mojtaba najafi(مجتبی نجفی)

#نفس_حاجی_شریف
Channel
News and Media
Politics
Education
Family and Children
PersianIranIran
Logo of the Telegram channel mojtaba najafi(مجتبی نجفی)
@modjtabanajafifrancePromote
3.73K
subscribers
512
photos
407
videos
646
links
ایران مدنی
روایتگری علیه سلطه گری

مجتبی نجفی

میکروفن صداوسیما، امتداد نهادهای امنیتی در بیمارستان است تا مبادا آسیب نخاع « #آرزو_بدری»، دختری که با شلیک مامور نیروی انتظامی شهرستان نور بر بستر درد و رنج افتاد به یک چالش امنیتی دیگر تبدیل شود. حکومت اصرار دارد که شلیک نیروی انتظامی به او نه برای حجاب که به علت مشکوک شدن ماموران به ماشینی بوده که شیشه های دودی و سرعت بالا داشته. اما همزمان بی بی سی بر اساس سندی فاش کرده، ماشین خانم بدری به علت عدم رعایت حجاب تحت تعقیب بوده. این سند می‌تواند بار دیگر پرده از دروغ حکومت بردارد و آرزو بدری را در ردیف دهها قربانی اجبار پوشیدن یک پارچه بر سر قرار دهد.

میکروفن، اینجا یک نشانه از سیطره حکومت بر ساحت زیست شهروند است، اعتراف اجباری همه جا هست، فرقی ندارد از زندان تا تخت بیمارستان، اعتراف اجباری برای انکار و کتمان است و صدور این پیام که ما همه جا هستیم حتی بر جسد بیمارتان.

چند هفته پیش هم اگر دوربین های افشاگر نبودند توحش ماموران گشت ارشاد علیه #نفس_حاجی_شریف دختر چهارده ساله فاش نمی‌شد و خدا می‌داند در گستره سرزمین پهناور ایران چه آرزوها و نفس هایی اند که در سکوت مانده و واقعیت شان را از دست داده اند، چرا که دیده نشدن با وجود و واقعیت مرتبط است و در نگاه آرنتی، آنچه که دیده نشود و بیان نشود وجود ندارد. از این منظر، افشای آنچه که بر آرزو بدری رفته تلاشی است برای ممانعت از نابودی هویت قربانی؛ آرزو بدری با نخاع آسیب دیده یک واقعیت جدید از وجود اوست که در فقدان افشای آنچه که بر او رفته این واقعیت نابود میشد.

می‌گویند ضارب آرزو بازداشت شده اما مسأله فراتر از فرد بازداشت شده، قانون حجاب اجباری و پلیس سرکوبگر است که به جای محافظت از شهروند، مزاحم شهروند می‌شود. قانون و پلیس ما با حقوق شهروندی در تضادند و تا این مسأله حل نشود ما با باز هم قربانی حجاب اجباری خواهیم داشت. برای همین، تداوم مبارزه با این اجبار یک خط است که انتهایش به قانونگزار و حاکم می‌رسد که اصل وجودی « شهروند» را نادیده گرفته.

اگر حاکم بخواهد با داستان سازی، پرونده آرزو بدری را ماست‌مالی کند ما باز هم شاهد این شلیک ها و کشتن ها و بی احترامی ها خواهیم بود. روایت آرزو بدری، نفس حاجی شریف و بسیاری دیگر یک کنش موثر است جایی که روایت کردن، نقطه هراس حاکمی است که از فاش شدن در اضطراب است، داروغه ای که شهر را ساکت و تحت سلطه می‌خواهد. قدرت مای شهروندی در جنبش زن، زندگی، آزادی، در روایت گری اش بود، در کلماتی بود که مهسا امینی را نقطه اتصال همه تحقیرشدگان قرار داد و او را نماد ملی کرد.
https://t.me/modjtabanajafifrance/2358
اقتدار یا سراسیمگی؟

مجتبی نجفی

ببینید با دختر چهارده ساله چطور رفتار می‌کنند. این ویدیو غیر از جنگ با مردم معنا می‌دهد؟ حکومتی که بر سر کشته شدن یک دختر جوان دو سال پیش شاهد جنبشی ملی بود، ظاهرا عین خیالش نیست، هنوز هم درس نگرفته. هنوز به سیستم سرکوب، آزار و اعدام تداوم می‌دهد. علت چیست؟ این حرکات از روی اقتدار است؟ پاسخ مثبت به این پرسش بیراهه رفتن است.

اینجا حکومت سراسیمه و ترسو است. به سیستم عصبی حکومت فشار آمده. علت هم مشخص است پروژه تحمیل اسلامیزاسیون به عنوان ایده محوری حکومت دینی به جامعه ایرانی شکست خورده و این خانمهای چادری به عنوان نمادی از ایدئولوژی سیاه حاکم، خشم حکومت علیه از دست رفتن رویای پوشاندن رخت سیاه بر جامعه ایرانی را نمادین می‌کنند؛ برای همین است این خشم تاریخی از شکست اسلامیزاسیون را بر سر نفس چهارده ساله خالی می‌کنند.

جامعه ایرانی در قالب صدای اکثریت اعم از مذهبی و غیر مذهبی پیام خود را در مخالفت با حکومت دینی، سرکوب سبک زندگی متفاوت از سبک دلخواه حکومت رسانده و اگر مخالفت معدود زنان مقاوم در اول انقلاب پنجاه و هفت یک رود کوچک بود، امروز این مقاومت یک دریا شده و از این منظر است که زندگی روزانه به خاطر اراده حاکمیت بر تحمیل یکدستی، به میدان یک مبارزه متنوع تبدیل شده و حاکم که اینجا این خانمهای خشونت ورز سیاه پوش، نمادش هستند، خشمگین از تکثر نشر یافته در جامعه ای است که به جان و زبان اعلام کرده ما نه یکرنگ که رنگارنگیم ؛ حجاب اختیاری است و اختیار در پوشش تنها یکی از مصداق‌های شهروند آزاد است،چرا که شهروند آزاد و حاکم مطلقه دو پادشاهند که در یک اقلیم نگنجند؛ و حاکم خوب میداند جامعه ای که حق سبک زندگی آزادش را ستاند، حق انتخاب کردن و انتخاب شدن و مهر پایان بر حاکم مطلقه کثیرالاختیار را هم خواهد ستاند، پس حق بدهید به حجم وسیع ترس حاکم از میل شهروند به آزادی.

من در این عصبانیت ها نه اقتدار که استیصال می‌بینم و الا خود حاکم هم میداند، رنگ سیاه اسلامیزاسیون به عنوان تحمیل یکدستی ایدئولوژیک به جامعه ایرانی جواب نمی‌دهد و این نقطه کانونی آسیب به دستگاه عصبی حکومتی است که اقتدارش را نه در آزادی شهروندان که در آزار آنها تعریف کرده و هنوز به جای « ایران خانه همه ایرانیان»، « ایران اسلامی» ورد زبانش است.

#زن_زندگی_آزادی
#نفس_حاجی_شریف
https://t.me/modjtabanajafifrance/2348