در جنگلی انبوه از نبود تو
سبز میشود رویای بودنت
میبینم تورا که در لابه لای درختها میرویی ...
مگر میشود بوی نم باران خوردهی چمن آغوشت را رها کرد...
در رگبرگهای درختان سبز شدی
و از روزنه ی زمین نفس میکشی!!
اما آسمان رعدی میزند و تورا در نطفهی زمین میسوزاند..!!
تو دود میشوی و از خاطرات برباد رفتهی من
از ورق مچاله شدهی ذهنم بیرون میزنی
و رها میکنی رگبرگهای آغشته به هوایت را...
حالا بدون هوا سبزینه ها در بطن رویش کور میشوند و دیگر توان دیدن
خورشید را ندارند...
کاش آسمان نمیسوزاند رویایت را...
#ح_خورشید @navayemastaneh