🚩📚#نولیبرالیسم_چون_یک_کارخانه_اجتماعی🖌#ساسان_صدقی_نیانام ديگر نوليبراليسم اقتصاد توجه است. هرتوجه براى مثال فالو یا ویو ميتواند منبع درآمد باشد. به عبارتى شما در اوقات فراغت مشغول كار براى يك پيج هستيد. نمونه “صبا صفرى” و بسیاری از سلبریتی ها ميگويد چگونه در نوليبراليسم لايه هاى منفك توليد، مصرف، اوقات فراغت تمايز خود را از دست ميدهند. تعلق خاطر داشتن هم مصرف و هم يك كار است.
ورود هر تکنولوژی در کاپیتالیسم راهی برای بهره کشی از نیروی کار است در
نولیبرالیسم با گسترش کار منعطف و بدون زمان/مکان معین خود را نشان میدهد، کار بعنوان شغلِ معین محدود و نحوه دیگری از آن یعنی کار مجانی که در ذهنیت عام نباید کار محسوب شود تا مستلزم دستمزد باشد، افزایش می یابد.
کامپیوتریزه کردن تولید، ورود استارت اپ و دیجیتالی شدن کار هرگز نمیتواند زمان کار کردن را کاهش دهد فقط میتواند اشکال جدید کار را بوجود آورد و ضرورت کار را به سرتاسر زمان زندگی گسترش دهد. همه چیز ماده خام تولید و ابزار کسب و کار میشود
یک کارخانه اجتماعی.
سرمایه نیروی واکنشی است که به انچه میخواهد نفی کند و از شرش خلاص شود یعنی نیروی کار وابسته است. همه اشکال کار همواره ارزش خود را در شکل پولی برای سرمایه بیان خواهند کرد. هیچ تکنولوژی نمیتواند ضرورت کار را از بین ببرد. نیروی کار به ارباب محتاج نیست ولی سرمایه به نیروی کار چرا.
بنابراین سرمایه برای تابع سازی و کنترل، نیازمند خلق اشکال و تکنولوژی های جدید نظم بخشی و محدودسازی در چهارچوب هویت ها و شرح وظایف است. در
نولیبرالیسم همه این نقشهای
اجتماعی و ورود به ساحت نمادین جامعه پذیری، شکل کار به خود میگیرند. امتناع از کار یعنی همان سرپیچی از:
پذیرفتن وظیفه در ساحت نمادین، پشیمانی حاصل از
یک قصور و گناه، بیانگری در قلمرو ارباب برای بازخرید این کاستی از طریق ابداعاتی
چون موفقیت و خوشبختی، شکل پذیری و محدود شدن میل به مبادله و مکان و زمان و عضوی از بدن استانداردِ جامعه بنام «افراد» ،«مردم» یا «جمعیت» که سازنده سیاسی سرمایه هستند.
https://t.center/kkfsf