوان حافظ:
1- حافظنامه/  بهاءالدین خرمشاهی    (بهترین به مذاق شما و بیشتر دیگران که تا حدودی حق است)
2- شرح غزل های حافظ/     حسین علی هروی/  4 جلد (نسبت به حافظنامه کاملتر است چون تک بیت ها همگی هست اما فروتر است)
3- شرح سودی/  ترجمه کسایی / 4 جلد
4- بدرالشروح
5- در جستجوی حافظ/ رحیم ذوالنور
6- شرح عرفانی غزل های حافظ/   ختمی لاهوری /  4 جلد   (از جامع ترین ها)
7- شرح غزل های حافظ /   بهروز ثروتیان/     5 جلد
📚عصر حافظ: 
1- عصر حافظ/   قاسم غنی   (تاریخ تصوف، تاریخ عصر حاف1 عرفان حافظ) (زرین کوب: من هرچه نقد کردم در مورد حافظ اصلش از غنی است)
2- حافظ شیرین سخن/  محمد معین
3- مکتب حافظ /  منوچهر مرتضوی
4- از کوچه رندان/عبدالحسین زرین کوب
📚تصحیح دیوان:
1-حافظ/ محمد قزوینی   (بهترین است. اصل نسخه از کار مرحوم خلخالی است)
2- حافظ/ خانلری   (از جهاتی بر قزوینی برتری دارد)
3- حافظ /  هوشنگ ابتهاج(سایه)
زرین کوب: ما هنوز متأسفانه دیوان حافظ نداریم.
📚فرهنگ های حافظ:

1-کلک خیال انگیز/      اهور /   4 جلد‌‌‌‌‌‌
2- فرهنگ واژه نمای حافظ/  مهیندخت صدیقیان (از بهترین کتاب‌هایی که در باب حافظ شناسی به عرصه‌ی وجود آمده است)
📚حافظ شناسی:
1-مجموعه مقالات حافظ شناسی/    نیازی کرمانی  سه جلد  نشر پاژنگ (بعضی مقالاتش بهترین است)
2- یادداشت های غنی/    سال 66 (بسیار بسیار مفید) جمع آوری: صارمی
3- اشراق و عرفان/  نصرالله پورجوادی   (حداقل یک مقاله اش را بخوانید) (در مقاله «پیر گلرنگ» می گوید منظور حافظ عقل است)
4- کلام و پیام حافظ /   احمد سمیعی گیلانی
5- جمع پریشان/  نشر زوار    (هنر این کتاب تفکیک موضوعی اشعار حافظ است) دو جلد
6- مفهوم رندی در شعر حافظ (تمام بیت هایی که مربوط به رندی حافظ است، کتاب خوبی نیست)
7-چهار سخنگوی وجدان/  اسلامی ندوشن
8-جهان بینی زردشتی و عرفان مغان/    وحیدی
9-حافظ و قرن 21 /   تولدی دیگر
10- ایهام در شعر حافظ/ منوچهر مرتضوی (رساله لیسانسش بوده و رساله دکتری ایشان درباره حافظ بوده است)
11- دو کتاب از مرحوم علی دشتی     (تاحدودی درست کار کرده است)
12-مقالات نشر دانش     «درباره حافظ»  و «بوی جان»/ نصرالله پورجوادی
13- دفتر نسرین و گل /   کاووس حسن لی  (چکیده همه مقالات از قدیم تا کنون)  5 جلدی (جلد اول شامل 500 مقاله)   در دست چاپ

📚کتاب های پراکنده:
1- آیینه جام(شرح مشکلات حافظ) /  زریاب خویی (بهترین در نوع خودش، بعضی نکات را دارد که در جای دیگر نداریم)
2- گلگشت در شعر حافظ /   امین ریاحی  (بیشتر مأخذ یابی است)
3- حافظ جاوید/    هاشم جاوید(وکیل دادگستری) سال 57 حاوی سه بخش: حافظ و قرآن/ حافظ و نظامی/ پراکنده (در بخش اول تکه هایی می بینید که کشف است نه احادیث تکراری)
4- عرفان و رندی حافظ/  داریوش آشوری (کار دلچسبی نیست)
5- حافظ و اندیشه / مصطفی رحیمی
6- فصل «این کیمیای هستی» در کتاب موسیقی شعر (عامل موسیقایی در تکامل جمال شناسی شعر حافظ) 40ص
7- در کوی دوست /  شاهرخ مسکوب (خرمشاهی: عیب این کتاب این است که نثرش خیلی زیباست)
8- ابیات بحث برانگیز دیوان حافظ/  ابراهیم قیصری (اسمش شاید زیباتر باشد، غالباً یا همگی ابیاتی را که روی آن ها بحث و جدال بوده، آورده و مأخذ و ارجاع این کتاب ها وجود دارد)
9-نقش بر آب / عبدالحسین زرین کوب (چند بخش این کتاب درباره حافظ است)
10- دیوان شرقی غربی/  گوته  ترجمه کورش صفوی
11- گمشده لب دریا /   پورنامداریان
12-  تماشاگه راز/ آیه الله مطهری(ره)

📚کتاب های تخصصی:
1-حافظ و موسیقی/    حسینعلی ملاح   (نویسنده اهل موسیقی است)
2- سیر اختران  /   نشر امیرکبیر
3- حافظ و قرآن /ضرغامفر  
4- فرهنگ اشعار حافظ /  احمدعلی رجایی    (کتابی قدیمی)
5- حافظ چه می گوید/   احمد کسروی  (کسروی به همه و همه بد گفته است و هیچ کس را قبول ندارد جز فردوسی)

📚دیگر کتابها :
1-نقد نیازی  /  جلال الدین دوانی  تفسیر عرفانی چند بیت  (تقریر است)
2- جمال آفتاب و آفتاب هر نظر/
 آيت‌الله على سعادت‌پرور / ده جلد
3- حاصل اوقات(مجموعه مقالات)/    مهدوی دامغانی 
4_کارهایی از خرمشاهی
5- آنچه خوبان همه دارند/  عبادیان   (فلسفه دان)

ادامه دارد....
📚👇📚
#حافظ_پژوهی
#مهناز_ملکی_ریزی
#انجمن_ادبی_پژوهشی_پگاه_اصفهان
@Athenaeum_pega
Forwarded from پیوست
‌‌‌‌انجمن ادبی پژوهشی پگاه اصفهان
💠چهارشنبه ها با حافظ💠
📝 توسط سرکارخانم مهنازملکی ریزی
3⃣2⃣جلسه بیست و سوم
غیر حضوری
🗓 ٧ آبان ماه ٩٩

🌷شجریان وحافظ 🌷
قسمت دوم 👇

حافظ و شجریان پیکری یگانه‌اند
این دو، نه دو تن منفرد که پیکری یگانه‌اند؛ شاهد آن که، حافظ غزل
"سرو چمان من چرا میل چمن نمی‌کند/ همدم گل نمی‌شود یاد سمن نمی‌کند"
را در بحر "رَجَز" سروده است. رجز در عروض فارسی، بحری است سریع و روان، سرودن شعر در این وزن، نوعی آهنگ خاص ایجاد می‌کند که برای حماسه مناسب است؛
افزون بر این شمس‌الدین محمد، این غزل عاشقانه را در ساختاری موسیقایی مبتنی بر حماسه زاده است و موسیقی درونی را نیز از یاد نمی‌برد و در بیت نخست غزل از واج‌آرایی "چ" که کمیاب و پهلوانی است برای بیانی عاشقانه بهره می‌گیرد.


مخاطب شعر فارسی که تا آن زمان این نوع استفاده از واج "چ" را در چکاچاک نبرد و مثنوی‌های رزمی شنیده بود، با عاشقانه‌ای لطیف مواجه می‌شود که در کنار هم، گذر دامن‌کشان و خرامان شاهدی جوان را تداعی می‌سازد که آتش بر دل عاشقانش می‌زند.

💠شجریان این غزل را در دستگاه "ماهور" ساخته و پرداخته. او با خوانش ظریف واژه‌ها و تاکید درست بر واج‌
ها، همزمان، هم نغمه‌پردازی کرده و هم، این غزل را در لطافتی که مد نظر شاعر بوده و فارغ از وزن حماسی‌اش به موسیقی کشیده است.

تلفظ دقیق واج "چ" در مصرع نخست، زیبایی کلام حافظ را به رخ می‌کشد و گوش شنونده را با مفهوم پرسشگرانه شاعر همراه با گلایه و در عین حال خشوع عاشقانه او همراه می‌کند
💠بدین‌ترتیب همنشینی حافظ و شجریان در این غزل، مستی شاعرانه را نمایش می‌دهد و معنای غزل را باز می‌نماید، آدمی را غرق در لحظه می‌کند و درک را وسعت می‌بخشد، هم غم عاشق را نشان می‌دهد و هم جلوه‌گری دل‌شکنانه معشوق را به تصویر می‌کشد، در یک کلام می‌توان با آن، غرق لحظه شد.
💠ترکیب اندیشه حافظ با عمق موسیقایی و حزن عاشقانه‌اش در صدای شجریان، این غزل را به مینیاتوری ایرانی بدل می‌سازد که از دل آن می‌توان معنای نیاز، استغنا و فنا را دید؛ به بیان دیگر، نوای شجریان، شعر حافظ را در تابلویی جان می‌بخشد که از دل آن مفاهیم پیچیده عرفانی بهتر شناخته می‌شود.

شجریان ویژگی تاویل‌پذیری شعر حافظ را بسط می‌دهد

همگان اذعان دارند که از ویژگی‌های ناب سخن شاعر طرفه شیراز، انعطاف‌پذیری آن در اذهان است؛ اینکه هرکس بنا به بهره خود خوشه‌ای از خرمن کلامش می‌چیند، دیوان او را به کتابی اسرارآمیز بدل ساخته که شیفتگان حافظ را برای آگاهی از حال و آینده به خود می‌کشاند. شعر حافظ را می‌توان در ظرف‌های بسیار ریخت و اشکالی گوناگون از آن برساخت.

نوای شجریان، در آمیختگی با این ویژگی شعر حافظ، متناسب با حال و هوای شنونده‌اش، معنایی متفاوت را در هر بار شنیدن به او القا می‌کند؛ به دیگر سخن، شجریان ویژگی تاویل‌پذیری شعر حافظ را بسط می‌دهد، این موضوع را کسانی درک می‌کنند که در شادی و اندوه با حافظ و شجریان خو گرفته‌اند و با هر بار شنیدن آوازی، دریافت تازه‌ای فراخور حالشان کشف کرده‌اند.

از منظری دیگر، حافظ، بی‌شک عارف است؛ گرچه او را همرده پیرانی همچون مولانا و سنایی نمی‌دانند، مفاهیم و معانی بلند شعری او در عرصه عرفان، بدون‌تردید مورد تایید حافظ‌شناسان است؛ چنانکه او در این وادی مفهومی بی‌نظیر را خلق می‌کند که نه پیش از خودش و نه پس از او دیگر بازتولید نشده است.

💠شجریان بی‌آنکه از فردوسی خوانده باشد، غرورش را از او وام می‌گیرد، از مولانا می‌خواند و مثنوی او را به ‌اوج می‌رساند، به سعدی می‌رسد و عشق را برای نسلی دور از او دیگرگونه یادآوری می‌کند، شعر حافظ را رونق می‌بخشد و جاودانگی‌اش را در همین‌ها رقم می‌زند.

تمسک به عشق نقطه اشتراک حافظ و شجریان در عرفان است

خبرگزاری ایرنا /شیراز /٢٠ مهر ماه ٩٩

📚💠📚
#مهناز_ملکی_ریزی
#حافظ_پژوهی
#انجمن_ادبی_پژوهشی_پگاه_اصفهان
Forwarded from پیوست
‌‌‌‌انجمن ادبی پژوهشی پگاه اصفهان
💠چهارشنبه ها با حافظ💠
📝 توسط سرکارخانم مهنازملکی ریزی
2⃣2⃣جلسه بیست ودوم غیر حضوری
🗓 ٣٠ مهر ماه ٩٩

🌷شجریان وحافظ 🌷
قسمت اول 👇

💠شعر حافظ باری‌دیگر در صدای شجریان متولد شد.

"حافظ اگر بود، شجریان را غرق بوسه می‌کرد."
این جمله را هوشنگ ابتهاج گفته است، آن‌کس که هم شعر را می‌شناسد و هم‌ آواز را؛ هم حافظ را می‌داند و هم در هوای شجریان زیسته است.

شعر فارسی از دیرزمان‌ها، به‌سوی نغمه شتافته و سنت "روایتگری" را برجای گذاشته است. روایان اشعار، خوانندگان سروده‌های شاعران بوده‌اند؛ حتی رودکی با ساز و نوای خوشش، اشعار خویش را به "راوی" می‌سپرد تا به‌واسطه آمیختن با لحن و موسیقی، روحی دیگرگونه یابد.

روایان کمابیش گم‌نام‌اند؛ شجریان را اما می‌توان باجرات شهره‌ترینِ آن‌ها دانست؛ هم‌اوست که رونقی دیگرگون به اشعار حافظ بخشید در "سر عشق"، "رندان مست"، "انتظار دل"، "مرغ خوش‌خوان"، "معمای هستی"، "چشمه نوش"، "چهره‌به‌چهره"، "فریاد"، "بیداد"،"جان عشاق"، "سرو چمان"، "آستان جانان"، "بت چین" و باز بسیار بیش از این تصنیف‌ها و قطعات.

💠ردیف موسیقی ایرانی نیز برای ماندگاری در تاریخ و حفظ موجودیتش، سینه‌به‌سینه و از دهانی به دهانی دیگر انتقال یافت، هر نغمه خود را به بیتی مزین ساخت تا زیبایی‌اش را صدچندان کند و تا قرن‌ها در ذهن بماند.

با این حال، همه شاعران بخت آن را نداشته‌اند که شعرشان در زمانه کنونی و با صدای اسطوره‌های موسیقی به نغمه در آید؛ در این میان، سعدی از همه خوش‌اقبال‌تر است و حافظ تا پیش از شجریان، رنگ و جلوه امروز را نداشت.

سعدی شاعر جاری زندگی است، اشعارش ساده و زمینی است؛ بی‌پیرایه اما اعجازگونه، او در خلوت همه عاشقان سرکی کشیده و با وصل و هجر آنان نسبت نزدیکی دارد، او مطلوب آوازخوانان نیز هست؛ چرا که از منظر زبانی متعادل است و کلامش در آواز، خوش می‌نشیند، واژگانش غریب نیست و آوایش نرم است.

حافظ اما در میان آسمان و زمین در رفت و آمد است؛ هم از عشق آدمی می‌گوید و هم سری به سماوات عرفان می‌ساید، او عصاره شعر فارسی را در دیوان کوچکش برساخته و در طول تاریخ، بیشتر مطلوب فرهیختگان بوده است.


💠در این میانه، روح آواز شجریان با حافظ اوج می‌گیرد. خوانش هوشمندانه او، تحریرهای مبتنی بر فهم معانی و همکاری بزرگترین آهنگسازان همچون زنده‌یاد پرویز مشکاتیان، درک شعر حافظ را  از زبان او ملموس‌تر کرد تا بدانجا که وقتی آدمی بیتی از غزلی را که سال‌ها خوانده و از بر کرده‌، در کلام استاد می‌شنود، به تصویری تازه‌تر، ناب‌تر و متفاوت می‌رسد؛ ناچار، درنگ می‌کند و با کلام به‌شیوه‌ای دیگر همراه می‌شود؛ به بیان دیگر، با صدای شجریان به کشف نویی از حافظ می‌توان رسید.

بدین‌ترتیب غزل‌هایی که خوانش آن‌ها در حالت عادی، برای عموم مردم مفهومی نداشت با آواز و تحریرها و تاکیدهای بجا معنا یافت و می‌توان گفت
شعر حافظ باری‌دیگر در صدای شجریان متولد شد.

💠شجریان ادبیات را در زندگی مردم جاری ساخت
بسیاری، بی‌آنکه دیوان شاعر شیراز را گشوده باشند با نوای خسرو آواز ایران، غزلش را زمزمه می‌کنند و با این تفاسیر می‌توان ادعا کرد که شجریان ادبیات را نیز در زندگی مردم زمانه‌اش جاری ساخت، او از معماران فرهنگ ایران در دوران معاصر است.

از این‌ها که بگذریم، نسبت شجریان با حافظ به بیش از روایتگری غزل‌های او می‌رسد.

شمس‌الدین محمد به اتکای قرآن‌شناسی و قرآن‌خوانی‌اش، ‌خنیاگری خوش‌خوان و خوش‌لهجه بوده است. هوش موسیقایی حافظ و بهره‌گیری‌اش از خوش‌نواترین اوزان عروضی شعر فارسی نشان می‌دهد او نه یک قاری ساده که از آن هاست که قرآن را به ترتیل و تغنی تلاوت می‌کرده است.

جز این، موسیقی کلام حافظ چنان درونی است که در کنارهم‌نشینی واژگان شعرش نیز دیده می‌شود، واج‌آرایی که فنی گوش‌نواز است، از ترفندهای محبوب هنرنمایی اوست.

خسرو آواز ایران را نیز با پیشینه تلاوت قرآن می‌شناسند، او از نوادر موسیقی دوران ماست و تحریرهایش منحصربه‌فرد است.


ادامه دارد....
خبرگزاری ایرنا /شیراز /٢٠ مهر ماه ٩٩

📚💠📚
#مهناز_ملکی_ریزی
#حافظ_پژوهی
#انجمن_ادبی_پژوهشی_پگاه_اصفهان
Forwarded from پیوست
‌‌انجمن ادبی پژوهشی پگاه اصفهان
💠چهارشنبه ها با حافظ💠
توسط سرکار خانم مهنازملکی ریزی
💠جلسه هفدهم غیر حضوری
🔹١٩ شهریور ماه ٩٩

.
فلسفه چهارده روایت در
بیت آخر غزل ٩۴ دیوان حافظ
عشقت رسد به فریاد، گر خود بسان حافظ
قرآن، زِ بر بخوانی در چارده روایت

💠 در زمان حضرت رسول اكرم (ص) كاتبان وحي آيات نازل شده توسط نبي اكرم (ص) را مي‌نوشتند ليكن به سبب متداول نبودن اعراب و نقطه و دستورات نحوي، اشكالاتي در قرائت پيش مي‌آمد كه تا پيامبر (ص) در قيد حيات بودند توسط ايشان رفع مي‌شد. بعد از رحلت حضرت رسول اكرم (ص) و وفات بعضي از كاتبان، ضرورت تدوين نسخه صحيح قرآن حس شد و در زمان خلفاء اربعه در اين امر مهم كوشش هاي پیگیر به عمل آمد.
مبناي كار براين بود كه زيدبن ثابت كه خود يكي از كاتبان وحي بود يك هيئت ۱۲ نفري از افراد صلاحيت‌دار را تشكيل و در طول مدت ۶ سال ۷ نسخه ازقرآن كريم تهيه و هر نسخه توسط يك قاري به بلادي ارسال شد تا مسلمين آن بلاد را تعليم دهند.
اين هفت قاري هركدام دو راوي داشتند و قرائت قرآن بوسيله اين چهارده راوي، متداول و به ما رسيده است و اين مختصري است از چگونگي وشرح كتابت و قرائت و انتشار قرآن در صدر اسلام.

💠دربارة قراء سبعه شاعري نام آنها را در شعر زير آورده است:

استاد قرائت بشمرپنج و دو پير

بو عَمر و عَلا و نافع و ابن كثير

پس حمزه و ابن‌عامر و عاصم دان

زين جمله كسائي شمر و هفت بگير

هريك از اين قاريان دو راوي داشته كه توسط اين چهارده نفر چگونگي قرائت اين استادان هفت گانه به ما رسيده است

💠قاریان هفت‌گانه یا قرّاء سبعه، هفت نفر از قرائت‌کنندگان قرآن کریم در سدۀ دوم هجری قمری بودند که در نحوه خواندن برخی از کلمات قرآن با یکدیگر اختلاف داشتند. این افراد نحوه خواندن خود را از برخی تابعین آموخته بودند که تابعین نیز به نوبه خود نزد صحابه آموزش دیده بودند.
پژوهشگران، منشأ اختلاف قرائت در متون کهن را امری طبیعی و ناگزیر دانسته‌اند.

💠خرمشاهی در "حافظ نامه" دلایل عمده اختلاف قرائات را این گونه بیان کردند
که بحث ما به تاریخ قرآن برنمی گردد و ارتباط شعر حافظ با چهارده روایت مورد نظر برای تلاوت با قرائات مختلف واجب است تا آخر آیه با یک قرائت تمام کند.
حافظ، قرآن را به چارده روایت از بر داشته، به این معنی است که در هر سوره، کلمات که در هر مورد از اختلاف قرائات، چهارده قول یا قرائت یا روایت نداریم ; بلکه یکی یا گروهی از راویان، یک قرائت را روایت کرده اند و باقی، قرائات دیگر را.
عارفانه است که البته با توجه به اختلاف قرائاتی که در خود این بیت از شعر حافظ، تو هم مثل حافظ قرآن شریف را در چهارده روایت از حفظ بخوانی، باز هم برای وصول آنچه مورد نظر ماست، ارتباط حافظ با قرآن و انس وی با قرائت و ترجمه و... دارد

تفسیر بیت آخر غزل ٩۴👇🦋
اگر تو هم مثلِ حافظ ، قرآن را در چهارده روایت بخوانی از حفظ بخوانی باز هم برای وصول کافی نیست بلکه عشق به فریادت می رسد . وصول الی الله با عشق است نه با از حفظ خواندن قرآن . [ اگر چه مانند حافظ قرآن را با چهارده روایت قاریان معروف از حفظ تلاوت کنی ، باز هم عشق به حق ، برای وصول به کمال و برای رسیدن به نهایت سیر و سلوک باید فریاد رس و مددکارِ تو شود . ]


📚💠📚
#مهناز_ملکی_ریزی
#حافظ_پژوهی
#انجمن_ادبی_پگاه_اصفهان
👇💠
انجمن ادبی پژوهشی پگاه اصفهان
خاستگاه ادب و اندیشه
https://t.center/Athenaeum_pegah
Forwarded from پیوست
‌‌💠چهارشنبه ها با حافظ💠
توسط سرکار خانم مهنازملکی
💠جلسه چهاردهم غیر حضوری
🔹 ٢٩ امرداد ٩٩

نقش وتأثير حافظ بر ادبيات، مردم ايران و جهان
قسمت دوم 👇

سبک بنیان‌گذاردهٔ حافظ هم در مضمون و هم در محتوا، افزون بر شاعران روزگاران پس از او، بر شاعران دوران خودش نیز اثر گذاشت. آوازهٔ شعر حافظ در زمان زندگی‌اش، به سرزمین‌های دیگر مانند شبه‌قارهٔ هند رسید و شاعران آن سرزمین‌ها تلاش کردند تا ویژگی‌های شعرش را به‌کار برند و به‌ مانند حافظ مضامین عاشقانه و عارفانه را به‌هم پیوند دهند و از صنایع ادبی به‌روش حافظ بهره گیرند.

امیرعلی شیر نوایی، فیض دکنی، سلیم تهرانی، میرزا جلال اسیر، بیدل دهلوی و ناصرعلی سرهندی از این گروهند.

محمدقلی قطب شاه در برخی غزل‌ها و اشعارش، از اصطلاحات و ترکیب‌های ویژهٔ حافظ بهره برده است.

میرتقی‌میر و میرزا رفیع سودا، شاعران اردوزبان، به تقلید از حافظ شعر می‌سرودند. شاه‌وردی بیات، شاعر فارسی‌سرای بنگال به‌پیروی از حافظ، سروده‌های فلسفی و صوفیانه با اصطلاحات رندی و سرمستی می‌سرود.

غالب دهلوی بسیاری از ویژگی‌های شعر حافظ مانند مضمون، بحر، وزن، ردیف و قافیه را در غزل‌ها و اشعار فارسی و اردوی خویش به‌کار برده است.

عبدالکریم خاکی نیز در دیوان خویش به غزل‌ها و اندیشه‌ٔهای حافظ توجه بسیاری نموده است. اقبال لاهوری نیز در مقام شاعر، حکیم و فیلسوف بسیار از حافظ اثر پذیرفت.

جدا از شاعران شبه‌قاره، اندیشمندان هند، پاکستان و بنگلادش نیز از حافظ اثر پذیرفته‌اند.

لالن شاه، صوفی نامدار بنگلادش در کتاب‌های بنگلاگیتی، کویتا و هارامنی از شعر حافظ استقبال کرده است.

راجا رام موهن رای، از رهبران هند و بنگال غربی در کتابی به زبان فارسی به نام تحفه الموحدین از شعر حافظ بهره برده است. رابیندرانات تاگور، اندیشمند و شاعر نامدار بنگال، با شعر حافظ پیوندی ویژه داشت و این دلبستگی را از خانوادهٔ خویش گرفته بود.

در کتابش به‌نام گیتانجلی، اثر اندیشه‌ها و باورهای حافظ دیده می‌شود.

اثرگذاری حافظ در آثار نویسندگان اردو نیز قابل توجه است. شبلی نعمانی، مولانا حافظ محمد اسلم جیراج پوری، جلال‌الدین احمد جعفری، سجاد ظهیر، یوسف حسین‌خان، کبیر احمد جایسی، سید محمد عبدالله، محمد ریاض، محمد منور و عبدالشکور احسن از این نویسندگان هستند.

در حوزهٔ زبان عربی، پس از خیام، حافظ بیشترین اثرگذاری را داشته است. ابراهیم امین شواربی، طه حسین، محمد فراتی، صلاح صاوی و محمدعلی شمس‌الدین از کسانی هستند که در این زمینه دست به نگارش آثاری زده‌اند.

اثرگذاری حافظ در قلمرو ادبیات ترکی عثمانی، به‌ویژه در سروده‌های شاعران سده‌های نهم و دهم هجری دارای اهمیت است.

دیوان حافظ در قلمرو عثمانی خوانده می‌شده مرجعی برای یادگیری زبان فارسی بوده و نیز در فن شعر و علم زیبایی‌شناسی تدریس می‌شده است. گاهی بعضی از مشایخ در مساجد درسش می‌دادند.

اثرگذاری حافظ در ادبیات عثمانی چنان بوده که برای بررسی شعر شاعران کلاسیک ترک، مقایسه‌شان با حافظ الزامی بود.

بعضی از سرایندگان بزرگ ترک مانند عبدالحق حامد طرخان، و ناجی معلم دیوان حافظ را مانند کتاب درسی مطالعه کرده‌اند.

شاعران بسیاری در قلمرو عثمانی به نظیره‌سرایی به شعر حافظ پرداخته‌اند. فضلی، ابوالفضل محمد بن ادریس دفتری، امین یُمنی، یوسف سنان‌الدین کوتاهیه‌ای، احمدپاشا، ابراهیم ددهٔ مغلوی مولوی، محمد بن سلیمان بغدادی، مصطفی عالی، باقی، نفعی، یحیی کمال بایاتلی، عبدالباقی گولپینارلی از نظیره‌پردازان به حافظ هستند.


ادامه دارد....

#مهناز_ملکی_ریزی
#حافظ_پژوهی
#انجمن_ادبی_پگاه_اصفهان

انجمن ادبی پژوهشی پگاه اصفهان
خاستگاه ادب و اندیشه
https://t.center/Athenaeum_pegah
Forwarded from پیوست
‌‌#تولدت_مبارک
🎂🎉🎂
از میان تموم آدم ها
آدمای بی تاریخ انقضا رو دوست دارم
اونایی که حتی اگه ازهم دیگه دلخور شدید
اگه قهر کردید
اگه تصمیم گرفتید حرف نزنید باهم
مطمئن باشید رشته یِ دوستی و رفاقت و علاقه یِ بینتون هیچوقت پاره نمیشه
آدمایِ بی تاریخِ انقضایی که از حضورشون تو هر لحظه ای اطمینان داشته باشی و دلت گرمِ گرم باشه که هستن
که تا تهش میمونن...
آدمایی که اگه هزارسالم بگذره
اگه دست زمونه شهرا و کشورا و کیلومترها بینتون فاصله بندازه
بازم مطمئن باشید که هنوز و همیشه رفیقتونن و پایِ ثابت دوست داشتنتون....
آدمای بی تاریخ انقضایی رو دوست دارم که جای امنی همیشه تو قلبشون واست دارن و رفاقتشون زمان و مسافت سرش نمیشه
همیشه هستن، همیشه داریشون، همیشه و همه جوره"رفیـــقن"....
💜❤️💜
مهناز جانم!
ممنونم ازت که همیشه هستی؛ همیشه رفیقی
مهناز جانم! از وقتی شناختمت، برام تکیه گاهی امن ، همراهی همدل ، دوستی با وفا و عشقی صمیمی و مهربان بودی

و خداوند را شاکرم که ؛ دوست ، خواهر ، رفیق و محرم دلی رو سر‌ راهم قرار داد که داشتنش واسم مباهاته، باعث غروره ، مایه ی امید و انگیزه ی جنگیدنه
مرسی که هستی 😘🙏🏻😘
تولدت مبارکمون باشه🎂🎉🎂
صد وبیست ساله بشی دختر🙏🏻❤️🙏🏻
تن و جونت ، از هر چشم وگزند وبلایی دور🧿🙏🏻🧿
زهره طغیانی
#زهره_طغیانی
#مهناز_ملکی_ریزی
#تولدت_مبارک
#انجمن_ادبی_پرواز_سخن
#موسسه_فرهنگی_ادبی_فروغ_سخن
Ещё