وقتی تمام کلمات تنها یک معنی دارد که مثل پنجرهای دیوانهوار به روی جهان باز میشود تا همهی نامها را صدا بزند و زندگی را خلاصه کند تنها تویی که بر زبان همهی بادها جاری میشوی و جهان را معنی میکنی...
همه چیز را نمیتوان بر زبان آورد نمیتوان به آسانی از کنار زندگی گذشت. اطرافت را خوب نگاه کن روزگار بر روی تو خم شده است و به جای تو میاندیشد حتّی وقتی که تو خواب باشی و خواب ببینی
همه چیز را نمیتوان بر زبان آورد نمیتوان به آسانی از کنار زندگی گذشت. اطرافت را خوب نگاه کن روزگار بر روی تو خم شده است و به جای تو میاندیشد حتّی وقتی که تو خواب باشی و خواب ببینی