✴️❇️ *آیا شما هم آن روزها میدانستید مفهوم توسعه پایدار چیست؟*
در سال ۱۳۴۷ قراردادی با شرکت «ستیران» فرانسه امضا شده بود برای مطالعات و تهیه طرح توسعه پایدار که آنزمان *"سند آمایش سرزمین"* نامیده شد.
تهیه طرح برای "سند آمایش سرزمین" توسط شرکت فرانسوی "ستیران" در سال ۱۳۴۷ شروع شد و درسال ۱۳۵۳ تحویل داده شد، و افق فاز اول آن ۲۵ ساله، یعنی تا سال ۱۳۷۸ بود.
نکتهای که دراین طرح به درستی به آن توجه شده بود، این بود که ایران کشوری خشک است و در فلات مرکزی به منابع آب پایدار دسترسی ندارد و همچنین با این فرض و با توجه به موقعیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک ایران و همچنین داشتن ذخایر عظیم نفتوگاز در جنوب ایران جمعیت ایران در پایان طرح یعنی سال ۱۳۷۸ کلاً ۵۰ میلیون پیشبینی شده بود و قراربود بخشی از این ۵۰ میلیون جمعیت، یعنی ۲۵ میلیون آن در سواحل شمالی خلیج فارس (سواحل مکران) اسکان داده شوند.
در این طرح گفته شده بود دلیل این استقرار اولاً موقعیت ترانزیتی مرزهای آبی ایران در خلیج فارس و ثانیاً دسترسی به آب فراوان و پایدار اقیانوس هند به خصوص برای سیستم سرمایشی صنایع که این چنین آبی در داخل سرزمین ایران برای صنایع آب بَر وجود ندارد، ثالثاً وجود انرژی در پهنه سواحل ایران در خلیج فارس است.
و مضافاً قرار بود که در سواحل مکران سالیانه بیش از یک صد میلیون تن محصول (اعم از کشاورزی، یا صنعتی) تولید شود.
در سند آمایش سرزمین، همچنین گفته شده بود که ۲۵ سال بعد ازسال ۱۳۷۸ و درصورت تحقق اهداف اولیه طرح، میتوان ۲۵ میلیون نفر دیگر را در این سواحل مستقر و کلاً پنجاه میلیون نفر را در این سواحل اسکان داد. ( فاز دوم)
درحالحاضر جمعیت کل مناطق ساحلی خلیج فارس به ۲ میلیون نفر هم نمیرسد !!
شرکت "ستیران" فرانسه معتقدبود همه فعالیتهای صنعتی باید در این سواحل مستقر شوند، خودروسازیها در کنار ساحل استقرار یابند، و حدوداً ۱۰۰ میلیون تن ظرفیت تولید در این منطقه پیشبینی کرده بودند، که ۱۵ میلیون تن آن در شعاع ۲۵ کیلومتری بندرعباس مستقر میشد.
دو میلیون تن از آن ۱۵ میلیون تن ظرفیت تولید، همان فولاد بندرعباس بود که بعد از انقلاب اسلامی آنرا بدون مطالعه کافی به منطقه مبارکه اصفهان منتقل کرد. (انقلابیون اصفهانی سهم بیشتری میخواستند، و اکنون مصیب آن گریبان مردم آن استان را گرفته است).
هرنوع فعالیت صنعتی که تصور کنید در آن منطقه دیده شده بود؛ این طرح هم به دنبال استقرار فعالیت در آن منطقه بود و هم استقرار جمعیت که اگر محقق شده بود، شهرهای جنوب ایران وضعیت به مراتب بهتر از امارات متحده عربی میداشتند، و بزرگترین سرمایهگذاری خارجی در کل منطقه خلیج فارس صورت میگرفت، و تمام استانهای جنوبی ایران در خدمات مولد، صنایع پیشرفته، کشاورزی مدرن و گلخانهای رکورددار جهان میشدند.
سند آمایش سرزمین، تهیه شده توسط متخصصان بینالمللی شرکت «ستیران»، زیر نظر و با هدایت مدیریت ارشد و کارشناسان آگاه و دلسوز و میهندوست داخلی، در واقع طرح محرومیتزدایی از کشور و به ویژه مناطق جنوبی ایران بود، ولی شوربختانه به علت عدم همسویی اهداف بلند مدت نظام جدید با اهداف انسانی و ملی آن، ناآگاهی مردم، بیتفاوتی کارشناسان حرفهای، عدم شایستگی و ناکارآمدی مسئولین برای کشور، کنار گذاشته و سرنوشت مردم این کشور بگونهای دیگر رقم خورد.
سرمایهگذاریهای انجام شده همه و همه به دست فراموشی سپرده شد و برخی از روی نابخردی و بخشینگری نمایندگان و مسئولین بیمسئولیت، اجرای این طرحهای ملی بخردانه و پروژههای ملی توسعه پایدار و هوشمندانه را؛ متاسفانه خیانت به ایران دانستند، و با انقلابیگری دستوری، یک توسعه کاملاً نامتوازن را در کشور شکل دادند و آببرترین صنایع را، در خشکترین استانهای کشور (مانند اصفهان، یزد، کرمان، خراسان رضوی، سمنان و….) به خدمت خودشان گرفتند.
نتیجه این عمل امروز، بعد از ۴۳ سال، کاملاً مشخص است!
توسعه نامتوازن موجب شد از سال ۱۳۵۷ تاکنون بیش از نیمی از وسعت جنگلهای هیرکانی شمال ایران را از دست بدهیم و نابود شوند.
طی ۲۵ سال اخیر میزان چهار میلیون هکتار از اراضی مستعد کشاورزی ایران عمدتاً توسط سپاه دچار تغییر کاربری شده و غالباً تبدیل به ویلاسازی و منبع درآمد شدهاند.
کشاورزی در ایران رو به نابودی رفت و همین توسعه نامتوازن موجب شد (دریاچه ارومیه) کلاً خشک شود و (تالاب گاوخونی) تبدیل به کانون ریزگرد شود و هزاران مصیبت دیگر که دامان این سرزمین را گرفت!
...... و امروز کشور در آستانه *فروپاشی سرزمینی* قرار دارد !
✍ تهیه کننده گزارش: *حمید رضا رمضانی*
کارشناس ارشد آب دماوند. سال ۱۴۰۰
🆔 @pishva_politic