#بهترین_کتاب_نودونه📘 #هزار_خورشید_تابان✅ به انتخاب:
#نرگس_کرخی💥رمان هزار خورشید تابان ، تلاش غافلگیرانه ی زندگی دختری ست که با برچسب حرامزاده، در فراز ونشیب و اندوه های بسیار در مسیر تندباد زندگی، دست و پنجه نرم می کند.
در این داستانی که خواندم بارها با مریم گریستم و جگرم با چاقوی طارق، قطعه قطعه شد ولی بی محابا بلند شدم برای تداوم زندگی.
زبان پاک و ساده و مملو از تیزبینی ها و توصیف ظرایف با زیباترین واژگان خالد حسینی ، وجود مرا به دنیای دیگری برد که گاه دوست داشتم در آن سرزمین بوده و قهرمان داستان می شدم تا انتقام بی رحم و ناخواسته را بگیرم ولی خشم روبه رو شدن با واقعیت داستان ، جرات را از من می گرفت و نارضایتی از فضای پراندوه و خفقان آور ، دامن انسانیت را زیر سوال می برد.
💥ترجمه ادبی "هزار خورشید تابان" بالغ بر ۵۱ فصل که ۴۵۱ صفحه می باشد. که سرشار از توصیفات جز به جز و تبین ظرایف و فضای داستانی ست با زبان ساده وقابل فهم.
💥نویسنده ی هزار خورشید تابان که تجربه ی «بادبادک باز» را دارد در حال و هوای افغانستان سیر می کند با هفتاد من درد و غم های زنان برقع پوشی که در سرزمین درد و جنگ و خشم مثل خورشید در پس ابر مانده اند با سرنوشتی که دردشان ، دل خورشید را ذره ذره آب می کند!
با ترجمه خانم ها پریسا سلیمان زاده و زیبا گنجی ، ادبیات هزار خورشید تابان، تابنده تر شده و اشک های بغض آلود داستان در نجابت واژگان ترجمه شده زیبنده تر جا می گیرد.
💥 در جمله ای که نگاه تلنگرانه ای را به پیوست دارد:
در فصل ۳۸ :
« لیلا به مریم گفت : بیست سالی می شود که او مرده ، یک بار مردن کافی نبود؟!"
✍️ نرگس کرخی ، اسفند ۹۹
🔹هزار خورشید تابان،
#خالد_حسینی،
#پریسا_سلیمانزاده،
#زیبا_گنجی،
#نشر_مرواریدhttps://t.me/klidarnews/3717