⚫️📌دوگانگی متناقض در اقتصاد نولیبرال به روش ایرانیابزار تامین هزینههای اقتصاد “رانتی-رفاقتی-غارتی” ایران.
♦️شبهنئولیبرالهای حاکمیت در رژیم ج.اسلامی، برای موجهسازی منافع، ائتلاف غالب در حوزه های زیر را دنبال میکنند:
اگر که “نولیبرالیسم” به معنی اقتصاد بازار خودتنظیم است؛
● چگونه تزریق منابع اقتصاد (نفت، گاز، معادن و انرژی) به بنگاههای رانتی و تامین منافع گروههای خاص انجام میگیرد؟
موضوع اخذ مالیات از درآمدها و منافع کلان برای مافیای برخوردار از رانتیها برقرار نیست؟
هزینههای بالای غیرحاکمیتی و غیرضروری دولت محفوظ است.
● وجه متناقض؛ چرا برای هزینههای اداره کشور، سرکوب دستمزد کارگران، افزایش
#نرخ_ارز، بهای خدمات دولتی و قیمت کالاهای اساسی در اولویت قرار میگیرد؟
♦️مدعیان دروغ و کلاهبرداران حکومتی و اقتصاددانان رقابتی پاسخ دهند:
در کدام اقتصاد آزاد و رقابتی “مزیتهای رانتی” بر “مزیتهای رقابتی” غالب میشود؟ در اقتصاد آزاد نولیبرال، مفهوم رانت مطلقا فاقد معنی است.
در شرایطی که مردم “درآمد به ریال و هزینه به دلار” دارند، چگونه بنگاههای رانتی “پتروشیمی-فولادی-معدنی-انرژیبر” بایستی “درآمد به دلار و هزینه به ریال” داشته باشند؟
●
#میشل_فوکو میگوید؛ “رئیس جمهوری ماداگاسکار در مراسم تحلیف، از رئیس مافیا سپاسگزاری میکند.” میدانیم که مافیا در آمریکای لاتین، آفریقا و سایر کشورهای در حال توسعه، حتی نمایندهی مجلس و وزیر هم شده و سیاستها را تعیین میکنند؛
فوکو اینرا
«تسخیر حکومت» (State capture) مینامد.
هنگامی که - ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیارد دلار از درآمدهای نفتی از آغاز دولت محمود احمدینژاد وارد اقتصاد دولت کمظرفیت، مستعد فساد و بدون توانمندیهای جامعهی ایران شد. همان افزایش قیمت نفت که برای حکومت شاه نیز تکرار شد تا به سرنگونیاش بیانجامد، به فنا رفته است.
درآمدهای نفتی و رانت بعد از سال ۱۳۹۲ در قالبهای مختلف (تداوم سرکوب نرخ ارز، ارز ۴۲۰۰تومانی، یارانههای سیاه، اختلاس و فساد نظام بانکی و در نهایت از جهش بورس در سالهای ۱۳۹۷ تا به امروز) بر ثروتهای رانتی انبوه غیرمولد افزودهاند.
● رژیمی که از ابتدای استقرارش، قدرت تصمیمگیری و اجرای بالایی نداشت و در سیاست خارجی هم درگیر بود، بر اثر تمرکز ثروتهای انبوه در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۹ اکنون با معضل بزرگتری روبهروست. به قول “خوان پابلو پرز آلفونسو” بنیانگذار اوپک، در نفت همچون «
#مدفوع_شیطان» درونش غرق شدهاند.
انباشت ثروتهای انبوه و قدرت استبدادی سیاسی که هیچ پاسخگویی ندارد، به مافیایی شدن قدرت و ثروت و در نهایت به «
#تسخیر_حکومت» انجامیده است.
جدایی ثروت از قدرت از بنیانهای دموکراسی بورژوایی است. اما صاحبان ثروت در فقدان ابزارهای حکمرانی مدرن کارآمد، با نیروی پول حکومت را تسخیر کرده و به اندازه پولشان – بسیار فراتر از یک رأی بورژوایی– بر سیاست حکم میرانند.
#دوگانهی_نولیبرالیسم#نولیبرالیسم_دولتیhttps://t.center/kkfsf