میناگری های قرآنی
(۳۲)
مقدمه یازدهم:
کتاب و نور
سید عطاء الله مهاجرانی
«نور» یکی از مهمترین کلید واژه های قرآن مجید است. نور از اسامی حُسنای خداوند سبحان است. در آیه ۳۵سوره نور، که به «آیه نور» مشهور است؛ ابن سینا و صدرالمتالّهین و امام محمد غزالی تفاسیر بسیار جذابی بر این آیه نوشته اند. به تعبیر و یا با اقتباس از سبک قرآن شناسی علامه طباطبایی می توان این آیه را از غُرر آیات قرآن مجید تلقی کرد. ( انشاءالله بعدا در بحث مستقلی به آیه نور که همانند یک نمایگاه با شکوه نقاشی تماشایی است؛ به عنوان میناگرانه ترین آیه قرآن مجید اشاره می کنم. اگر پیامبر اسلام فقط آیه نور را آورده بود؛ به عنوان سند وحی رسالی او بسنده بود!)
به این نکات توجه کنید:
اول:
نور به عنوان یکی از اسمای حُسنای خداوند.
واژه نور هفت بار در سوره نور تکرار شده است. ۵ بار در آیه ۳۵ که آیه نور است و ۲ بار در آیه ۴۰ که وصف تاریکترین تاریکی هاست، آیه تاریکی! یا روی دیگر سکه زرسرخ آیه نور. در شروع آیه نور:
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ… »
«خداوند نور آسمان ها و زمین است؛ مثل نور او همانند چراغدانی است…» نور در دو منزلت در همین ابتدای آیه مطرح شده است. نور خداوند و مثل نور او که همانند چراغدان است. این منزلت ها متفاوتند. شاید بتوان تفسیر شیخ شهید شهاب الدین سهروردی را در این باره سخنی تمام تلقی کرد. او وجود را مساوی یا مساوق نور می دانست. (۱) البته می توان گفت « وجود» نسبت به « نور» اعم است. چنانکه وجود می تواند شامل ظلمت هم بشود. آیا اگر نور را مساوق وجود تلقی کنیم؛ نور شامل ظلمات و یا سیاهچاله ها که کهکشان ها در آن ها گم می شود؛ نیز می شود؟