نام انواع کلینیک ها را شنیده ودیده بودیم غیر از این آخری که در ایران از سوی مغزهای بیمار اما فرصت طلب که اخیرا تراوش کرده است. "کلینیک ترک بی حجابی" ! طرح این موضوع حاشیه ها و نگرانی ها یی بوجود آورده و البته باعث نقدها وطنزهای زیادی در جامعه شده است. یکی میگوید ذهن فرصت طلب این حضرات فقط برای جذب و قورت دادن بودجه های دولتی و خالی کردن جیب مردم و ناراضیتراشی خیلی خوب کار می کند! دیگری نوشت به جای "کلینک ترک بیحجابی" بروید کلینیک ترک فساد و اختلاس برای روحانیون و غیر روحانیونی که در دستگاه های دولتی و خصولتی و نهادها مشغول به کار بوده و هستند ایجاد کنند. به حمداله به یمن افشاگریهای اخیر جناب پالیز دار پرونده های فساد بزرگان و وابستگان شان پروپیمان است. دیگری گفت بس کنید ناتوانی ها و کم دانشی خود را بپذیرید و دست از سر ملت و مملکت بردارید و بروید به دنبال رزق و روزی حلال! جالب آن که سخنگوی دولت هم از طرح ایجاد کلینیک ترک حجاب اظهار بی اطلاعی کرده است. اظهار بی اطلاعی دولت از آن حرفهای خنده دار است. یکی به سخنگوی دولت بگوید دوره این جور حرف زدن ها سپری شده لذا بدون لکنت زبان و پرده پوشی سخن بگویید تا مردم شما را باور کنند. مردم از دولت انتظار دارند که با بیانی صریح واقداماتی قاطع ضمن جلوگیری از برپایی این گونه کلینیک ها ممنوع کردن چنین "دکان های" حاشیه سازی را به صراحت اعلام کند و اجازه ندهد ایران به خنده زار و مضحکه جهانیان تبدیل شود.
حکایت است که ملانصرالدین زنش را هر روز کتک میزد. از او پرسیدند چرا او را بی دلیل میزنی؟ گفت: من که نمیتوانم برایش غذایی بیاورم، او را سفر ببرم، برایش لباسی بخرم یا وظیفهی همسری بهجا آورم. پس او را میزنم که یادش نرود من شوهرش هستم...