「رِفـٰاقَت‌تا‌شَهـٰادٺ…!」

Канал
Логотип телеграм канала 「رِفـٰاقَت‌تا‌شَهـٰادٺ…!」
@AFLAKIAN1Продвигать
338
подписчиков
15,5 тыс.
фото
2,7 тыс.
видео
4,1 тыс.
ссылок
« بســمِ‌اللھ❁‌‍» •᯽• براشہیدشدن اول بایدمثݪ شہدازندگےڪنێ(:♥️ •᯽• مطالب‌‌هدیہ‌محضرحضرت‌ #زهرا‌ﷺمیباشد🥺 کپی‌بࢪاهࢪمسلمون #واجب‌صلوات‌یادت‌نࢪه:)💕 •᯽• گــوش‌ج‌ـــان(:💛 ⎝‌➺ @shahide_Ayandeh313 •᯽• از¹³⁹⁴/¹⁰/²⁷خـادمیم🙂💓
К первому сообщению
🍃🌷بسم الله النور

وَأَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكَافِرِينَ
ﻭ ﺧﺪﺍ، ﺳﺴﺖ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻧﻴﺮﻧﮓ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ.
أَیْنَ هادِمُ أَبْنِیَةِ الشِّرْکِ وَ النِّفاقِ؟
کجاست ویران کننده بناهای شرک و نفاق؟


💌آمدنت نزدیک است
صدای قدم‌هایت
لرزه بر جان طاغوت‌ ها انداخته ...

مگر می‌دانند؟
بله می‌دانند
خوب هم می‌دانند

یهود خبیث و پلید می‌دانند

با ظهور بقیةالله ارواحنافداه
سفره‌شان از بیخ و بن
برچیده خواهد شد
و زمین از لوث وجود کثیف شان
پاک خواهد شد....

#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
کاربر لبنانی گفته چنان مارو فراموش کردید که انگار ما حتی عرب هم نیستیم و برای لبنان حتی کنفرانس کشورهای عربی هم تشکیل ندادید
کاربر سعودی پاسخ داده که لبنان ۴۰ ساله از عرب بودن خارج شده و به آغوش ایرانی ها رفته
و اما جواب کاربر عرب دیگه که کاربر سعودی رابا خاک یکسان کرد:
مثل ریاض که اسلام رو فروخت و به آغوش کفر رفت...
اثر  عملیات رسانه ای ‎#نمازجمعه « ‎#نماز_نصر » بسیار، بسیار، بسیار قوی تر از عملیات ‎#وعده_صادق۲ و ۱ بود!
تصویر ‎#ایران مقتدر، مجهز، عاقل،منطقی، هوشمند، نترس، قوی و پشتیبان مظلومان  به جهان مخابره شد.
بدون هیچ سانسوری و هزینه ای
به کسی مبتلا شوید که بوی خدا بدهد...

#لبيک_يا_خامنه_ای‌
🔺امروز تمامِ سوی حق در این مکان منتظرِ آزادگانِ عالم است.

🔺امروز، جغرافیای زمین، قطب شمال و جنوب ندارد، همه باید رو به سوی نایبِ قطبِ عالم امکان کنند.

🔺امروز، نیروی جاذبه بر اساس فرمولهای فیزیک محاسبه نمی‌شود، هر آنکه قلبش را به سوی #امام_خامنه‌ای متمایل نماید، مجذوبِ سالک است.

🔺امروز، ابن‌الحسین به مصاف ابلیس می‌آید.

🔴 بشتاب مؤمن، امروز جامانده‌ها برای همیشه وامانده‌اند.

#جمعه_نصر

مریم اشرفی گودرزی
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه

🍃 سلام بر تو ای موعودی که خداوند وعده آمدنت را به اهل ایمان داد و خود آن را ضمانت کرده است.

🍃ماهـر روز‌
در‌انتـظار‌آمدنت‌هستیـم
وهرلحضه‌بیشتر‌حس‌می‌ڪنیـم‌
ڪه‌آمدنت نزدیڪ‌است‌...


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این جوشش خون شهیدان است می‌بینی
عشق است و اعجاز است و ایمان است می‌بینی

چشمان مظلومان عالم روشن از نورش
این‌ها شهاب رجم شیطان است، می‌بینی

این آذرخش از چشم خیس کودکی تشنه‌ست
نفرین ابر و آه طوفان است، می‌بینی

این ضجّه‌ی زن‌های مانده زیر آوار است
فریاد مردان رجزخوان است، می‌بینی

آتشفشان شعله‌های انتقام است این
این انفجار بغض وجدان است؛ می‌بینی

لبخند طهرانی‌مقدم‌هاست، موشک نیست
این وعده‌ی سرخ شهیدان است می‌بینی

#زهرا_سپهکار
#وعده_صادق
سرزنده مثل چشمه، سرسبز چون بهاریم..
سرویم و سبز قامت، کوهیم و استواریم..
آینه‌دار خورشید، آیات انقلابیم..
در آسمان ظلمت، روشن‌ترین شهابیم..

🍃🌷سلام برشما
صبح بخیر

💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂        
🌸




💠 صلوات خاصه حضرت #امام_رضا علیه السلام

🌹اللهم صلي عليٰ عليِ بْنِ موسَي الرِضَا المرتضي
🌸الاِمامِ اتَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ عَليٰ مَنْ فَوقَ الاَرض
🌹و مَن تَحتَ الثَّريٰ الصِّديقِ الشَّهيد
🌸صَلاةً كَثيرةً تامَّةً زاكيةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفا
🌹كَأَفْضَلَ ما صَلَّيْتَ عَليٰ  أَحَدٍ مِن اَوْليائِك

🌹خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا علیه السلام، امام با تقوا و پاک و حجت تو بر هر که روی زمین است و

🌸 هر که زیر خاک، رحمت بسیار و تمام، با برکت و پیوسته و پیاپی و دنبال هم، چنان بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی

🌿 
🌾🍂           
🍃🌺🍂
💐🌾🍀🌼🌷🍃

@aflakian1
🍃🌷بسم الله النور

وَيُذْهِبْ غَيْظَ قُلُوبِهِمْ

ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ [ﺑﺎ ﭘﻴﺮﻭﺯی ﺷﻤﺎ ﻭ ﺧﻮﺍﺭی ﺩﺷﻤﻦ] ﻏﻴﻆ ﻭ ﺧﺸﻢ ﺩﻝ ﻫﺎی ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﺑﺒﺮﺩ.
#قسمت_سیزدهم
#عشق_که_در_نمیزند

مثبته!!!
- چی مثبته خانم حالتون خوبه؟!
جواب تست حاملگیتون مثب خانوم تبریک
میگم!!
-چی باورم نمیشد؟!! یعنی من دارم مادر میشم وای خدای من؟! الهی شکر خدایا ممنونم بابت هدیه ات. خواستم زنگ بزنم علی که.... گفتم:
بزار امشب سوپرایزشون میکنم.جواب ازمایش و گرفتم و رفتم خونه.کل خونه رو مرتب کردم و کیک و شام و...
اوه کلی چیز میز درست کردم و واس امشب مامان و بابا و نازی و مامان علی اینارو‌هم دعوت کردم.خداروشکر شب یلدا بود و یه بهونه داشتم واس دعوت کردنشون.
....‌‌‌‌‌‌.....
بفرمایید بفرمایید خوش اومدید.
سلام عشق خاله .هستیا دیگه تقریبا یک سال و‌نیمش بود و علاقه زیادی به علی داشت تا اومدتو پرید بغل علیو با زبون خودش یه چیزایی بهش میگفت.همه اومده بودن و همه چی اماده بود .یه رب بعد شام میوه ها که تموم شد.رو به همه بلند گفتم:
یه سوپرایز دارم واستون!؟
علی متعجب گفت: چی؟؟؟
صبر کنید میفهمید. رفتم از تو یخچال کیکی رو که سفارش دادن بودم با جعبش که بسته بود برداشتم و گذاشتم جلو روبه روی علی و گفتم: عزیزم میشه بازش کنی؟!؟
علی کنجاو سریع در جعبه رو باز کرد و ....
گیچ و منگ به کیک زل زده بود که نازی گفت:
آقا علی چی نوشته رو کیک مگه؟!
علی لبخندی زد و کیک رو از جعبه بیرون اورد و با صدلی بلند گفت :
نوشته بابا شدنت مبارک عشقم😘😘😘
با حرف علی همه بعد چند لحظه سکوت هورا کشیدن و یکی یکی بهم تبریک گفتن. مریم جون مامان علی بغلم کرد و گفت: مبارکت باشه دخترم خیلی خوشحالمون کردی🌸🌼
- ممنونم مادرجون
اون شبم از شب های خاص زندگیم ‌بود و خیلی خوش گذشت.
.........‌...
با مخالفت های شدید خانواده و علی بازم من تا اخر اون سال تحصیلی رو که ۵ ماهه میشدم سر کار رفتم و خداروشکر مشکلی واسمون پیش نیومد. سیسمونی های ضروری رو مامان خریده بود واسم.فقط لباساش مونده بود که قرار بود بعد فهمیدن جنسیتش واسم بگیره.
.............
خانم لطفا بخوابید رو تخت
اروم و با احتیاط رو تخت خوابیدم.دکتر از تو دستگاه سونو دست و پاهاشو نشونمون میداد و من و علی کلی ذوق میکردیم.اخر سر علی دلش طاقت نیورد و گفت:
- دکتر پس جنسیتش چیه؟!
- مگه فرقی ام میکنه!؟
- نه هردو هدیه خدا هستن ولی ما دوست داریم بدونم.
دکتر بعد یه برسی گفت:
شما خیلی خوشبختین
علی گفت : چرا؟!
- چون بچتون پسره دقیقا همون چیزی که سالهاس من و همسرم منتظرشیم.
علی نگاهی بهم کرد و یه چشمک زد بعد رو به دکتر گفت:
ان شاا... خدا نصیب شماام کنه. وضیعتش خوبه؟!
- اره شکر خدا حالش خوبه.
.................
علی دستمو بگیر که با این شکمم الان با کله میخورم زمین و من و پسرم باهم شهید میشیم😅😅
- ااا زبونت گاز بگیر خدانکنه.
علی دستمو گرفت و از پله آتلیه بالا رفتیم.تصمیم داشتم تو این ماهای اخر یه عکس یاد بودی از دوران حاملگیم بگیرم. یه لباس سر همی پسرونه ام برداشتم که تو عکس معلوم بشه نینیمون گل پسره 🌼
- خب خانوم یکم اینطرف تر اهان حالا خوبه.اماده ۱ ، ۲ ، ۳
یدونه تکی و یدونه با عشقم و فسقلمون گرفتیم.....
..............
یه هفته بعد عکسامون اماده شد واقعا قشنگ‌شده بود خدایا ممنونم واس بهترین لحظه هایی که بهم دادی. این وروجم هر لحظه با حرکاتش انرژی جدیدی بهم میداد.مدارس تموم شده بود من رفته بودم تو هشت ماهم فقط یه ماه مونده بود تا دیدن شاهزاده کوچولومون..... ولی هنوز واس انتخاب اسمش به تفاهم نرسیده بودیم.
...............
صدای علی تو خونه پیچید که میگف:
- ملکه ملکه من اومدم.
از اشپزخونه بیرون رفتم و گفتم
- جونم ، خوش اومدی
حاله خانم و شاهزاده ما چطوره؟!
مگه این پسر شیطون تو واس من وقت میزاره از صبح تا شب داره اینور اونور میره تو شکمم اصلا صبر نداره.
- خب چون میدونه یک ملکه بیرونه و مثل باباش دوست داره هرچی زود تر ملکه رو ببینه🌼🌸
- اوه اوه خدا به داد من برسه با وجود این پسر شیطون و پسرش فرار نکنم شانس اوردم.
- خانومی
- جونم
- یه اسم پیدا کردم واس شاهزادمون
- جدی ؟! چی؟!
امیر طاها چطوره؟!
امیر طاها.... اسم قشنگه منم دوستش دارم.
پس قبوله اسمشو این بزاریم؟!
چشمکی زدم و گفتم : قبول قبوله🌼🌸🌼
حالا لباساتو در بیار ناهار حاضره
- چشم شما امر کنید😉
...............
آروم باش ملکه من گریه نداره ان شاا... سالم دنیا میاد.بسپار دست خدا.
علی از تختم جدا شد و رفتم تو اتاق عمل.....
چشمام و که باز کردم علی رو دیدم.
- خانومم من حالش چطوره؟!
خوبم. علی بچم حالش خوبه؟
- نگران اون شاهزادت نباش از من و تونم حالش بهتره.
پرستار با تخت بچه از در اومد تو و گفت
- مامان بابا من اومدم🌼
علی گفت: خوش اومدی گل پسرم.
امیر طاها رو بلند کرد و گذاشت تو بغلم .چشماشو بسته بود . امیر طاها مامانی چشماتو باز کن گلم 🌼
- ااا بین از الان حرفمو گوش نمیکنه علی چشماشو باز نکرد.😧

#نویسنده Shiva_f@

#ادامه_داره_...

بامــــاهمـــراه باشــید🌹
「رِفـٰاقَت‌تا‌شَهـٰادٺ…!」
#قسمت_یازدهم #عشق_که_در_نمیزند علے دستشو گذاشت رو سرم و گفت - تب که ندارے حالت خوبه؟! مادرشم مثل من زل زده بود به پاهاے علے و متعجب نگاهش میکردیم - شماها چتونه من رفتم بیاین بریم دیگه!! خواستچرخ ویلچرو بچرخونه که.... ےاامام رضا... چرختکون نمیخورد علے چندبار…
#قسمت_دوازدهم
#عشق_که_در_نمیزند

عروس خانم اقا دوماد دم در منتظرنا....
شنلموسر کردم و رفتم دم در.علیبا دیدن من گفت:واے خداے من از ملکه بالاتر چے داریم من به این خوشکل خانومم بگم؟!
-مسخرم میکنے نه؟!
-نه جون خودم خیلے خوشکل شدے نرجسی
- ممنون عشقم تو هم مثل شاهزاده ها شدی!
-اوه اوه نمردمو خانمم از ما تعریف کرد😏
بیا بریم که دیر شد نازے چندبار زنگ زده
آتلیه ام نرفتیم....
اینقدرحرص نخور خانومے واست خوب نیس!😅😅😅
................
هوراعروس دومادم اومدم صداے جیغ بچه ها تا بیرون باغ میرسید‌.واسصرفه جویے مراسم رو تو باغ باباش گرفتیم .قرارنبود تو زندگیمون اصراف کنیم.علیدرو باز کرد واسم و بعد روبوسے با مامانم و مامانش و ....
خیلیحال خوبے داشتم بودن کنار علے بهم ارامش میداد.خداےابازم بابت تمام چیزایے که دادے و ندادے شکرت.
...............
اونشب هم بهترین شب رقم خورد و بعد از عروس گردون رفتیم‌ خونمون.
-علی
جونم
- ممنونم ازت
واسه چی؟!؟؟
-واس بودنت اینکه هستے و هوامو دارے یه دنیا مے ارزه من الان خوشبخت ترینم دیگه هیچے نمے خوام واقعا خوشبختم.
ااااببین چرا دروغ میگی؟
-😐من کے دروغ گفتم!؟
یعنیتو از خدا بچه نمے خوای؟!
-😉اون جاے خودش ولے هنوز زوده .
..‌‌‌‌‌................
علیبدو دیگه دیرم شد.روزاخر دانشگام بود دیگه مدرکمو میگرفتم و باید کار میکردم دوست نداشتم تو خونه بمونم.
-اومدم بانو اومدم
در دانشگاه پیاده شدمو رفتم علے یه ماه دیگه سال تحصیلے شروع میشه یادت نره به بابات بگیا....
- چشم خانومے برو دیرت نشه.
چونباباے علے تو اموزش پرورش بود بهت گفته بودم واسم تو یه مدرسه کار پیدا کنه.مے خواستم مشاور مدرسه بشم چون دوست داشتم رشتمو.....
..............
-خانمے خانمے بدو بیا یه خبر توپ برات دارم!!
-جونم اقایے چے شده؟!
بفرمامبارکه؟!
-این چیه؟!
شمابه عنوان مشاور تو مدرسه راهنمایے استخدام شدی!!؟
-جدے میگے علی؟!بگو جون نرجس؟!
ااامگه جونتو از سر راه اوردم اینو بابا بهم داد گفت بهت بگم.!
- واے خدایا شکرت عاشقتممم
...............
علیبیا  دیگه باهام تا باهم بریم  داخل‌.
-سلام‌خانم
سلام عزیزم بفرما خوش اومدی
- ممنونم .منخانم محمدے مشاور جدید مدرستون هستم.
خوشبختمعزیزم بفرما
- معرفے میکنم اقا علے همسرم
سلام خوش امدید
ممنونم
علے اروم در گوشم گفت پس من میرم دیگه روز اول کاریت گند نزنے فردا اخراجت کننا!!
-ااا علے باز شروع کردی
باش باش من تسلیم هرچے خانم بگن.من رفتم .خدافظ
-علے یارت عشقم.مراقبخودت باش.
.............
خداروشکر از کارم راضے بودم.دیگه وارد شده بودم تو سر و کله زدن با بچه هادوست داشتم مشکلاتشونو حل کنم و از کارم لذت میبرم.تقریبا۴ ماه از سال تحصیلے گذشته بود و میشد.....اهان الان دقیقا ۷ ماه از ازدواجمون میگذشت.چون علے تڪ بچه بود مادرش بعد ازدواج علے تنها شده بود و تنها امیدش نوه دار شدنش بود.
.........
اونروز بعد مدرسه رفتم ازمایشگاه تا جواب ازمایشمو بگیرم.منشے یه نگاه به کامپیوتر کرد و گفت:🤔🤔😢😢

#ادامه_دارد_...

#نویسنده✍🏻
#Shiva_f@
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک قاب متفاوت از دیدار امروز
رهبر انقلاب با نخبگان🔖
🌹امام علی(ع):

به آنچه به صلاح تو نمی‌افزاید گوش مسپار!

📗غررالحکم ح6234
راه مبارزه با نفس❗️

ابلیس شاگرد نفس است!
اگر بخواهید این نفس را که استاد
شیطان است بکوبید و رام کنید،باید
خود را فقیر کنید.باید خودتان را در
مقابل عظمت حضرت حق هیچ بدانید.
بعد از این مرحله،مرحله شب زنده‌داری
است،این دو راه،راه مبارزه با نفس است.
#ایت‌الله_حق‌شناس
🍃🌷بسم الله النور

فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهَا حِجَارَةً مِنْ سِجِّيلٍ مَنْضُودٍ
و هنگامی که فرمان ما فرا رسید، آن [شهر و دیار] را زیر و رو کردیم؛ و بارانی از سنگ متراکم بر روی هم، بر آنها نازل نمودیم.
Ещё