📚
ثروت وزراء
* خراج مالیات اراضی بود که از
اهل ذمه گرفته می شد و * جزیه هم
مالیات سرانه.
در آغاز فتح اسلام کسانی که به آئین خویش ماندند در * ذمهء مسلمانان درآمدند وَ
اهل ذمه در حمایت مسلمانان بودند. اما هیچ حقی را برای آنان جایز نمی شمردند. بنای معابد هم برای آنها ممنوع بود.
** جامه ی این ذمی ها از جامه ی ( لباس ) مسلمانان جدا بود. بر پیشانیِ آنان داغ می گذاشتند تا از دیگران شناخته شوند. اگر ذمی توانگر بود هرسال ۴ دینار می پرداخت.
یک مُهر بر گردنِ ذمی بود تا هنگام پرداخت جزیه ی بعدی.
* خراج ستانی هم که غالبا با تهدید
و فشار توأم بود.
* عبدالله بن هیثم بن سام با انواع شکنجه ها مطالبه گر خراج بود.
#خراسان و * سواد بیش از جایی دیگر دستخوش بیداد و ستم بود.
بدین گونه خلفا و عمال هر چه
می خواستند به عنوان خراج مطالبه می کردند.
*
رسم الجاء گاهی هم مالکان زمین خود را به نام مقربان خلیفه می کردند تا از ستم مأمور خراج رها شوند.
ظلم و فشار سبب این حیله بود.
** مردم #زنجان و #فارس و #مراغه
بر اثر بیداد کارگزاران خلیفه
املاک خود را ترک می کردند.
عمده خراج عباسیان
را مردم خراسان و عراق می پرداختند
گاهی هم تنها چاره آشوب و شورش بود.
شورش ها هم از همین ناحیه بود.
عیاران و راهزنان در راه ها به جان مردم می افتادند و دسته سپاهیان هم با آنان همدست بودند و این مردم درمانده و پریشان راه به جایی نداشتند.
مظالم در خارج از #بغداد هم وضع به همین منوال بود، هیچکس بر جان و مال خویش ایمن نبود.
در #فلسطین سپاهیان به زور وارد خانه مردی رفت و چون زن او را راه نداد بر او تازیانه زدند.....
فساد عرب باری؛
در آن شهر پرشکوه و گناه آلود
#هزار_و_یک_شب
خلیفه ی #بغداد اندک اندک همان شیوه ی
** خسروان و قیصران را در پیش گرفت همان بی رسمی و بیداد که
#ساسانیان را به سقوط و نکبت کشاند.
و این فاتحان به تن پروری و فساد کشانیده شدند.
* آئین مسلمانی جای خود را به طمع و جاه داد و چنان محسوس بود که ؛
رتبیل ( پادشاه ) #سیستان
بانگ برآورد که؛
کجایند آن قوم؟ شکم هاشان به پشت چسبیده بودچهره شان خاک و سیاه
تنشان از برگ خرما و بهتر می جنگیدند
الحق که درست گفته بود زیرا
زیرا اعراب دیگر فاتحان #قادسیه و
#تیسفون نبودند ، چرا که فساد و جور و رشوه آنان را دگرگون کرده بود.
حقیقت اینست که عامه ی مردم رعایای ضعیف بودند که زمین بکارند تا عربان درو کنند و حاصل را بردارند.
از این رو وقتی ضعف و انحطاط خلفا رسید
و ترکان و ایرانیان نیرو یافتند فرصتی پیش آمد که
" خراسان به دست طاهریان و صفاریان
استقلال یافت. "
بعد از دویست سال
.دویست سال بعد از حکومت #ساسانی
از حکومت عرب جز نامی نماند.
امارت و حکومت حتی در بغداد
در دست ایرانیان بود.
زبان ایرانی که #دوقرن_سکوت
را تحمل کرده بود اکنون طلسم خود را
می شکست
وَ خود را برای سرودن جاودانی ترین
نغمه های ادبیاتِ جهان آماده می کرد.
[[ با آنکه
بابک سردارِ آذربایجان به دار
آویخته شد
با آنکه
مازیار امیرزاده طبرستان به قتل
آمده بود ]]
باز ققنوس ایران از زیر خاکستر سر بر می آورد.
یک دورنما
در طی این دو قرن بر ایران چه گذشت؟
دورنمایی از تاریخ و حوادث این دو قرن را اکنون می توان ترسیم کرد. طوفان سهمگین که دولت #ساسانی را زیر و زبر کرد.
#حجاج در عراق
#ابومسلم در خراسان
و
[
جاویدان #بابک در #آذربایجان
و
سپهبدِ خورشید #مازیار در #طبرستان ]
به کوشش برخاستند زیرا برای رهایی از
خواری ها و کوچک شماریهای عربان
بر مردمِ ایران جز
رستاخیز چاره ای
نمی دیدند.
در این رستاخیز پهلوانِ مغلوب قد برافراشت
و پشت فاتح مغرور را به خاک رسانید.
برتریِ ایران به عربان آشکار گشت حکومت و سیادت عرب رفته رفته چون
رؤیای شب نیمه تابستان دود و باد گردید
و خاندان های ایرانی قدرت گرفتند و
قدرت و حشمت به دستِ
#طاهریان و #صفاریان افتاد.
در پایانِ یک شب که در وحشت و
سکوت ، دوقرنِ هول انگیز گذشت
دوباره به سامان و قرار خویش باز آمد.
📚 #دوقرن_سکوت
به قلمِ دکتر؛ #عبدالحسین_زرین_کوب
خلاصه نویسی ؛
ادمین؛ #اردی_ب_۸
▫️ تمام شد .
با سپاس ازشما دوستان نازنین
خانواده کتاب دانش♡
@ktabdansh 📚📖🔖
📖🔖