مُستشار

Channel
Education
Business
Blogs
Psychology
Persian
Logo of the Telegram channel مُستشار
@mostashaarPromote
337
subscribers
293
photos
49
videos
54
links
من، حسین توحیدی هستم، یک جستجوگر، یادگیرنده و پویندهٔ مسیر مشاوره مدیریت و اینجا گوشهٔ خلوتی است برای به اشتراک گذاشتن چیزهایی که دوست دارم شما هم ببینید یا بخوانیدشان. @H_Tohidi
To first message
Forwarded from هم‌پیشاني
تلنگر کرنا
ابراهیم سلیمی کوچی


کرونا اصلاً چیزِ خوبی نیست ولی می‌تواند مثلِ همه‌ی مصیبت‌های جمعی، آدم‌ها را آدم‌تر کند. یعنی تلنگری بی‌تعارف و مستقیم باشد به همه‌ی خواب‌آلودگی‌ها و بدمستی‌ها و غفلت‌های آدمی. کرونا، تلنگرِ بدی نیست. خیلی‌ها را این روزها می‌بینم که آدم‌تر شده‌اند و کارهایی که می‌کنند بیشتر به زندگی شبیه است. کسانی را می‌شناسم که تلفن را برداشته‌اند و به عمویی که مدّت‌هاست ندیده‌اند، زنگ زده‌ و بیست‌دقیقه‌ای با هم گپ زده‌اند. برادرهایی که در شرق و غربِ یک کلان‌شهر مدت‌ها از هم بی‌خبر بوده‌اند، جایی وعده کرده‌اند و زانو‌به‌زانویِ هم نشسته‌اند و ماسک‌ها را از روی دهان بالا زده‌اند و سیگاری گیرانده‌اند. راست‌راست توی چشم‌های هم نگاه کرده‌اند و کلی خندیده‌اند. موقعِ خداحافظی هم لب‌های‌شان زیرِ ماسک‌ها لرزیده و چشم‌شان افتاده به شقیقه‌های برف‌آلودِ هم و بُغض، گلوی‌شان را چلانده. همدیگر را بغل کرده‌اند و برگشته‌اند خانه. پدر و پسرهایی را می‌شناسم که بعد از مدّت‌ها با هم نشسته‌اند پایِ فیلم‌های موردِ علاقه‌ی‌شان. بعضی‌های‌شان حتّی شروع کرده‌اند به دیدنِ فلان سریالی که دنبال‌کردنش در شرایطِ عادی عمر نوح می‌خواسته و صبرِ ایوب! مردهایی را می‌شناسم که برای اوّلین‌بار در تمامِ عمرشان به گلدان‌های خانه رسیده‌اند و هرروز صبح به پرنده‌هایی که به حیاط یا تراسِ خانه‌ی‌شان آمده‌اند، دانه داده‌اند.
کرونا یادمان آورد که عزیزترین و ناب‌ترین داشته‌های‌مان را نمی‌شود با اعداد‌وارقام سنجید. خیلی از پدر‌و‌مادرهایی را می‌شناسم که دیگر به بچّه‌ها سخت نمی‌گیرند. بی‌راه نیست کارشان: باید بچّه‌ای بماند که بتواند درس بخواند! باید کسی بماند که بتواند چراغِ خانه را روشن نگه دارد!
کرونا با همه‌ی بدی‌اش خیلی از خانه‌ها را خانه‌تر کرده. این‌روزها خیلی‌ها دست‌شان آمده که خانه، بیش از آن‌که یک چاردیواریِ محصورِ مِلکی باشد، یک حس است. حسِ بازگشتن به کسانی که ریشه‌های جان، شعله‌های روحِ آدمند. حسِ بازگشتن به یادها و یادگارهایی که نمی‌شود رهای‌شان کرد. ولو به بهایِ جان.
این روزها هر‌روز صبح که از خواب بیدار می‌شویم، کرونا با آن دک‌و‌پوزِ زشت در پیاده‌روها، توی ِاتوبوس‌ها، رویِ دستگیره‌ی درِ آسانسورها ایستاده و به رخ‌مان می‌کشد که زندگی از هرچه که فکر کنیم ارجمندتر و خواستنی‌تر است.
کرونا مخالفِ زندگی است. انکارِ زندگی است. و مثلِ تمامِ چیزهایی که مخالفِ زندگی، مخالفِ آزادی، مخالفِ شادمانی و صلح و دوستی است، اصالتی ندارد. دوامی ندارد. این قانونِ جهان است:  هرچه رودرروی زندگی بایستد، گیرم که به اتّکای قُلدرترین مَسلک‌ها و مرام‌ها و نهادها سرِپا مانده باشد، به نابودی می‌رود. زندگی از هرآن‌چه تصوّر کنیم، قوی‌تر است. سرانجام آدمی به زندگی برمی‌گردد، به‌هوایِ عشق و شادی و رهایی. و با درس‌هایی که از شبیخونِ کروناها به خاطر سپرده.

*انتخاب عنوان برای این یادداشت سلیقه #هم‌پیشانی است.

@HamPishani
ویروس کرونا و اخلاق و بازار

در این چند روزی که کرونا خودنمایی می‌کند، اظهارنظرهایی را از جانب اقتصاددانان و اقتصادخوانان و علاقه‌مندان به اقتصاد بازار می‌بینم که از هجوم مردم برای خرید ماسک و مایع ضدعفونی اظهار تعجب می‌کنند و حتی از آن به منزله «رذیلت اخلاقی جهان‌شمول» یاد می‌کنند (به دلیل نمونه‌های ژاپنی و آلمانی و نیویورکی).

این تعابیر اگر از جانب اقتصاددانان و سیاست‌مداران منتقد بازار گفته شود، نه تنها جای تعجب ندارد که طبیعی است. مشهورترینشان هم شاید این است:

توفان که بیاید، لاشخورها هم می‌آیند.

توفان ۲۰۰۴ چارلی که آمد یخ دو دلاری را در پمپ بنزینی در اورلاندو می‌فروختند ده دلار. برف سال ۱۳۹۲ تنکابن هم سبب شد آب معدنی ۳۰۰۰ تومنی بشود ۳۰۰۰۰ تومان. حالا هم ویروس کرونا سبب شده ماسک ۱۰۰۰۰ تومنی مثلا بشود ۳۰۰۰۰ تومن.

به عبارت دیگر، یک روز قبل این کالاها به قیمت بازار یا قیمت عادلانه فروخته می‌شد و اما پس از وقوع حادثه با فاجعه، قیمت ناعادلانه می‌شود.

قیمت ناعادلانه واژه‌ای است تحقیرآمیز برای توصیف رفتار فروشنده یا صاحب کالایی که قیمتی بالاتر از قیمت قابل‌قبول برای کالا یا خدمت خود بعد از وقوع حادثه یا فاجعه مطالبه می‌کند. ایالتی مثل فلوریدا حتی قانونی دارد علیه قیمت ناعادلانه که بعد از همان توفان ۲۰۰۴ دوهزار شکایت در این خصوص در دادستانی این ایالت ثبت شد.

اما اقتصاددانان در این فقره دو دسته‌اند

۱- اقتصاددانان بازار یا لسه‌فر که باور دارند «عبارت قیمت ناعادلانه گرچه از نظر احساسی قوی اما از نظر اقتصادی بی‌معناست» و اقتصاددانان نباید به آن توجهی کنند زیر این اصطلاح مغشوش‌تر از آن است که ارزش تفکر و تأمین داشته باشد.

به عبارت دیگر، از نظر ایشان با وقوع زلزله، سیل، بیماری و هر فاجعه دیگری شرایط بازار تغییر و قیمت هم تغییر می‌کند. اخلاق و رذیلت اخلاقی و فضیلت اخلاقی هم معنایی در این میان ندارد. قیمت بالاتر انگیزه لازم برای عرضه بیشتر این کالاها و خدمات مورد نیاز را فراهم می‌کند و متقاضیان آنها را منتفع می‌سازد.

۲- اما هستند اقتصاددانان و اغلب سیاست‌مدارانی که باور دارند نباید در مواقع خاص در برابر قیمت ناعادلانه سکوت کرد و دولت در این مواقع باید مداخله کند زیرا افزایش قیمت نتیجه وقوع یک حادثه یا بیماری رذیلت اخلاقی است.

از آنجا که وقتی توفان می‌آید یا بیماری کرونا مردم را تهدید می‌کند، «این شرایط جدید، دیگر بازار آزاد طبیعی نیست که خریداران آزادانه به بازار بیایند و با فروشندگان سر قیمت توافق کنند. در شرایط اضطرار خریداران آزاد هیچ آزادی‌ای ندارند. خریدشان اجباری است و نه اختیاری. به عبارتی، از رنج دیگران در خطر ابتلای به بیماری و توفان، پول درآوردن، غیراخلاقی است.»

اینکه کدام کفه ترازو سنگین‌تر است، بستگی به باورها و معرفت‌شناسی و جهان‌بینی اقتصاددان و سیاست‌مدار و البته تجربه زیسته بشر دارد.

اما اینکه گروهی از مدافعان بازار آزاد در ایران حدی برای این آزادی بازار قائل‌اند و دست به دامان رذیلت اخلاقی و عبارات منتقدان خود می‌شوند، از آموزه‌های ویروس کرونا است.

درست مثل کسی که می‌گوید من منتقد یارانه‌ام، اما بدهند می‌گیرم. به عبارتی در عالم نظر مخالف یارانه است و در عالم عمل مدافع. اما می‌گوید اگر یارانه ندهند نمی‌گیرم و مخالف دادن یارانه‌ هستم.

@exitvoiceloyalty
Forwarded from توییتر فارسی
سالها پیش زمین خورد،
هرگز جا نزد.

»Sadaf«

@OfficialPersianTwitter
🌀 اونا کجان و ما کجا!

چند روز پیش توی اتوبوس یه دختری کنارم نشست. شروع کردیم به گپ زدن و حرف‌های همین‌طوری. گفتش که آمریکاییه و اومده #کانادا برای فعالیت‌های #داوطلبانه. الانم داره برای کلیسا و مسیح به صورت داوطلبانه کار می‌کنه. یه‌کم از علاقه‌هامون حرف زدیم و تهش گفت من #مأموریت خودم رو این‌جوری تعریف می‌کنم که بگردم توی آنتاریو آدم‌هایی که حالشون خوب نیست رو خوب کنم. گفت نمی‌خوام آدم‌ها رو باخدا کنم، اما می‌تونم از حال خوب خودم و خدام باهاشون به اشتراک بذارم. بعد از این صحبت این‌جوری بودم که ما کجاییم و اینا کجا!

✍️ روایتی از ستایش که در تورنتو زندگی می‌کنه.

@mostashaar
🏴 الحقُ و الانصاف که انتقام سختی گرفتید.
نه از آنها، بل از خودمان.
حاشا و کلا و دست‌مریزاد.
همانا که مُدبّران این مُلک شمایید.
آفرین‌ها نثارتان.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🧠 شش گنج #تفکر برای زُبدگی

ارائهٔ حرفه‌ای دکتر شامیِ زنجانی در تِدِکس زنجان را ببینید و لذت ببرید. فوق‌العاده منسجم، دقیق و مفید.

@mostashaar
Forwarded from Exchange for Peace (Mahdie P)
دلم ميخواهد يک روز
از خواب بيدار شوم،
اخبار را باز كنم و بشنوم:
"صلح در زمين برقرار است"

دلتان آرام میان این همه ناآرامی.

@exchange4peace
🌀 دعوت به تأمل و خویشتن‌داری

اقدام ترامپ در ترور سردار #سلیمانی حماقتی بس بزرگ بود.

با این اقدام شرایط منطقه از تعادل خارج شده و سازوکارهای تشدید کاملاً فعال شده است.

در حال حاضر همه، حتی رهبران، مسئولان و تصمیم‌گیران در حالتی هیجانی هستند و تصمیم‌گیری هیجان‌زده، معمولاً بهترین گزینه را در پی ندارد.

اقدام شتاب‌زده و هیجانی از سوی ایران بازی کردن در زمین ترامپ است و افتادن در دامی که او برایمان پهن کرده.

یادمان باشد آرمان سردار سلیمانی‌ها #صلح و امنیت و آرامش برای مردمان بوده است.

@mostashaar
🍀 این روزها یکی از غنی‌ترین کانال‌هایی که دنبال می‌کنم، کانال «تجربهٔ بودن» است که دکتر محمود مقدسی در آن می‌نویسد.
🔹دوستی، کتاب وجود دیگری را گشودن است

بسیاری از ما خاک می‌خوریم گوشه جهان، کسی نمی بیندمان، صدایمان را نمی شنود و معنایمان نمی کند. بسیاری از ما واژه‌هایی هستیم رها شده در متنی که هرچه می‌گردیم جایمان را در هیچ کجایش پیدا نمی کنیم. هر کدام از ما آوایی هستیم در جستجوی شنیده شدن. سرگردانیم و می‌پیچیم توی هوا و پخش می‌شویم این طرف و آنطرف، تا کسی ما را ببیند، بشنود و لمس کند. دوستی، کتاب وجود دیگری را گشودن است و او را خواندن. دوستی شنیدنِ دیگری است پیش از آنکه نجوایش در ازدحام این همه صدا از میان برود. دوستی دیگری را به مثابه متنی پر از معنا دیدن است؛ متنی ارزشمند برای خواندن. در دوستی، دیگری را معنا می‌کنیم و از این طریق آرام آرام خودمان نیز به زبانی قابل فهم ترجمه می‌شویم.

#محمود_مقدسی
@TheWorldasISee
📚 یکی از مفیدترین و تأثیرگذارترین کتاب‌هایی که تاکنون خوانده‌ام و توانسته تحمل بخشی از رنج‌های زندگی را برایم آسان‌تر کند، کتابی از آلن دوباتِن، فیلسوف و نویسندهٔ سوئیسی‌بریتانیایی است. آلن دوباتن که یکی از هم‌بنیان‌گذاران «مدرسهٔ زندگی» است، توانسته #فلسفه را به زبان ساده به بستر جامعه بیاورد و به برخی سؤالات بنیادین #زندگی پاسخ‌هایی روشن و کاربردی بدهد.

دوباتن در کتاب «تسلی‌بخشی‌های فلسفه» با محور قرار دادن زندگی و آموزه‌های شش فیلسوف (سقراط، اِپیکور، سِنِکا، مونتِنی، شوپنهاور و نیچه) ما را در مواجهه با شش موقعیت دردناک و رنج‌آور در زندگی (عدم محبوبیت، کم‌پولی، شکست و ناکامی، ناتوانی، قلب شکسته، و سختی‌ها و رنج‌ها) تسلی می‌دهد.

در بخشی از این #کتاب کارکرد فلسفه این‌گونه تبیین شده است: «درست همان‌گونه که اگر طبابت و پزشکی نتواند بیماری جسمی افراد را برطرف کند، هیچ سودی ندارد، فلسفه هم اگر نتواند تألم فکری را برطرف سازد، بی‌فایده است».

@mostashaar
- چرا مانده‌ای؟
- آخر کسی باید باشد که آتش را روشن نگه دارد؛ آن‌هایی که قرار است بیایند، اینجا را از دودی که از بامش بلند می‌شود، پیدا می‌کنند.

از اینستاگرام خانهٔ کارمان با کمی تغییر

@mostashaar
💡 #خلاقیت می‌تونه به همین سادگی و به همین زیبایی باشه. نیکیتا کانکین، طراح روس، برای چند نوع ماکارونی و اسپاگتی این بسته‌بندی‌های خلاقانه و زیبا رو طراحی کرده.

@mostashaar
امروز به دعوت امیر شاهرخی، به سومین همایش «شناسایی و پرورش مدیران و رهبران آینده» که موسسهٔ #معنا برگزار می‌کند، آمده‌ام.

محتوای همایش در نگاه من به اندازهٔ کافی خوب و در بعضی موارد فراتر از انتظار بوده. نکتهٔ مثبت اینه که ارائه‌ها یا به مطالعات معتبری ارجاع داده یا حاصل یه تجربهٔ واقعی بوده. با این حال یه نکته هست که در بعضی از سخنران‌ها قابلیت بهبود داره؛ استفاده از تکیه‌کلام‌ها.

درواقع،
خدمت‌تون عارضم که،
توجه کردین؟
درست می‌گم؟
و البته صدای مممممم ممتد که ناشی از فکر کردن برای به‌یادآوردن مطالب و نظم دادن به ذهنه.

اصولاً می‌گن با طی‌کردن این مراحل تکیه‌کلام از دهن آدم می‌افته:

۱. یه موضوع برای خودتون در نظر بگیرین.
۲. یه‌کم به اون موضوع فکر کنین.
۳. در حد یه ربع اون موضوع رو برای مخاطب فرضی ارائه کنین.
۴. صدای ارائهٔ خودتون رو ضبط کنین.
۵. با گوش کردن به این فایل صوتی، با تکیه‌کلام‌های خودتون آشنا بشین.
۶. بعد از اون اگه دیدین که تکیه‌کلام خاصی دارین، برای حذف کردنش تمرین و تلاش کنین تا شما هم به یه سخنران خوب تبدیل بشین.

@mostashaar
🌱 درس گفتار:
اخلاق محیط زیست
مدرس: اردشیر منصوری

▫️ زمان: یکشنبه‌ها؛ ساعت: 16 تا 18
شروع دوره: یکشنبه، سوم آذر.

▪️محل ثبت نام و برگزاری دوره:
مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
👆هفت سبک خوراک
🍖 از گوشت‌خواری تا گیاه‌خواری 🍏

🥗 سبک زندگی #سبز بیشتر منطبق بر گیاه‌خواری است. سبک خوراک شما از کدام نوع است؟

📆 1 November: World Vegan Day

@sharif_gs
«لطفاً خیلی حواست به چیزهایی که می‌گویی باشد! می‌دانی آخر، وقتی حرف‌ها زده شدند، ممکن است بخشیده شوند، اما فراموش نه.»
#مراقبت

این درس را این روزها بارها با خودم مرور می‌کنم.
ما معمولاً در موقعیتی که یکی از اطرافیان‌مان ناراحت است و گریه می‌کند، به او می‌گوییم: «گریه نکن، چیزی نیست»؛ در حالی که شاید چیزی باشد و گریه کردن هم لازم. این جملات، انگار #همدلی پخته‌تری است:

- من کنارتم.
- حق داری که ناراحت باشی.
- فک کنم خیلی موقعیت سختی باشه.
- می‌تونی درباره‌ش با من دردِ دل کنی.
- من بهت کمک می‌کنم تا درست بشه.
- این اتفاق واقعاً منصفانه نبوده.
- این ماجرا خیلی غم‌انگیز بوده.
- احتمالاً می‌خوای تنها باشی؛ با این حال من همین اطرافم که هر وقت خواستی با هم باشیم.

@mostashaar
More