🖌 ن.برین
🚩📚 #درک ما از "زمانمندیِ قدرت" چیست که با ایجاد خودآگاهی در ما بتواند به روشن کردن پایهایترین معنای سیاسی «
دیالکتیک هستی» و بهمثابه
#نابودی آن در یک شِبهمفهوم «فراسوژهی تاریخی» تردید ایجاد کند و چونان
#چشم_کنترلگرِ قدرت عمل نماید. یعنی آنگونه که نگرشی پوزیتیویسی به مفهوم تئوری تاریخ و زوالنایافتگی به آن نگریسته میشود پایان دهد.
قرائتی رادیکال و انتقادی از تاریخ در جهان، که فهم از «تاریخ و زمانمندی» و فهمی از «غایتشناسی» را آشکار خواهد ساخت.
آیا پاسخ ما آن جملهی خاص و حساس از افلاطون را میتواند کفایت کند که «آن کاهنِ مصری به سولون گفت یونان تا ابد کودک باقی خواهد ماند زیرا تاریخ را نمیفهمد». باید تاریخ را به روایت تاریخی آن خواند. تاریخ به این معنا از "تاریخ" نیست که آن را صرفاً "گردش روزگاران" نامید، که در ادبیات ما بخش اساسی از ماهیت سیاسی را منعکس میکند.
درک اجتماعی جامعهٔ ما از تاریخ و قدرت، چنین است که؛ فردی صبح پادشاه است و شب گدا. تاریخ اما در مواجههی با "
فراروندگی" آغاز میشود. «هستی کی دگر میشود؟» باید بتوان گفت: «
#هم_اکنون!»
البته که نباید این فراز خلط شود زیرا فقط ناظر به زندگی و معطوف به شرایط دیگر را از آن بتواند فهمید. مسئلهٔ درگیر بودن و دانستن زمان رفع و نفی را یکی میکند. یعنی تنها ناظر به بحث «مشرف به رفعبودگی نیست» بلکه «در-نفی-بودگی» است. مرگ "فراسوژهای تاریخی" تاریخی در زمانمندی میشود «تا بدانند این خداوندان قدرت» که شعار «
#پایندگی» را سر ندهند.
“پيش از شما
بسان شما بیشمارها
با تار عنکبوت نوشتند روی باد
کاین دولت خجستهی جاوید،
زنده باد!”
(شفیعی کدکنی)
هر حکومتی که در آغازش به پایاناش معترف نباشد حتی اگر کمونیسم، اراده و اختیار انسان را به انسان نسپارد، در دید
دیالکتیک انقلابی؛ درکی از حقیقت قدرت نخواهد داشت و راه تباهی را خواهد پیمود. اگر این پیغامی که منسوب به کورش است که هنگامی که اسکندر بر مزارش رفت و خواند پژواک مییابد: ای که میآیی هرکه هستی «میدانم که میآیی» اینجا مزار کسی است که جهان در ید قدرتاش بود، این چند وجب خاک را از او نگیر!
این عبارت «میدانم که میآیی»، درک آن "تاریخی" است که نه گذشته بلکه آینده را نیز در مینورد و سولون از آن بیخبر بود.
اساس "
#دیالکتیک_فراروندگی" از مرگ است. مرگی که همواره اکنون است. هر آغازی با خودآگاهی به اینکه رفتنی است، درست بنا خواهد شد. ای قلم بنویس پیغام باستانیان را
زمان، مکان تکامل و قدمِ هستی در عدم است.
https://t.center/kkfsf