مونس الدوله ندیمهِ حرمسرای ناصرالدین شاه مینویسد:
بله! خانمهای عزیز دردانه امروز که اگر از گل بالاتر به شما بگویند اوقاتتان تلخ میشود! در آن روزها، زنها را توی جوال میانداختند و شلاق میزدند. لابد باور نمیکنید و میگویید این هم از آن حرفهای پیرزنهای قدیمی است. اما اگر خیلی جوان و جاهل هستید، از پدر و مادرهاتان بپرسید. چهل و سه چهار سال پیش، در همین تهران، یک زن کاشی دو سه تا مرد خارجی را شب توی خانهاش نگاه داشت.
یک دسته مردمِ نادانِ ناخن خشکِ ریش حنایی جمع شدند و گفتند: باید این زن را توی میدان توپخانه توی جوال بیندازید و شلاق بزنید. ناچار این کار را هم کردند و جلوی هزار نفر مرد و زن، روز روشن، آن زن بدبخت را در میدان سپه توی جوال انداختند و آن قدر شلاق زدند که مُرد و مردم هم در مرگ او هورا کشیدند. همه روزنامههای آن روز هم این مطلب را نوشتند.
📚خاطرات مونس الدّوله، صفحه ۱۵-۱۶، به کوشش سیروس سعدوندیان، انتشارات زرین، چاپ دوم، تهران ۱۳۸۶ خورشیدی
@na_ta_ma