●جایگاه اسفناک زنان در عهد ناصرالدین شاه از زبان یک شاهد عینی
مونس الدوله ندیمهِ حرمسرای ناصرالدین شاه مینویسد:
در دوره ما(عصر ناصرالدین شاه) دختر ارج و قربی نداشت و هر مادری آرزو داشت نوزادش پسر باشد؛ یک پسر کاکل زری، تپل مپل، دختر ذلیل بود و توسری خور. یک لقمه نان به او میدادند و هزار تا سرکوفت میزدند. مادر من نقل می کرد: بعضی مردها که وجود دختر را بدشگون و باعث سرشکستگی می دانستند، اگر زنشان برای آنها دختر می آورد، او را با بچهاش از خانه بیرون می انداختند و تنها در فامیل مادرم که از
متجددترین مردم آن وقت بودند، من چند تا از این مردها را سراغ داشتم. مادرم پیش از تولد من به حاجت اینکه بچه اش پسر باشد، چند مرتبه «سفرهٔ بی بی حور» و «سفره بی بی نور» انداخت و هفت مرتبه هم «آجیل مشکل گشا» نذر کرد.
آجیل مشکل گشا را آن روزها به نیت برآمدن حاجت ها و دفع بلاها میگرفتند و میان هفت نفر تقسیم میکردند آجیل مشکل گشاگیری جریان بامزه و جالبی داشت و نشانه ای از طرز تفکر خرافاتی زن صد سال پیش بود.
📚خاطرات مونس الدّوله، صفحه ۵-۶، به کوشش سیروس سعدوندیان، انتشارات زرین، چاپ دوم، تهران ۱۳۸۶ خورشیدی
@na_ta_ma