✳ چرا ترتیب وظایف انبیا در آیات قرآن تفاوت میکند؟
ما در قرآن راجع به بعثت انبیا میبینیم دارد که اینها سه وظیفه اصولی دارند در بعثت. این را از چهار آیه قرآن به دست میآوریم. اول: تلاوت آیات الهی برای بشر، دوم: تزکیه بشر، سوم: تعلیم کتاب و حکمت. شما سراسر قرآن را که ببینید راجع به انبیا و مأموریت آنها نسبت به بشر، سه جهت بیشتر ذکر نمیکند آن هم در چهار آیه.
در سوره جمعه آیه دوم دارد: «هو الذی بعث فی الامیین رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین». اول تلاوت آیات، دوم تزکیه آنها و سوم تعلیم کتاب و حکمت. در سوره آل عمران، آیه ۱۶۲: «لقد منَّ الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولاً من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین». در سوره بقره آیه ۱۵۱ دارد: « کما ارسلنا فیکم رسولاً منکم یتلوا علیکم آیاتنا و یزکیکم و یعلمکم الکتاب والحکمه و یعلمکم ما لم تکونوا تعلمون». خوب، در اینجا هم مسئله تلاوت آیات، تزکیه، تعلیم. تعلیم کتاب و حکمت چیزی را که قبلاً نمیدانستند، تعلیم هم همین طور. این سه آیه که مشخص میکند مأموریت سهگانه انبیای الهی را. در سوره بقره آیه ۱۲۹ دارد: «ربنا وابعث فیهم رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاتک و یعلمهم الکتاب و الحکمة و یزکیهم. انک انت العزیز الحکیم». از نظر مواد، همان سه ماده: تلاوت آیات، تزکیه و تعلیم. فقط در این آیه ، مسئله تعلیم قبل از تزکیه ذکر شده ولی در آن سه آیه گذشته یعنی سوره جمعه، سوره آل عمران و سوره بقره آیه ۱۵۱، در آنجا روال کار، اول تلاوت آیات بود، سپس مسئله تزکیه بود و مرحله سوم تعلیم کتاب و حکمت، ولی در این آیه ۱۲۹ سوره بقره، اینجا تعلیم کتاب جلو افتاده است، نسبت به تزکیه. من جهتش را اشاره کنم در اینجا.
سنت الهی و مأموریتی که حق تعالی به انبیا داده است، این سه چیز است و آن هم به همان روالی است که در سه آیه گذشته بود. در اینجا یک عدهای ماندهاند که چه شده که تعلیم جلو افتاده که ما نسبت به تزکیه بحث میکنیم که راجع به جایگاه اخلاق که جنبه زیربنایی حتی نسبت به شناخت دارد که ما از این ترتیب استفاده خواهیم کرد، ترتیب در آیات، که تزکیه قبل از تعلیم کتاب و حکمت است. این به جهت این است که دقت نکردهاند در آیه ۱۲۹ گفتار خدا نیست؛ خداوند از ابراهیم دارد نقل میکند که ابراهیم چنین درخواستی از من کرد. قبلش دارد: «و اذ یرفع ابراهیم القواعد من البیت و اسماعیل، ربنا تقبل منا انک انت السمیع العلیم». وقتی که پایههای خانه را ابراهیم واسماعیل بالا بردند و خانه کعبه را ساختند، گفتند: پروردگارا! تو بپذیر از ما این عمل را: «ربنا! تقبل منّا». باز گفتند: «ربنا! واجعلنا مسلمَینِ لک»؛ پروردگارا! ما دو را مسلمانی در رابطه با خود یعنی تسلیم خود قرار بده (اسلام واقعی نه ظاهری، همان که علی «ع» در نهج البلاغه میگوید: «الاسلام هو التسلیم»)، از هر جهت تسلیم تو باشیم. «و من ذریتنا امة مسلمة لک»؛ از ذریه ما امتی باشد که تسلیم تو باشند، «و ارنا مناسکنا»؛ روش کار ما را به ما بنمایان، « و تُب علینا»؛ از ما درگذر اگر خطایی سر زد، « انک انت التواب الرحیم». بعد چه میگوید؟ پروردگارا! برانگیزان در اینها یک رسولی از خود آنها که تلاوت کند بر اینها آیات تو را وتعلیم کند آنها را کتاب و حکمت و آنها را تزکیه کند. خوب، پس این حرف، حرف ابراهیم است که از خدا خواسته است. ترتیب هم از کیست؟ از ابراهیم. خدا هم پس و پیش نکرده حرفهای ابراهیم را. توجه کردید؟ بعد برای اینکه به ابراهیم بفهماند که تو در ترتیب اشتباه کردی، در همین سوره بقره آیه ۱۵۱ آنجا دعایش را مستجاب کرده آنوقت بهش میگوید چه کار کردم.
آنوقت خدا حالا ترتیب را عوض میکند: « کما ارسلنا فیکم رسولاً منکم یتلوا علیکم آیاتنا و یزکیکم و یعلمکم الکتاب و الحکمة». یعنی ترتیب این است. اینکه در آن دو آیه دارد میگوید: « و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین»، بحث هدایتی است آن هم هدایتی که از طریق مبدأ به وسیلۀ انبیا انجام میشود و روالش هم اینگونه است که عرض کردم. بنابر این، این آیات در رابطه با مسئله ابراهیم است و آن هم تقدیم و تأخیر در ربط با اوست.
#مجتبی_تهرانی#اخلاق_اسلامیجلسه اول: ۲۳ تیرماه ۱۳۵۹
دانشآموزان مسلمان پیرو خط امام
تلخیص از صفحات ۶ و ۷.
@Ab_o_Atash