🔴●در باب نقشآفرینی دروغین دفاع از جامعه
هر
#رخدادی در جامعه به بهانههای چون “تجزیهطلبی”، “تروریسم”، “جاسوسی” “ضدامنیتی”... با زمینهسازی توسط دستگاههای حکومتی برای سرکوبها بزرگنمایی میشود، همزمان تهییج عمومی هم در قالب ارزشهایی همچون “اسلامخواهی” “ایران اسلامی”، “انقلاب”، “تشیع” و... لازم است. چنانچه گویی؛ رژیمها متولی انحصاری ترویج و
دفاع از ارزشهاست و مردم فریبخوردگانی بیش از بیگانگان نیستند که در طول تاریخ نه فهمی داشتند و نه برای تحقق آن کاری کردهاند.
اما کسی که ماهیت سرکوبگر دستگاه دولت و سرمایه را بشناسد، تاریخ و فرهنگ جامعه را بداند، درکی از اقشار گوناگون و طبقات مختلف اجتماعی داشته باشد، تردیدی جدی، از
#میهنپرستی و
#شبهمدرنیتهی_پهلوی تا آرمانهای
#استقلال،
#آزادی و
#عدالت ج. اسلامی خواهد داشت.
💢ایراندوستی و حفظ تمامیت ارضی
#رضاشاه با فرار او مقابل ارتشهای متفقین یا امتیازبخشی به شرکت نفت انگلیس، چنان بیمعنا میشود که بدانیم ایدئولوژی باستانگرایی او که با برگزاری هزارهی فردوسی به اوج میرسید، ریشههای فرهنگی مردم ایران در شاهنامه را برنمیتابید؛ چنانچه وجود نسخ شاهنامه در چادرها و خانههای عشایر لر جرم محسوب میشد، زیرا شجاعت و مقاومت در برابر استبداد را در آنان برمیانگیخت.
💢اینکه برساختگی خیزش جنگل، جنبش آذربایجان و ... به چشم حکومتهای استبدادی پیش و پس از انقلاب، “
#تجزیهطلبانه” میآید (حتی اگر در حافظهی تاریخی فرودستان گیلان، آذربایجان، خراسان و... با خاطرهها، لالاییها، ترانهها و... ماندگار باشد) بیدلیل نیست. اگر وجه “ضداربابی و خانی» آنها را به روایت تاریخسازان ضدچپ پهلوی و ج.اسلامی پاک کنیم، بر وجوه “دموکراتیک”، “ضداستبدادی” یا “انقلابی” و “ضداستعماری”، آنان پنجهی تجزیهطلبی کشیده میشود. در نتیجه، همان قدرت خارجی که اینان بر آن و بر قدرت مرکزی زبون در برابرش شوریده بودند، مستبدی مقتدر را در مرکز برمیکشد که با دیگر قدرتهای خارجی هم کنار میآید و نیروهای
مردمی اما ضعیفتر پیرامونی را به اتهام گریز از مرکز سرکوب میکند و خود در جلوهای قهرمان ظهور میکند.
همین مردم پیش از آنکه دولتهای بیگانه پهلویها را بر مسند قدرت بنشاندند، برای مقابله با اشغالگری دولتهای استعماری پرتغال، انگلستان، روسیه و آمریکا جنگیده بودند. پیروزی عشایر بلوچ بر پرتغالیها و انگلیسیها، پیروزیهای عشایر جنوب بر انگلیسیها، مقاومت مردم خراسان و آذربایجان در برابر روسیه تزاری و... پیش از دولت-ملتسازی پهلوی بود. همچنان که حاکمیت جنگافروزان اسلامی بر کشور، ناشی از تقلیل تاریخ
#دفاع_مردمی به روایت رسمی و انحصاری
#پاسداران به “
دفاع مقدس” دگر میشود تا چه رسد به سلحشوری تودههای مردم.
ادعای “مدرنیته”ی پهلوی که با ایجاد نهادهای شبهمدرن و اجبار به ظواهر همراه بود، در حالی بود که همان دولتها نهادهای اجتماعی مدرن همچون احزاب و سندیکاها را برنمیتابیدند و برای سرکوب آن از ارتجاعیترین ابزارها از جمله تطمیع سران ایلات و عشایر و نیز سردستههای لمپنپرولتاریای شهری برای سرکوب تجمعات و غارت دفاتر سندیکایی و حزبی استفاده میکردند.
💢برای پیروزی آرمانهای جمعی انقلاب که گاه فراتر از ایران ابعادی جهانی داشتند، گروههای سیاسی و اقشار اجتماعی مختلف مردم هزینه دادند و رژیم حاکم پس از انقلاب، جز ضایعکردن آن آرمانها و ناامیدی مردم از تحقق آنها کاری نکرد.
رژیم اسلامی همچون ایدئولوژی باستانگرا-مدرنیسم اجباری پهلوی با طرح ایدئولوژی تمامیتخواه، باورهای فرهنگی، انساندوستی و دیگر ارزشهای تاریخی این مردم را زیر سایه برد؛ حتی نهاد خانواده در جریان
#جنگهای_داخلی دههی ۶۰ رژیم با
نیروهای چریکی و رادیکال و حزبی چپ و اسلامی رقیب پارهپاره شد؛ وقتی نه تنها
#دستگاههای_امنیتی خانوادهها را علیه فرزندان سیاسی خود تحریک و تهدید نمود، که معلمان و مدیران مدرسه از دانشآموزان میخواستند ابراز عقیده و حتی وجود الکل، ویدئو و نوار کاست در خانه را گزارش دهند.
اما این مردم به مراتب از آن رژیمها اخلاقیتر و آگاهترند، همچنان که بهرغم تنوعات قومی-مذهبی و تعارضات اجتماعی (که ذاتیِ هر جامعهای است)، در
دفاع از ارزشهای فرهنگی جمعی خود هزینه دادهاند.
💢اما رژیمها بهویژه ج.اسلامی بواسطهی انحصار و اقتدارگرایی هرگز از مردم نیاموختند، تا روزی سرنگون گردند.
https://t.center/kkfsf