قصه ی من اینگونه بود ،
خدایی بود و من ،که
شوق زندگی را هدیه داد
و من چشم گشودم ،
تا هر چه زیبایست را صید کنم به تماشا. شوق به زندگی
شتاب می بخشید به گام هایی که به من داد و در دلم نشاند دوست داشتن زندگی .
سهم من بود به زندگی و سادگی
در نادیده ترین نقطه از جهان .
در کاشانه ای که امن بود
و هست .
من هر روز زندگی می کنم به عشق و سادگی .
ایمان دارم به خوب بودنش .
سپرده ام رخت خوشبختیم را به دستان او و می دانم که زیبا می بافد بخت هر روزم را .
#محبوبم ❤️