🚩💢 دُمی که میرقصد‼️★ در رمان «سلطنت کوتاه پپین چهارم» (The Short Reign of Pippin IV) اثر جان اشتاینبک (مترجم؛ حمید الیاسی در دههی شصت)، که سال ۱۹۵۷ منتشر شد، دولتمردان فرانسه که از نظام جمهوری خسته شدهاند، تصمیم به احیای نظام سلطنتی میگیرند. اما پادشاه فرمایشی منصوب شده، از نسل لویی شانزدهم و خاندان سلطنتی بوربون نیست، بلکه بازماندهای از پادشاهی قدیمیتر فرانکها و از نسل شارلمانی است که به او لقب پپین چهارم میدهند: ستارهشناسی با زندگی عادی که زنی دارد و دختری.
جایی در این داستان، پادشاه فرمایشی نگونبخت که در مقابل متنفذین مملکت که او را دست انداختهاند، فریاد میزند: «من نوکِ بریدهیِ دمِ درازِ سگیِ درازِ هستم. آیا میتوانم سگ را بجنبانم؟»
★
این پادشاه فرمایشی داستان کاندیداهای انتخابات ماست؛ نمیتوانند چیزی را تغییر دهند و فقط آمدهاند تا خوشرقصی کنند و بازی انتخابات را به زور جدی جلوه دهند. در این میان،
کاندیدای تأیید شدهی کارگزاران که همچون رقیب منصرف اصلاحطلبش بهعلت بیاقبالی توأمان مردم به اصلاحطلبان و حاکمیت اصولگرا کمترین بختی برای پیروزی ندارد، همچنان مدعی است برای دفاع از جمهوریت در صحنه حاضر شده؛ غافل از اینکه اگر او کمترین توانی برای دفاع از جمهوریت داشت، تأیید نمیشد.
#همتی تنها یک بخت برای دفاع از جمهوریت داشت؛ انصراف بعد از تأیید صلاحیت برای بر هم زدن بازی مهندسیشدهی انتخابات.
★ اما
#همتی چنین نکرد و نخواهد کرد؛ زیرا به اختیار خود نیامده بود که با اختیار خود برود. اینکه رهبران اصلاحات هم بهرغم چندین نشست به جمعبندی برای حمایت از او نرسیدند، هم گواهی بود بر همین ماجرا. اما اینکه برخی احزاب و اشخاص اصلاحطلب، بدون توجه به بیانیهی
#میرحسین_موسوی و بیالتفات به تصمیم جمعی جبههی اصلاحات، خود را خرج دفاع از این مهرهی از پیش باخته کردند، گواهی است بر اغتشاش درونی و بیتدبیری آنان که تهماندهی سرمایهی اجتماعی اصلاحاتشان را چونان تخممرغی گندیده در سبد سوراخ کارگزاران نهادند و بر باد دادند.
★
اینکه سران حزب کارگزاران مدعی شدهاند «
همتی #کاندیدای_پنهان ما بود» و گمان میکنند شورای نگهبان را فریب دادهاند، یا ناشی از این است که نمیدانند فریب مهندسان شورای نگهبان را خوردهاند یا گمان میکنند میتوانند ما را فریب دهند. اما داستان آن دسته از اصلاحطلبان که حتی پیش از رد یا تأیید صلاحیت
#تاجزاده - که میتوانست همچون
موسوی با ایستادگی روی مواضع اصلاحطلبانهاش و با دفاع از مطالبات خیزش فرسودهی ۸۸ و جنبش رادیکال ۹۸ برای آیندهی اصلاحاتشان اعتباری کسب کند، جانب جهانگیری را گرفتند و بعد با همتی همراهی کردند تا در مسند قدرت بمانند، ماجرای دیگری است. اینجاست که باید از جملهی دیگری در رمان «سلطنت کوتاه پپین چهارم» یاد کرد: «
قدرت فاسد نمیکند.
ترس است که فاسد میکند...
شاید ترس از دست دادن قدرت»
★ به هر روی، در شرایطی که مشارکت مردم در انتخابات برای نظام اهمیتی ندارد و در معادلات سیاست بینالملل هم تأثیری نخواهد داشت. چنانچه گویی رئیسی هم به الیت اقتصادی داخل در «اتاق بازرگانی» و هم خطاب به سران دولتهای ۱+۵ وعدهی تداوم برجام را داد و چه بسا این «رئیسجمهور صالح!» اجازهی تصویب FATF را هم بگیرد - اما کارگزاران در مقام قشر الیت اقتصادی - فراتر از الیت سیاسی - به مشارکت در این انتخابات نیاز داشتند تا بار دیگر با حاکمیت تجدید بیعت کنند و حتی در شرایط خروج کامل از سیاست، بر سفرهی اقتصاد بمانند. در قمار عاشقانهی کارگزاران با حاکمیت یکدستشدهی اصولگرایان، اما بازنده اصلاحطلبان بودند؛ مردم امروز کاری دیگر خواهند کرد که معنایش عبور کامل از اصلاحطلبان است، چونان مقدمهای بر عبور کامل از اصولگرایان.
https://t.center/kkfsf