🇨🇳●
🎖#گسترش_سرمایهی جهانی #کمونیسم_بورژوایی
#ن_برین
روزگاری #مائو رهبر حزب کمونیست چین، هنگام اعلام انقلاب فرهنگی گفت: «بگذار یکصد گُل شکوفه زند»
اکنون سرمایههای چینی به نیابت از اندیشههای رهبر خلف به کمتر از شکفتن سرمایهای چینی در بلع منابع آبی و کانی بویژه در آفریقا، آمریکای لاتین و کشورهای نفتخیز خلیج فارس راضی نیستند.
اکنون وقایع جهانی از فرایند انتقال قدرت سیاسی-امنیتی، تا سال ۲۰۳۰ به بازتوزیع قدرت اقتصادی به سمت شرق حکایت میکند.
اینک
ابتکار «یک کمربند یک راه»
(Belt and Road Initiative) پروژهای است که از سال ۲۰۱۳ توسط دولت چـین بـرای شکلدهی بهنوعی از هم
گرایی میاندولتی در پهنه جهانی به ویـژه در اوراسـیا، در حال اجرایی شدن است.چین با چنین طرحهایی، اهداف گسترشیابندهای را در زمینه رشد اقتصادی، بهویژه امنیت انرژی، گسترش حوزەی نفوذ، دسترسی به بازارهای جهانی و نیز ایجاد راههای ارتباطی دنبال را میکند.
از سوی دیگر آمریکا با انتقال مرکز مناقشات از خاورمیانه بهعنوان ثقل قدرت جهان و آتلانتیک به پاسفیک را که حیطهی هژمونی سنتی حضور پرنفوذش بود، کاسته و بر پاسفیک متمرکز می
شود. خروج ایالات متحده آمریکا از عراق و افغانستان و کمرنگشدن حضورش در خلیج فارس، گواه تغییر در استراتژی جدید آمریکا برای تمرکز بر پاسفیک است.
با انتقال سیاستهای امنیتی آمریکا به شرقِ دور، سبب شده چین نیز برغم صفآرایی مقابل آمریکا در پاسیفیک، خلاء ناشی از حضور هژمونیک آمریکا در منطقهی خاورمیانه را به سود خود بسط دهد.
همچنین #بورکراتهای دیوانسالار چینی با طرحهای مگااستراتژیِ صعود صلحآمیز Peaceful Rise و صلح جهان برای نیمقرن، بهعنوان نمایندهی اژدهای خفتهی سرمایههای انباشتشدهای به نام «کمونیسم» با استخراج #ارزش_اضافی بدون اجرت از گردهی #پرولتاریای چین بهپاخاسته تا بهعنوان قدرت دوم اقتصادی جهان، سودای تبدیل شدن به یک ابرقدرت امپریالیستی و هماوردی با آمریکا را بر دوش کشد.سیاست کلی چین بهمانند همیشه، در قبال مسائل منطقه خلیج فارس و خاورمیانه نیز محافظهکارانه و نوعی حفظ بیطرفی بوده است؛ اما سردی روابط عربستان سعودی و دولت بایدن، چینیها را به سوی شاهزادههای متمول و منابع کانی سعودی متمایل کرده است.
آنچه در سفر
#شیپینگ به عربستان رخ داد، امضای سند راهبردی جامع و بیانیههای مشترک چین با عربستان و شورای همکاری نشانی صریح دارد که چین برای انتخاب در سطح منطقه گرایش به سرمایههای عربی در جبهه مخالف ایران دارد، که در آیندهای نه چندان دور به نفع این جبهه با رژیم ج.اسلامی فاصله خواهد گرفت.
از مهمترین عوامل شتابدهندهی عربستان جهت تقویت مناسبات خود با چین نقش بنسلمان در #دوگانهسازی_متعادل میان سرمایههای غرب با شرق است، که معطوف به دورنگری نمایندگان سرمایههای عربستان (به نیابت بنسلمان) به درک جایگاه اقتصاد در میان عناصر شکلدهنده قدرت ملی، بر خلاف اسلاف خود است که، اقتصاد را به متن سیاست خارجی کشیده تا آنرا مبنای توسعهی سیاست خارجی قرار دهد. پروژههای کلان اقتصادی عربستان در چارچوب چشمانداز ۲۰۳۰ و در راستای رهایی از اصل اقتصاد نفتی به دنبال هژمونی اقتصادی در منطقه است. ازاینرو، مناسبات خود با کانونهای اقتصاد جهانی بهویژه چین بهعنوان قدرت اقتصادی دوم جهان را گسترش دهد. پر واضح است که در پس بازتعریف سیاست خارجی عربستان بر مبنای اولویتدهی به مولفهی اقتصاد، اهداف ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک آیندهنگرانه در خاورمیانه و حرکت این تحولات در جهت پیریزی نظم منطقهای جدیدی نهفته است.
اکنون بایستی دید، که در میان رقابتهای منطقهای خاورمیانه، کشوری نظیر ایران [با حاکمیت رژیمی جنگافروز و ایدئولوژی انحصارطلب ضدمدرنیسم بورژوایی] از حیث اقتصادی هیچ حرفی برای گفتن ندارد و بیاعتنا به تمامی پرنسیپهای متعارف سیاسی و انسانی است که در بدترین روابط با کشورهای منطقه و جهان قرار گرفته و اینک با مداخلهگری در جنگ تجازگرانهی روسیه در اوکراین، تنها توان بهرخ کشیدن موشکها و پهپادهایش را با رجزخوانیهای توخالی دارد، و این چنین باید هم که به درجهی حضیض سقوط کند.
💢بر اساس دادههای آمار جهانی، حجم مبادلات تجاری میان چین و مجموع کشورهای عربی ۳۳۰ میلیارد دلار از جمله ۱۸۰ میلیارد دلار با شش کشور عربی حوزهی خلیج فارس است؛ این در حالی است که تراز مناسبات تجاری پکن با تهران شدیداً افت کرده و به ۱۴ میلیارد دلار رسیده است.
💢برای «حزب #کمونیسم_بورژوایی حاکم بر چین» تنها دو چیز مهم است: #سرقت_ارزش_اضافی پرداختنشده از زمان کار اجتماعی و تزریق به آن قفس طلایی بردگی که برای مردم چین ساخته و دوم گردن ننهادن حتی به «#دموکراسی_بورژوایی» بهعنوان یک الگوی حکمرانی سرمایهدارانه، غیر از #استبداد_آسیایی.
@kkfsf :
به ما بهپیوندید