﮼ تو اینجا زندگی میکنی ؛ اینجا توی قلب من، وسط تپشهاش. اینجا تو وجود من، بین تک تک سلولهام اینجا تو فکر من، بین همهی دغدغههاش. تو اینجا زندگی میکنی؛ لا به لای ذرات وجودم، بین رنگهای تنم، تو عمق وجودم. میبینی؟! من پر از نیاز با تو بودنم تو باید باشی تا من باشم ؛ عشق من💖!"
- برایش جایی پنهانی نوشته بودم : «با شما همه چیز زیباتر است دل یار من ؛ شب ها روشن، کلاغ ها رنگی و زندگی مثل همان شربت آلبالوی خنکی که وسط چله تابستان زیر نور تیز آفتاب خورده می شود. با شما دوست داشتن چیز مطلوبیست🤩☘!"»
‹ باعرض درود و آرزوی تندرستی برای شما ... باتوجه به افزایش علاقهی بنده به جنابعالی ؛ خواهشمند است هوای دل عاشق مارا بسیار داشته باشید ؛ کم محلی یا بی محلی با این دل ساده ، باعث شکسته شدن آن میشود امیدوارم که باوجود پررنگتان ؛ قلب بنده سالم بماند و این زندگی دشوار را راحت و آسوده کنید❤️!›
❪ محبوب من ! پاییز میراث فرهنگی عشاق است. شما نباشی همه بغضهای جهان در گلوی من است. کوچهها را یکی یکی ورق میزنم از پاییز راهی به شما پیدا میکنم. بارانهای درونم آغاز میشود. محبوبم بی تو پاییز دوران سختیست. + محبوب من ! آه . . . ازین بیتو گذشتها :)🖤!" ❫
⌈جانان دلم❥... خواستم بگویم چه خوب که ... سروکلهات میان روزمرگیهای زندگیم پیدا شده با تو بودن یک جور عجیبی میچسبد.زمستان باحضورت گرم و تابستان با نسیم خوش بودنت خنک است تو که باشی غم پاییز هم با من کاری ندارد،مثل بهار زیبایی ، آدم از با تو بودن لذت میبرد جان دلم :)) ! چهخوب که همدمی چون تو دارم در سختی و آسانی های من همیشه حضور داشتی و هر لحظه با دستان گرمت یادآور میشوی که چقدر دوستتدارم❤️❤️!"⌋
﮼ قلب من فقط به این امید میتپد که ... تو هستی ؛ تویی وجود دارد که من میتوانم آن را ببینم ، او را ببویم ، اورا ببوسم ، او را در آغوش خود بفشارم و او را احساس کنم❤️🦋!"
◥جان دلم ... بیا میان این همه قصه تلخ عاشقی استثنا باشیم... بیا قصه ما اینگونه به پایان برسد که ؛ وسط یک روز سرد زمستانی که فقط خودم و خودت در پارک نشستهایم ، دست در جیب کاپشن من کنی و ببینم حلقهی پرنگین و زیبایی را در دستم انداختهای . با ذوق نگاهت کنم... بگویی با من ازدواج میکنی؟ بگویم جانم فدایت، نیکی و پرسش؟ بیا قصه ما این گونه تمام شود : که صدای ساییدن قند ها بالای سرمان زیباترین صدای زندگی مان شود و وقتی عاقد میپرسد وکیلم ؟؟ اصلا فراموش کنم که کمی ناز کنم و سریع بله را بگویم ! بیا قصه ما اینگونه به پایان برسد : که چشم هایم را با یک دستمال ببندی و دست مرا بگیری و با خودت ببری ؛ صدای به هم خوردن کلیدی را بشنوم دستمال را از مقابل چشمانم برداری و یک خانه نقلی و زیبا ببینم و خیالمان راحت شود که روی این روزگار لامروت را کم کردهایم ! جان دلم ... بیا تمام سیمرغ های بلورین قصه های عاشقی را مال خود کنیم و اُسکار عاشق ترین زوج دنیا مال ما شود ! جان دلم ... ◢بیا عاشق هم بمانیم و بمانیم و بمانیم💗🌹!