#کتاب#زلزله#کانکس#سرپل_ذهاب🔹م . چراغی
در جریان امدادگری در مناطق
زلزلهزده چیزی که بیش از همه اذیتم میکرد عکسها، ویدئوها و گفتههای ساختگی بهخصوص با استفاده ابزاری از رنج بچهها بود.
برخی عکاسها، امدادگرها و خبرنگاران برای تاثیرگذاری بر اذهان عمومی کودکان را وادار میکردند در محلی بایستند تا از آنها تصویری ساختگی و غیر مستند بگیرند و منتشر کنند، تصویری که دردناک به نظر برسد، یا سخنانی را به آنها تلقین میکردند که طوطیوار تکرار کنند.
همیشه از این رفتار بیزار بودم.
اوضاع آنچنان دردناک و بحرانی است که نیازی به این ترفندها و دروغها ندارد. امروز در محل کتابخانه شهرک زراعی مشغول مرتب کردن فضای داخل کانکس کتابخانه بودم. مسئول کتابخانه صدایم زد و گفت از پنجره بیرون را نگاه کنم
چند کودک کنار هم نشسته بودند. سرشان تو هم بود.
اول فکر کردم مشغول بازی موبایلی هستند. نزدیک که رفتم دیدم کتاب میخوانند.
یکی از کتابها شازده کوچلو بود.
واقعا هم مجذوب مطالعه شده بودند.
این از زیباترین صحنههایی بود که در این مدت
زلزله دیدهام.
خواستم برای دوستانم بفرستم و آنها را هم در شادی خودم شریک کنم، اما با خودم گفتم حتما فکر میکنند تصویر ساختگیست و واقعیت ندارد.
شاید فکر میکنند خودم به آنها چند کتاب دادهام و ازشان عکس گرفتهام.
آخر اینجا
زلزله آمده است.
مردم خانه خراب شدهاند. کودکان غذا و لباس میخواهند. آخر چه کسی دراین اوضاع میآید و کتاب میخواند!
@quqnus