💫🇮🇷🇮🇷💫@AdabSarآتورپاتکان
#هما_ارژنگی💫آتور پاتکان،
الا ای سرزمین آذررخشان
سر پایندهی ایران
که آتش را نگهبان بودهای در پهنهی دوران
تو از نوری، تو از دوری، ز پشت پیر تاریخی
تو مهد پاک زرتشتی
همان یزدانشناس بخردی پرور،
که نیکی را فروغ بیزوال ایزدی داند.
💫آتور پاتکان،
هنوز از لابلای و تاروپود رفتههای دور میبینم
زشهر شیز و آن آتشگه آذرگشسبت نور میتابد
و بر دیوارهایش نقشهای بوالعجب ز افلاکیان و خاکیان برجاست.
تو آن نجد سرافرازی
به دامانت سهند سربلند و قلهی آتشفشان داری،
دژ ضحاک و ساسان و فن اسپ و قلعهها از باستان داری،
به روز نام و ننگت هم
تو از هرمزد فرخها و فرخزاد رستمها نشان داری.
💫آتور پاتکان،
تو ماد با فر و جاهی
تمام مردمانت آریاییزاده و آزادهاندیشاند
و درگستردهی تاریخ
زبانشان آذری وان گویشی از پهلوی بوده است.
اگر چه بر دل و جانت، جفا از ناکسان رفته،
و زخم خنجر ترک و تتارت سینه بدریده
ولی این ترجمانی نا روا باشد، جفا باشد،
زبان آذری را ترک نامیدن
که ایرانزاده هرگز جز که ایرانی نخواهد بود.
💫آتورپاتکان،
تو خاک شمس تبریزی
همان خاکی که آن پیر عجایب خلقت خورشیدوش
در دامنش رویید
همان رندی که خشتش زیر سر بودی و
پا بر تارک هفت آسمان سودی.
غریب عالم معنا، که مولانا، فقیه کهنهاندیش شکیبا را
چو توفانی زبن برکند و در رقص و خروش آورد.
💫آتور پاتکان،
تو درگستردی دوران
به هر شهر و به هر کویی
بلا گردان ایرانی.
چه گویم من ز تبریزت
از آن سالار خیز آن خاک زر خیزت
به یاد آرم از آن جنبش
از آن هنگامهی خونین
از آن مردان جان برکف
چو ستار و چو باقر یا خیابانی
و یا زان سیل گمنامان
که خون پاکشان شد خون بهای راه انسانی!
زآذر ماه یاد آرم، من از آن آذر سوزان
که چون بیگانهی رسوا، چو دزدی نابکار آمد،
سر آزادهات از پیکر میهن جدا سازد،
در آن غوغای جانبازی، چه توفان ها به پا کردی.
تو با بیگانگان و دشمنان خانگی دیدم چه ها کردی.
💫کنون ای مهد جانبازان،
آتورپاتکان، سرایران؛
مبادا بینمت تا یک نفس از پای بنشینی
که دشمن در کمین است و
فریبی تازه میجوید.
چنان روباه مکاری
به راهی تازه میپوید.
جوانبخت کهنسالم،
ترا در پهنهی گیتی، هماره زنده میخواهم،
و تا هستی نفس دارد
فلات پاک ایران را
خوش و پاینده میخواهم.
✍🏻✍🏻 هفتم آذر ماه هزار و سیصدو هشتاد و شش، تهران.
به انگیزهی بیستویکم آذر ماه، روز نجات آذربایجان.
#آذرآبادگان@AdabSar💫🇮🇷🇮🇷💫