❇️✴️ ایران و بازگشت به سیاست مذاکره اما در وضعیتی متفاوت
✍ امیر دبیری مهر
ارجاع مجدد احتمالی پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت پس از ۱۲ سال خط قرمز جمهوری اسلامی است بدین معنا که تهران همه ظرفیتهای سیاسی و دیپلماتیک و تبلیغاتی و حتی نظامی خود را از امروز برای جلوگیری از این تهدید در ۶ ماه اینده به کار خواهد گرفت.
کشته شدن رهبران جبهه مقاومت در غزه و لبنان / پیروزی ترامپ در انتخابات امریکا / و صدور قطعنامه شورای حکام اژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران در چند روز پیش رخدادهایی ناخوشایند برای تهران در این راستا ارزیابی میشود.
بنابراین به نظر میرسد ایران در وضعیت مشابه سال ۲۰۱۲ و قبل از مذاکرات منجر به برجام قرار گرفته است زمانی که ایت الله خامنه ای بدون اطلاع دولت تندروی محمود احمدی نژاد گروهی را مامور کرد تا در عمان با امریکا مذاکره کنند تا برای کاهش تحریم های اقتصادی و تهدیدهای امنیتی چاره ای بیندیشند. البته آن زمان باراک اوباما رییس جمهور امریکا بود که پیشتر سه نامه محرمانه برای رهبر ایران نوشته بود تا در روابط دوکشور تجدید نظر شود. اما الان ترامپ خود را برای سکانداری کاخ سفید در دوماه اینده اماده میکند، سیاستمداری که بیشترین فشارها را به ایران وارد کرده است.
اما دیدار و مذاکره ایلان ماسک مشاور و شریک سیاسی و تجاری ترامپ و ثروتمندترین مرد جهان با سعید ایروانی سفیر ایران در سازمان ملل نشان داد ترامپ در دور دوم ریاست جمهوری خود راه مذاکره را با ایران بازگذاشته است.
پاسخ های غیرمستقیم و دیپلماتیک ایران نیزجالب توجه است.
غیر از دیدار سعید ایروانی با ماسک / در تهران نیز علی لاریجانی مشاور ایت الله خامنه ای برای مذاکره با امریکا اعلام امادگی کرد.
همزمان مجید تخت روانچی معاون سیاسی وزارت خارجه نیز به زودی دور جدید مذاکرات را با کشورهای اروپایی اغاز خواهد کرد و از همه مهمتر و در پشت صحنه محمد جواد ظریف است که درجایگاه معاون راهبردی رییس جمهور در حال کارگردانی سیاست جدید ایران، البته در چارچوب خط مشی کلی رهبر جمهوری اسلامی است.
🔰اما ایران در این سیاست دیپلماتیک خود به دنبال چیست و چه اهدافی را جستجو می کند؟
در پاسخ می توان گفت مجموعه ای از اهداف اما مهمترین هدف ایران جلوگیری از ایجاد وضعیتی است که مانع از فروش نفت خام و فراورده های نفتی در بازارهای جهانی شود. حدود ۳۵ میلیارد دلار از ۱۰۰ میلیارد دلار درامد سالانه دولت ایران از طریق فروش نفت تامین می شود و همین رقم هم بخاطر تحریمهای امریکا با مشکلات زیادی برای تبدیل به پول نقد مواجه است.
بنابراین با توجه به شرایط اقتصادی ایران وضع تحریم جدید مدیریت کشور را با مشکلات جدی مواجه میکند. ضمن اینکه بقیه درامدهای دولت مثل مالیات با توجه به رکود تورمی در بازار ایران تضمین شده نیست.
با افزایش تنش های نظامی با اسراییل در ماههای گذشته بودجه نظامی و دفاعی ایران هم افزایش ۲۰۰ درصدی داشته و این یعنی سهم بخشهای رفاهی و عمرانی بودجه هم کاهش یافته است.
به نظر می اید ایران حاضر باشد برای عبور از این تنگنا برای رفع مشکلات در مبادلات مالی بینالمللی درباره پیوستن به FATF (سازمان بین المللی مقابله با پولشویی و تامین مالی تروریسم) هم با امریکا مذاکره و توافق کند.
ایران همچنین در شرایط جدید مایل نیست سطح تنش با اسراییل را بالاببرد. پرهیز از حمله مجدد نظامی به اسراییل و اخباری که از اتشبس احتمالی بین حزبالله و اسراییل منتشر شده حاکی از این واقعیت است که تهران در عمل حاضر است در ازای امتیازگرفتن امتیاز بدهد.
درمقابل ایران می تواند مهمترین دغدغه غرب بویژه امریکا و اروپا را در حوزه هسته ای تامین کند و ان هم ادامه غنی سازی اورانیوم تحت نظارت بازرسان اژانس بینالمللی انرژی اتمی و در چارچوب پیمان منع گسترش سلاح هستهای یا NPT است.
ذخیرهسازی ۱۸۵ کیلو اورانیوم غنی شده ۶۰ درصدی که منجر به اعتراض اروپا شد این فرصت را برای تهران فراهم کرده تا با بازگشت به غنیسازی ۲۰ درصدی از غرب امتیاز بگیرد.
امروز نیروهای نیابتی نظامی در خاورمیانه که مورد حمایت ایران هستند بسیار تضعیف شدند و چندان محل نگرانی غرب نیستند اما شاید یکی از محورهای مذاکرات جدید همین باشد که تهران از بازسازی و تقویت مجدد انها منصرف شود.
در مجموع می توان گفت همه این موضوعات به ظاهر متفاوت میتواند دستور کار مذاکرات ایران و غرب بهویژه امریکا باشد اما موفقیت یا شکست ان در یک بسته کلی قابل تحلیل است، بدین معنا که توافق در یک موضوع در سرنوشت بقیه هم تاثیر جدی خواهد گذاشت .
🆔 @pishva_politic