mojtaba najafi(مجتبی نجفی)

#ایران
Channel
News and Media
Politics
Education
Family and Children
PersianIranIran
Logo of the Telegram channel mojtaba najafi(مجتبی نجفی)
@modjtabanajafifrancePromote
3.73K
subscribers
512
photos
407
videos
646
links
ایران مدنی
Forwarded from پارَند - Paarand
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«پارَند، ایران را شهروندمدار، مدنی، متّحد و متکثّر می خواهد. صدایی است برای همه آنها که توسعه را با دموکراسی و ایران را با شهروندانش تعریف می کنند.
در صورت تمایل، رسانه مستقل « پارند» را در انتشار مطالب و معرفی آن به دوستان خود یاری کنید.»
@paarandiran
#عدالتخانه، #حق_شهروندی،#ایران،#تکثر،#همبستگی
#زن_زندگی_آزادی

https://www.instagram.com/paarandiran#
Forwarded from پارَند - Paarand
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
(ایرانسازان ۲)
در این ویدیو تلاش کرده ایم، یکی از شاخص‌ترین زنان آزادیخواه کشور، بی‌بی مریم بختیاری را در قالب روایتی کوتاه معرفی کنیم؛ بی‌بی مریم بختیاری زنی مستقل و پیشرو بود که فراتر از زمان خود زیست کرد.

#ایران #پارند #جامعه_مدنی #بی_بی_مریم #بختیاری #مشروطیت #استبداد #استعمار #جنبش_زنان #ایرانسازان

@paarandiran

https://youtu.be/ea6E873HJNs

https://instagram.com/paarandiran
Forwarded from پارَند - Paarand
چراغ همیشه فروزان
قهرمانان ما همین شهروندان عادی‌اند. همین‌ها که ایران را دوست می‌دارند، تا پای جان. ایران فقط مرز و خاک نیست، شهروند هم است، آب، درخت و نور و گیاه هم است.
سه سال پیش در گرمای تابستان نود و نه، وقتی زاگرس در آتش حکمرانی تباه می‌سوخت و حکومت ناتوان از خاموش کردن شعله‌های آتش‌گدازان بود البرز زارعی چون دیگر شهروندان قهرمان، دل به آتش سپرد و برای نجات درختان زندگی بخش زاگرس، جانش را فدا کرد.
این روزها که به نام "محیط زیست" نامگذاری شده یادی کنیم از همه آنها که برای حفظ زیست بوم ایرانی، برای تداوم شعله امید، نور و زندگی جانشان را فدا کردند، عمرشان را گذاشتند.
البرز زارعی، قهرمان ملی است چون نمادی است که قانون، عادت، رسم و راه تعیین کرد: فداکاری برای محافظت درخت از آتش، برای ایران و شهروندانش، برای نفس‌های تازه.
او چراغ امید را روشن نگاه داشت.
#پارند #ایران #شهروند #محیط_زیست #زاگرس #زاگرس_در_آتش #البرز #البرز_زارعی

https://instagram.com/paarandiran

@paarandiran

https://t.me/paarandiran/44
چرا حاکمیت میخواهد موسوی تنها شود؟

✍️مجتبی نجفی

تمام بازوهای تبلیغاتی حاکمیت علیه میرحسین موسوی، زندانی ویژه آیت الله خامنه ای به پا خاسته اند تا انتقاد او را از سرداران بی افتخاری که علیه شهروندان قمه کشی کردند و خون جوانان این کشور را به خاطر یک اعتراض ساده زمین ریختند تخطئه کنند. فشار حاکمیت به فعالان سیاسی برای تبرّی جستن از موسوی افزایش یافته. نهادهای امنیتی میخواهند به زور علیه موسوی اعتراف نه در زندان که اینبار در بیرون از زندان بگیرند. حالا حتما بسیاری در برابر این موج سرکوب مقاومت میکنند اما عده ای به پیشواز میروند.

جوادی یگانه معاون سابق حناچی شهردار تهران نوشت:" آن‌کس که در راه دفاع از #ایران، تمامیت ارضی و منافع ملی آن کشته می‌شود، شهید است و مرگش باافتخار؛ داخل مرزهای ایران باشد یا خارج آن. پاسخش دادم :" آنکس که شهروندان کشورش را به خاک و خون میکشد نه شهید است نه مرگش با افتخار، فرقی ندارد در داخل مرزهای ایران کشته شود یا خارج از آن."

نوشته بود :" شما جایی دیده‌اید که کسی علیه کشته‌شدگان آمریکا در جنگ عراق یا ویتنام صحبت کند؟ نقد سیاست‌های جنگ‌ با تحقیر کشته‌شدگان متمایز است" پاسخش دادم :"شما جایی دیده اید ژنرال آمریکایی قمه به دستان و لات و لوت های شهر را علیه شهروندان معترض کشورش بسیج کند و به آن افتخار کند؟"

من از نسلی هستم که بسیاری از آنان دهه شصت را سیاه میداند و همه به اندازه سهمشان باید مسئولیت بپذیرند. اما در حال حاضر هیچ کس به میزان موسوی در خط مقدم مبارزه علیه ولایت مطلقه فقیه نیست. او بر نقطه راهبردی ایستاده. به قلب قدرت مطلقه زده و سرمایه اش ایمان به عقیده اش است. این دلیل نیست من با موسوی در همه خوانشها هم عقیده باشم. اما در نفی آنچه که امروز او سلطنت طلبی اسلامی مینامد هم آوا هستم.
معتقدم کسی که در خط مقدم است را نباید از پشت با تیر زد. من با حفظ رویکرد انتقادی ام به دهه شصت از رهبران جنبش سبز حمایت میکنم. دلیل زدن موسوی هم مثل روز روشن است. آنها می خواهند بزرگترین مانع موروثی شدن قدرت و انتخاب رهبر پشت درهای بسته را از میان بردارند.
سالها پیش طائب گفته بود برای زدن موسوی اعدام های دهه شصت را برجسته کردیم. طبیعی است این اعدام ها زخم باز و مایه ننگ است اما یک سیاسی باید بداند کجا و چه موقع پرونده ها را باز کند و اسیر بازی نهادهای امنیتی نشود.

حاکمیت بعد از اینکه موسوی سرداران سرکوب را رسوا کرد تلاش میکند با مجبور کردن افراد به موضع گیری او را تنها کند. اینبار شهدای وطن را بهانه کرده اند در حالی که منظور موسوی واضح است: سرباز وطن نمیتواند شهروند وطن را به خاک و خون بکشد. چه بسیار سردارانی بودند که فداکاری شان را در جنگ هشت ساله حساب کتاب کردند و به شهوت قدرت آنرا آلوده کردند. آن سرداران سرکوب کجا و حاج داودهای کریمی کجا که رنج مبارزه با دشمن را بهانه سرکوب هموطنانشان و چسبیدن به میز قدرت نکردند. سرباز وطن برای من تصویر همین نوجوان کم سن و سالی است که از بخت بد در دوره ای زیست که دفاع از ایران برابر تهاجم دشمن بعثی واجب بود و جانش را در طبق اخلاص گذاشت. چه جانهای شیفته ای که از دست رفتند و امروز بندگان قدرت و ثروت بر سفره شان نشسته و خونشان را ابزار کرده اند.

موسوی به نقطه کانونی ارتجاع زده و دیکتاتوری ام الفساد تاریخ ایران را هدف قرار داده. برای همین دیکتاتوری همه را مستقیم و غیر مستقیم به صف میکند تا روشن ترین نقطه کانونی مقاومت در برابر سلطنت موروثی را از میان بردارد. پس حمایت ما از موسوی حمایت از یک شخص نیست، موافقت با همه خوانشهایش از تاریخ نیست حمایت از گفتمانی است که ایران را در معرض خطر بزرگ میبیند و بر نفی دیکتاتوری به عنوان مادر بحران های ملی اصرار دارد.
در نقد دیگرستیزی

✍️مجتبی نجفی

"دکتر مصدق بعد از تمام شدن صحبت من به گونه تمسخرآمیزی،قاه قاه و با صدای بلند خندید. گفت: «آقای فلسفی از نظر من مسلمان و بهایی فرقی ندارند؛همه از یک ملت و ایرانی هستند!» این پاسخ برای من بسیار "شگفت‌آور بود..."

این بخشی از روایت شیخ محمدتقی فلسفی از رویکرد مصدق به بهائیان ایران است. فلسفی از طرف آیت الله بروجردی پیام ابراز نگرانی از رشد بهاییت را به مصدق ابلاغ کرده و این به معنای درخواست سرکوب بهاییان بود. اما دولت سکولار نسبت به آزادی باورها و مذاهب بی طرف است و این سخن مصدق که مخاطب را شگفت زده کرده بود در هفتاد سال پیش پیشروترین شکل حکومتداری در ایران بوده.

با این مقدمه خواستم بگویم برای شهروند ایرانی، مسلمان یا بهایی یا بی دین یا باورمند به هر عقیده ای خشونت پرهیز نباید فرقی کند. این نه معنای دفاع از بهاییت یا هر آیین و باور دیگر که به معنای دفاع از حقوق شهروندی است. اتفاقا معیار مهم دموکراسیخواهی دفاع از حقوق جمعیت ها و گروههایی است که چه بسا با شما زوایه فکری زیادی هم داشته باشند.

به عبارتی منِ نوعی در دفاع از حقوق شهروندان به اعتقاد آنها کاری ندارم. برای من نوعی، ایران اصل است و ایرانیت محور اتّحاد همه کثرت های جامعه است. من با هر باوری در عرصه عمومی بحث میکنم و نقد میکنم و ایده ای که نزدیک ترین به سعادت جمعی مردم ایران است را نشر می دهم اما در دفاع از حقوق آیینها و دینها و باورهای متفاوت تردیدی نمیکنم. چرا که ایران مدنی بر مبنای تکثّر است و سعادت جمعی ما در پذیرش تفاوت هاست.

رفتاری که جمهوری اسلامی با بهایی ها میکند شرم آور است. تخریب خانه ها و آزار و اذیت آنها ظلم به شهروند ایرانی است و انباشت کینه در راستای نقض منافع ملی ایرانیان است. البته که این رفتار مختص به بهایی ها نیست. جمهوری اسلامی "دیگر ستیز" است و بلایی سر دراویش شیعه مذهب آورد که یکی از غیرسیاسی ترین جریان های مذهبی را وارد معادلات سیاسی کرد.

دیگرستیزی علیه توسعه دموکراتیک است و قلب توسعه متوازن دفاع از منزلت شهروندان ایرانی فارغ از اعتقادشان است. در همین راستا مخالف با هر شکلی از ظلم به شهروندان ایرانی هستم. برایم فرقی نمیکند آن شهروند بهایی باشد یا شیعه یا سنی یا بی دین یا مخالف سیاسی من باشد. این معنای اصلی #ایران_برای_همه_ایرانیان است یعنی جایی که ایران برای ما ریسمان وحدت بخش باشد و با کرامت شهروندانش تعریف شود و قدرت ما در تحمل دیگری افزایش یابد. ایران، وحدت بخش کثرت هاست و آزادی شهروندان محتوای زیبایش است. پس زنده باد ایران مدنی، این رویای دیکتاتور ستیز.
ایران مدنی برای نجات جان موناهایی که در راهند

مجتبی نجفی

این تصویر خندان مونا حیدری است؛ تازه ترین قربانی کودک همسری، فرهنگ عشیره ای و قبیله ای که غیرت و ناموس را بالاتر از انسان میپندارد. تاکید بر#ایران_مدنی و شهروند مدار برای شکستن همین حصارهای کذایی است که ارمغانش خون است.

هر چه از مناسبات قبیله ای عشیره ای و فرهنگ مردسالار کاسته شود ما به سوی جامعه ای با صلح بیشتر حرکت میکنیم. فرهنگ قبیله ای نیازمند پالایش جدی است‌. قوم و قبیله نمیتواند جای شهروند را بگیرد و این چالش اساسی نیازمند گفتگو و بحث آزاد است که حکومتهای استبدادی از آن طفره میروند. این فرهنگ نه با یکسان سازی و سرکوب محو میشود نه با موعظه و نصیحت. تنها در قالب ایران مدنی است که با وضع قوانین به روز از گستاخی حاملان غیرت کذایی جلوگیری کند و از طرفی دنیای انسان مسئول و محق را بازسازی کند.

برای همین است هم به نهاد دولت مدرن و هم به جامعه مدنی زنده و پویا نیاز داریم تا برای دهه های آینده ریشه قوم گرایی و قبلیه گرایی منحط برچیده شود و تنها فرآورده های فرهنگی از موسیقی و آواز و برخی سنتهای زیبای همدلی و همیاری باقی بماند. البته این بحران صرفا به قبیله گرایی و عشیره سالاری محدود نمیشود حتی در بسیاری انسانهای به ظاهر مدرن هم نوعی احساس برتری به زن دیده میشود: زن به مثابه کالا.

این بحرانهای پیچیده و چند بعدی در نظامهای دیکتاتوری که در طول تاریخ معاصرمان مانع بحث آزاد و گفتگوی جمعی شده اند امکان حل و تخفیف ندارند‌. تنها در بستر دموکراسی و حاکمیت قانون به روز شده است که میتوان از قتل مونا و رومینا های بسیاری در این سرزمین جلوگیری کرد. برای همین من هر گونه بازگشت ذهنی به گذشته استبدادیمان را ارتجاع میدانم و هیچ تعارفی در این زمینه ندارم که دفاع از استبدادهای مذهبی و سکولار هر دو نمودهایی از ارتجاع هستند. چرا که استبداد مانع بحث آزاد و گفتگوی جمعی است و از جمله قربانیانش مونا حیدری است که میتوانست در ایران مدنی و شهروندمدار سرنوشتی متفاوت داشته باشد. پس ترویج گفتمان ایران مدنی که نفی صریح دیکتاتوری بدون اما و اگر و تاکید بر جامعه ای است که در آن تکثر و بحث آزاد شاخصه اصلی اش است نجات جان قربانیان بسیاری است که هنوز زاده نشده اند. نجات موناهایی که در راه هستند.
#مونا_حیدری
https://t.me/modjtabanajafifrance/1465
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حکومت دینی بزرگترین دشمن دین است؛ دشمن مدنیت است چون عالی ترین مفاهیم قدسی را به زمین قدرت می آورد و در خدمت سلطه قرار می دهد؛ در نتیجه دین که کارکردی بعضا اخلاقی ، اجتماعی، فردی دارد میشود‌ ابزار تداوم استبداد دینی که به مراتب از استبداد سکولار خطرناکتر است. برای همین بود طالقانی هشدار داد استبداد نعلین که اشاره به استبداد روحانیون است از استبداد چکمه که استبداد نظامیان سکولار است خطرناک تر است. تجربه جمهوری اسلامی ایران، طالبان در افغانستان نشان داده که دینداران اصیل برای حفظ دین باید دینداری را از حکومتداری فرسنگها دور و به حیات دین در عرصه عمومی بیاندیشند.

دینداری یک نگاه متفاوت به جهان در کنار نگاههای دیگر و حق زیستن در عرصه عمومی که خانه زیست کثرت هاست را دارد اما در ساخت قدرت میشود ابزار سلطه. به نام خدا به خلق خدا ظلم میشود. میوه دین حکومتی هم رشد دین ستیزی است. جدایی نهاد دین از دولت اصل بنیادین دموکراسی و بی نهایت هم به نفع دینداران و هم به نفع بی دینهاست. تحمل دینداری در عرصه عمومی نشانی از رواداری و تحمل سبک زندگی بی دینها از سوی دینداران نشانی از درجه اعلای دیگرخواهی است #ایران_مدنی
#مجتبی_نجفی
mojtaba najafi(مجتبی نجفی)
Video
غفران بدخشانی شاعر افغانستانی در برابر استاد ابتهاج چه زیبا از پیوند دیرین ایران و افغانستان میگوید و آخر میگوید: درود ای همزبان من هم از ایرانم". این زبان هنر است که ما را به ایران نه در معنای جغرافیاییش که در معنای فرهنگی اش پیوند می دهد. و البته پیام اصلی شعر همین است: "نگاهم کن نه با تحقیر" :
"درود ای همزبان، من از بدخشانم
همان مازندران داستانهای کهن
آن زادگاه این زبان ناب اجداد و نیاکانت
تو از تهران، من از کابل
من از سیستان، من از زابل
تو از مشهد، ز غزنی و هریوایم
تو از شیراز و من از بلخ میآیم
اگر دست حوادث در سر من تیغ میکارد
و گر بیداد و استبداد میبارد
نوایم را اگر دزدیده اند از من
سکوت تیرهای در خانه خورشید گسترده است گر دامن
سیه پوشان نیک اندیش و فوج سر به داری در رگانم رخش
میرانند
مرا بشناس
من آنم که دماغم بوی جوی مولیان دارد
و آمویی میان سینه ام پیوسته در فریاد و جریان است
و در چین جبین مادرم روح فرانَک می تپد
از روی و از مویش
فروهر می تراود، مهر می بارد
و سام و زال سام و رستم و سهراب و آرش را
من و این پاک کیشان کمان کش را
به قول رازهای سینه تاریخ پیوندی است دیرینه!
نگاهم کن
نه با توهین و با تحقیر و با تصغیر
نگاهم کن نگاهت گر پذیرد برگ سیمایم
ز بومسلم و سیس و بومقنّع صورتی دارد
درست امروز شرح داستان و داستان با توست
و اما استخوان قهرمان داستان با من
تو گر نامی
نشانم من
تنت را روح و جانم من
من ایرانم!
خراسان در تن من می تپد
پیوسته در رگهای من جاری است
بشناسم
بنی آدم گر از یک جوهرند
ما را یکی تر باشد آن گوهر
درود ای همزبان من هم از ایرانم!"
#ایران
#افغانستان
همدوشی فاجعه و حماسه

مجتبی نجفی

این تصویر رخداد بم را برای ما فشرده میکرد. شاهدی بود بر فروپاشی یک نظم. دو خردسال تکه هایی از ایران بودند و پدر، ایران‌‌. عکسی به شدت نمادین که هم راوی عمق فاجعه بود و هم راوی ایستادگی یک ملت.

نمادهای تاریخی فرهنگی ما برای مقابله با فاجعه فراخوانده شدند. مردم خشمگین از ناپایداری خانه ها و ارزانی جان انسان و معترض به حکمرانی نامطلوب که حتی توان مدیریت کمکهای انبوه را نداشت، یکدل برای بازسازی آنچه که از دست رفته فراخوان دادند. آنها شدند روایتگر فاجعه و همبستگی، روایتی که روایت قدرت را به چالش میکشید. پرسشگر بود و در عین حال همبسته.

این تصویر، نمادی از همین مردم بود که باید فرزندش را به خاک میسپرد و دو کودکش همان بم بود؛ زخمی و بی جان. پدر در انبوه مصیبت باید میایستاد،کمر خم نمیکرد و چه مصیبتی بزرگتر از این: خاکسپاری فرزند به دست والدین. اما چاره ای نبود، از دل خاکستر، ققنوس باید برخیزد، سرود بخواند و دوباره پرواز کردن را بیاموزد و در بم ما دوباره از خاکستر برخاستیم با پرسش بنیادین و همیشگیمان:"چرا جان در سرزمینمان این اندازه ارزان است؟ ".

در بم، فاجعه ای رخ داد و از دلش حماسه ای. فاجعه و حماسه دوشادوش همدیگر حرکت کردند و همچنان هستند. گویی بم، آینه ای بود از قدرت ما و ضعف ما‌. از سفیدی و سیاهیمان. درست مثل این تصویر که ایستادگی و افتادگی را همزمان نشانمان می دهد.
#بم
#ایران
#Bam
https://t.me/modjtabanajafifrance/1097
بهایی ستیزی و تضعیف ایرانیت

مجتبی نجفی

«دکتر مصدق بعد از تمام شدن صحبت من به گونه ای تمسخرآمیز قاه قاه و با صدای بلند خندید و گفت: آقای فلسفی، از نظر من مسلمان و بهایی فرقی ندارد. همه از یک ملت و ایرانی هستند... موقعی که به محضر آیت الله بروجردی رسیدم و این جمله را گفتم، ایشان نیز به حالت بهت و تحیر پیام وی را استماع کرد.»
این روایت فلسفی از واکنش مصدق به درخواست آیت الله بروجردی برای فشار به بهاییان بود. اینجا مصدق ایران را حبل المتین می داند و فراتر از هر رنگ مذهبی یا قومیتی می داند با اینکه خود مسلمانی عامل به شرع بود عقیده مذهبی اش را در حکومتداری دخیل نمی کند و از سویی آزادی های مشروع جمعیت های مختلف را سرکوب نکرد آن هم در دوران اضطرار. امروز که خبرهای هجوم به خانه های بهاییان را میشنوم باز هم برای از دست رفتن بنای حکومت ملی سکولار که دین ستیز یا دین سالار و سرگوبگر نباشد و مدافع آزادی های مشروع سیاسی و مدنی باشد افسوس می خورم. هر تعلقی می تواند آزاد باشد، این سوای مخالفت یا موافقت با یک عقیده است. بهایی ستیزی در این سطح و رفتار کردن با جمعیتی در مقام اسرای حکومت شرم آور است. هراس، نتیجه این حجم سرکوب و انباشت کینه در بین جمعیت های مختلف ایرانی است. چه تضمینی است حتی درصورت تغییر ساختار سیاسی این انباشت کینه به بازتولید خشونت منجر نشود؟ گفتمان " ایران مدنی" تلاش میکند ایرانیت را محور و خرده هویت ها را نه سرکوب که فرصت کند. کارویژه جمهوری اسلامی تضعیف ایرانیت و پررنگ کردن هویت های واگراست که در نهایت جامعه را در وضعیت تضاد هویتی قرار میدهد. " ایران مدنی" نقطه تعادل ماست که برونداد سیاسی اش نظام سیاسی دموکراتیک است. سلطنت و ولایت هر دو نظامهایی علیه " ایران مدنی" بوده اند.

#ایران_مدنی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
استاد شجریان به صدا و سیمای به اصطلاح ملی که تحت سلطه اقتدارگرایان است نامه ای زد و خواست که آهنگ "ایران ای سرای امید " پخش نشود. خواسته بود بگوید " ایران‌‌ ای سرای امید" برای آغاز انقلابی بود که قرار بود وحدت ببخشد اما خون و خشونت را بر آن حاکم کردند. نوشته بود این سرود با امروزمان نسبتی ندارد و چه درست میگفت. این سرود چشم اندازی به سوی ایران متحد ومتکثر است که در آن اقتدارگرایی جایی نداشته باشد...ایران ای سرای امید یک آرزوست. تعهدی به آینده است جایی که دیگر شجریان ممنوع التصویر نشود و ایران اسیر فرقه گرایان نگردد. ایران ای سرای امید پر از تنوع است مثل همین تصاویری که در این کلیپ میبینید. خانه بزرگی پر از برادر و خواهر، همراه و رفیق است که سپیدی اش بر سیاهی اش غالب میشود. " ایران ای سرای امید" هم نفی امروز ماست هم نقد گذشته مان و هم نقطه نهایی مسیرمان. " ایران ای سرای امید " می گوید این خانه زیبا آنقدر بزرگ است که همه را فارغ از هر تعلقی جای دهد. میگوید حیف که دیوارهایش را خراب میکنید و بر صورتش چنگ میاندازید و ساکنانش را به اجبار بیرون میکنید و خشونت را به جای مهر میکارید...
#ایران_ای_سرای_امید
در پاسخ به عبورهای بی معنی

✍️مجتبی نجفی

*تیپ ما مطالبه گران تغییر که وابستگی به حکومت ندارند و خواهان تغییرات ساختاری در شکل مدنی هستند و منتقد تمامیت خواهی، فرقه گرایی و خشونت حاکمیت و البته برخی گروههای اپوزیسیون هستند:
*از مهره هایی که بتوانند ایران را در گذری مسالمت آمیز، بدون حمام خون و تجزیه کشور کمک کنند حمایت میکنیم.
*به دهه شصت و گذشته شان نقدهای جدی داریم اما در این نقدها متوقف نمیشویم. سرباز خط مقدم را اگر نتوانیم حمایت کنیم از پشت خنجر نمیزنیم‌.
*" ایران " اولویت اول و آخر ماست. منتها نه ایران وابسته نه ایران مستبد. ایران مدنی با تکثر زیبا و جمع های همبسته برای رسیدن به همزیستی مسالمت آمیز . ایران مدنی در خاورمیانه خون و آتش اگر چه تحققش دشوار است اما برای صلح منطقه ای و جهانی ضروری است.
*ما منتقد دهه شصتیم چون دیگر نمیخواهیم شاهد برادرکشی و خواهر کشی باشیم. " ایران مدنی" شاید دیر به دست بیاید اما در آن گروهها و جریانهای سیاسی با اسلحه و حذف با هم تسویه حساب نمیکنند. دورنمای برخی منتقدان دهه شصت تکرار مناسبات حاکم بر آن دهه است. فقط سرکوب کننده و سرکوب شونده در ذهن آنها تغییر کرده .
*در خرداد هشتاد و هشت سه نفر وعده هایی دادند و مردم را دعوت به صندوق رای کردند. در نظر ما تقلب بزرگ شد. ما خواستار ایستادگی آن سه نفر برای احقاق حقوقمان شدیم. آنها ایستادند ، خیابان هراسی نکردند، پا به پای معترضان حرکت کردند و رنج حصر را به بهای یک "نه" بزرگ خریدند‌. شما که منتقد گذشته شان هستید حداقل این ایستادگی را احترام بگذارید تا انگیزه ای برای بقیه شود.
*عده ای که گمان میکنند در خارج از کشور با زدن رهبران جنبش سبز، سند رهبری اعتراض ها به نام آنها خواهند خورد ساده اندیشی میکنند. به اعتقاد من در خارج از کشور هیچ رهبری شکل نخواهد گرفت و نبض تحولات در داخل است و اهمیت خارج از کشوری ها در گزاره های دیگری است. اگر مدعی هستید فراخوان خیابان دهید تا تعداد لبیک گویان مشخص شود. اعتراضهای چندسال اخیر،خودجوش بوده و سازماندهی آنها از توان احزاب سیاسی داخل و خارجی، خارج بوده.ادعای رهبری این اعتراض ها موج سواری فرصت طلبانه است‌.
*مقاومت محصوران سرمایه نمادین است در بزنگاه خاص کمک حال جنبش مدنی در ایران خواهد بود.
*اهمیت مقاومت محصوران در شکستن ابهت دیکتاتوری بود جایی که این پیام صادر شد یک شخص فصل الخطاب یک ملت نیست‌.
*باید مراقب باشیم ضمن نقد رادیکال از باز تولید مناسبات دهه شصتی اجتناب کنیم.چرا که امنیت و آزادی هیچ کدام قابل معامله و فروختنی نیستند.

@modjtabanajafifrance
#ایران_مدنی
💥ایران مدنی علیه باز تولید استبداد

مجتبی نجفی

💥 وقتی فرودستان در آبان کشتار شدند ویدئویی از آیت الله خامنه ای پخش شد که هشدار می داد نسبت به کشتار مستضعفین، وقتی جرج فلوید را آن پلیس سفیدپوست بیرحمانه کشت آیت الله خامنه ای گفت" آدم می کشند خجالت هم نمیکشند"، کاربران، قربانیان جنبش سبز و حرکت اعتراضی آبان را یادآوری کردند.
💥 وقتی که نرگس محمدی از تماس تلفنی با فرزندان محروم است نامه دهم خرداد سال چهل و شش او به افسر نگهبان زندان برای حق تماس تلفنی او یادآوری میشود ، وقتی به درستی از نمایشی بودن انتخابات در زمان شاه انتقاد میکرد منتقدان قلع و قمع کاندیداها توسط شورای نگهبان را یاد آوری کردند.
💥 همه این یادآوری ها باز تولید استبداد به نام جمهوری اسلامی را معنا می دهند. تلاشهایی که تا کنون به بن بست رسیده. مرحوم احمد صدر حاج سید جوادی در یکی از برنامه هایی که از طرف ما به دانشگاه علامه دعوت شده بود میگفت وکالت آیت الله خامنه ای را قبل از انقلاب بر عهده داشتم . وقتی زندان رفتم پیام دادم خوب حق وکالتم را پرداخت کردید. مرحوم طاهر احمد زاده که یکی از فرزندانش اعدام شده بود میگفت خانه ام پناهگاه آیت الله خامنه ای بود فرزندم با پای کثیف پارچه ای را کثیف کرد خشمگین شدم آیت الله خامنه ای گفت عتاب نکن این پنجه شیر است. فرزندش پس از انقلاب جز اعدامی ها شد گفتم عجب هوای شیر را داشتید...

💥باز تولید استبداد یعنی اینکه جای زندان و زندانبان تعویض شود بدون اینکه در مناسبات حاکم تغییری ایجاد شود. همان افسر نگهبانی که آیت الله خامنه ای را از تماس تلفنی محروم کرد امروز نرگس محمدی را محروم کرده. همان افسرانی که کشتار کردند امروز در مقیاسی بدتر معترضان را کشتار میکنند. همان وکیلی که از حقوق آیت الله خامنه ای دفاع کرد به زندان افکنده شد.
💥استبداد با بی قانونی و زور عجین شده. تا جامعه مدنی قدرتمند برای مهار قدرت خودسر حاکم نشود همه تغییرات به باز تولید استبداد در شکلی دیگر منجر خواهد شد. تلاش برای تقویت ایران مدنی که در آن صاحبان قدرت خودسر محدود شوند ضرورت است. مشکل تاریخ ما نه تاج نه عمامه نه شاه نه شیخ که تقویت صدایی است که قدرت مطلقه را محدود کند.
💥 قدرت مطلقه ایران را توده وار و گله وار میخواهد اما در ایران مدنی انسان فارغ از‌ همه تعلقات صاحب حق اعتراض است. به همان نسبت که قانون جایگاهش را تنظیم کرده اختیارات حاکم را هم محدود کرده.
#ایران_مدنی
#صدای_نرگس_باش
https://t.me/modjtabanajafifrance/922
ایران مدنی و قدرت مطلقه


مجتبی نجفی

آقای خامنه ای در بین روحانیون مخالف شاه به روزتر از همه بوده. اهل شعر و شاعری و موسیقی گاهی هم پیپی میکشده. این آخری البته امتیازی نیست میخواهم تفاوت زیستی با دیگر روحانیون را بگویم. شریعتی در یکی از سخنرانی ها خطابه خامنه ای اگر اشتباه نکنم در مورد زن را تحسین میکند. شاید در هنگام جانشینی از گزینه های موجود به استثنای آیت الله منتظری که به خاطر اعتراض به اعدام ها از دور خارج شده بود او روحانی نرم تری بوده به نسبت سایر گزینه ها. اما توجه کنیم این تنها ما نیستیم که شخصیتمان را شکل میدهیم این تعامل اراده ما با محیط و فضایی است که در آن زیست میکنیم شخصیتمان را شکل میدهد. یعنی تعامل سوژه فعال با ساختار.

ولایت فقیه خود پتانسیل زیادی داشت تا رهبرانی غیر دموکرات خلق کند اما ولایت مطلقه فقیه بعد از بازنگری قانون اساسی هر اراده ای را تسلیم استبداد میکند. شخصیت ما کم کم در تعامل با ساختار و ارتباط با سایر بازیگران شکل میگیرد. رهبری جمهوری اسلامی بعد از فوت آیت الله خمینی ساختار مند شد‌. تشکیلات جدیدی در آن شکل گرفت که خود دولتی در دولت است. اختیارات اصل صد و ده، رهبر را بیشتر از هر وقت دیگر سلطانی قدرتمند کرد. سلطانی که به تدریج نقطه اتکایش شد قدرت نظامیان. اینجا دیگر نه شعر کارآیی دارد نه حرفهای روشنفکرانه‌‌. سلطان که میشوی آدم جدیدی شده ای. به خصوص اگر سیستم نظارتی درستی تعبیه نشده باشد این قدرت وسوسه گر آدمی را تحت سلطه خود میگیرد و به او وجودی جدید میدهد.

قدرت به ذات خود فساد آور است چون تمایل دارد بر ذهن و بدن تحت سلطه استیلا یابد. فیلم " مرگ و دوشیزه" اثر رومن پولانسکی یک دیالوگ مهمی دارد جایی که آن پزشک زندان سرانجام اقرار میکند به آن خانم زندانی تجاوز کرده. او توضیح میدهد چگونه در فقدان نظارت میلش برای تسلط بر بدن زندانی و البته ذهن او افزایش یافت. چگونه به تدریج احساس کرد آن دوشیزه و آن بدن از کالاهای اوست.

قدرت مطلقه همین ویژگی را دارد. میل سیر نشدنی به استیلا. هم روحی هم جسمی. وقتی بر " ایران مدنی " تاکید میکنیم برای همین است که مشکل نه فرد که ساختاری است که قدرت را افسار گسیخته میکند. مشکل نه عمامه نه تاج، نه شاه نه شیخ بلکه نگاهی است که " تنوع " جامعه ایرانی را به رسمیت نمی شناسد. سلطان، به تدریج ایران را در نگاه خود تعریف میکند و در این نگاه محدود چه بسیار جمعیت ها و انسان ها طرد میشوند و آنگاه داستانی تکرار میشود که پدران مشروطه خواهمان را وادار به قیام کرد: قدرت مهارناپذیر، حاکمیت بی قانون.

https://t.me/modjtabanajafifrance/916

#ایران_مدنی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مهر تو چون شد پیشه ام...
دور از تو نیست اندیشه ام ...
در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما... #ایران_فردا / مراسم هشتمین سالگرد عزت و هاله سحابی
روحانی را تنها نگذاریم
بيانيه فوری و مهم #روحاني خطاب به دانشجويان و جوانان:
" این‌جانب از همه دانشجویان و جوانان کشور که سفیران آگاهی و امیدهای آینده پرفروغ #ایران هستند تقاضا می‌کنم در دو روز باقیمانده تا زمان رأی‌گیری در خانه ننشینند و راهی شهر و دیار خود، در اعماق روستاها و شهرها و اقامتگاههای عشایری کشور شوند و با روشنگری نسبت به مسائل کشور و تبیین راهکارهای علمی و عقلانی بهبود آن‌ها، مردم را به مشارکت فعالانه در #انتخابات فرا بخوانند.
دانشجویان و جوانان عزیزم مستحضرند که در روزهای گذشته، عده‌ای برای کسب نامشروع قدرت، دروغ‌های زیادی را درباره امضای سند۲۰۳۰ و قصد دولت برای ارائه آموزش‌های غیراخلاقی و منافی عفت در روستاها و نقاط حاشیه‌ای شهرها و مراکز مذهبی پراکنده‌اند و هراسی اخلاقی در دل مردمان دیندار و پاک‌نهاد این سرزمین ایجاد کرده‌اند. این‌جانب از شما می‌خواهم با روشنگری و تلاش برای آگاه کردن مردم نسبت به کذب بودن چنین سخنان افتراآمیز و بی پایه ای، راه را بر هر گونه سوءاستفاده مردم‌فریبان از احساسات و عواطف دینی مردم ببندید "https://t.center/modjtabanajafifrance