🔴● کودتا و ضدکودتا در #میانمار (برمه)
یک ارزیابی از اخبار و اطلاعات بهدست آمده؛
مبارزه طولانی مدت برای آزادی و علیه دیکتاتوری نظامی در برمه (
میانمار) در روزهای اخیر با اعتراضات گستردهای که علیه کودتای یکم فوریه کشور را فرا گرفت، وارد مرحله جدیدی شده و آن کشور را در مینوردد.
شیوههای اعتراضی عبارتند از: به همزدن قابلمهها (بهطور سنتی، راهی برای بیرون راندن ارواح شیطانی)، تظاهرات خیابانی و موج اعتصابات که شامل کارگران بهداشت، صنعت پوشاک و کارگران ساختمانی میشود.
بهنظر میرسد
اعتراضات بیشتر خودسازمانیافته بوده و مستقل از
#لیگ_ملی برای دموکراسی
(NLD) است که اکثر رهبران آن دستگیر شدهاند. شناخت و ارج گذاشتن بر شجاعت معترضین مهم است. شورشهای مشابه در سال ۱۹۸۸ و ۲۰۰۷ توسط ارتش با خونریزیهای فراوان سرکوب و مهار شد. امروزه (در ماه فوریه)، تظاهرات با ماشینهای آبپاش، گاز اشکآور و گلولههای لاستیکی مورد حمله قرار گرفته است.
مهمترین سوال این است که چرا اصلاً فرمانده کل قوا “میناونگ هلاینگ” دست به کودتا زد. در واقع قانون اساسی سال ۲۰۱۰ فقط اختیارات محدودی را برای دولت منتخب و غیرنظامی مجاز دانست و بیشترین سهم را به قدرت واقعی و سرسخت یعنی به “تاتمداو“ (نیروهای مسلح) محفوظ داشت. علاوه بر این، دولت NLD، بهطور واقعی توسط وزیر امور خارجه یعنی مشاور “آنگسان سوچی” هدایت شده است، که سازگار با ارتش بوده است. در سال ۲۰۱۹، سوچی در دادگاه کیفری بینالمللی لاهه حاضر شد تا ارتش مقصر در نسلکشی علیه اقلیت “روهینگیا” را پاسخگو باشد. در صورت تبرئه، “مین” هراس از پیروزی چشمگیر NLD در انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ داشت که منجر به پیروزی قدرت بدون حضور نظامیان شود. توجیه این کودتا نیز با ادعای ترامپ در مورد تقلب در انتخابات آمریکا انجام گرفت. اگر “مین” چنین محاسبه کرده بود که با دستگیری رهبران NLD خواهد توانست از اعتراضات گسترده جلوگیری کند، بهشدت دچار اشتباه شده است.
بهنظر نمیرسد که این کودتا تفاوت زیادی در وضعیت بینالمللی
میانمار داشته باشد. همینطور که چین نیز شورشهای دمکراسیخواهانه در هنگکنگ، اقلیت ایغور و جاهای دیگر را تحت فشار قرار داده اما در مناسبات جهانی بین قدرتها چندان وقعی بدان گذاشته نمیشود.
گفتنی است که، بیشتر کشورهای همسایهی
میانمار در جنوب شرقی آسیا هر کدام بهنوعی تحت حکومت استبدادی قرار دارند. معمولا برای ارتش
میانمار عادی است که محکومیتهای بینالمللی را نادیده بگیرد.
در سطح بینالمللی نیز، چهرهی “سوچی” بهدلیل دست داشتن در قتل و جنایت و انکار آن علیه روهینگیا را از بین برده است. اگر چه او همچنان در برمه محبوب است و بسیاری از معترضین تصاویر او را حمل میکنند. تاکنون نیز در
میانمار، نشانه اندکی از همدردی با روهینگیاییها وجود داشته است. اکنون ممکن است این گرایش شروع به تغییر نماید. چنانچه برخی اظهارات همبستگی متقابل بین روهینگیا در تبعید و شرکتکنندگان در اعتراضات ضد کودتا دیده میشود.
شاید بتوان گفت؛ در زمان مبارزه، ایدهها و تفکرات میتوانند به سرعت تغییر کنند.
با رویداد کودتا،
میانمار به مجموعهای از کشورها و مناطقی در سراسر جهان میپیوندد که جنبشهای مردمی و دموکراتیک با رژیمهای استبدادی و سرکوبگر در اعتلا میباشد - از جمله رژیمهای ایران، بلاروس و هنگکنگ بهگونهای ترکیه و جنبشهای کارگری که یکی از عناصر اصلی این اعتراضات است. و از جمله در
میانمار که حداقل نشانههای اولیه رد شوونیسم
#بودایی و به رسمیت شناختن روهینگیا وجود دارد.
https://t.center/kkfsf