قفس این روزها یعنی اتاقم
اتاقم آخرین سلول دنیاست
در این حبس ابد باید بمیرم
تمام سهمم از دنیا همین جاست
مرور خاطرات تلخ دیروز
حضور تلخی امروز و فردا
فقط یک چای شیرین دارم و بس
کنار عودسوز سرد بودا
قفس یعنی اتاقی چار در چار
نگاه خونه روی دوشت آوار
هجوم اشک و تنهایی و اشیاء
ببینی هر طرف دیوار و دیوار
تو مغزم این صدا تکرار میشه:
بزن بیرون! بزن بیرون! بزن بی...
صدا خاموش میشه مثل شمعم
میمیره نور سرخ و زرد و آبی
سکون شهر و شب، فریاد خاموش
نه طغیان و نه موج و سرکشیها
تموم کوچهها یخبسته، بنبست
همه گیجیم و سرگردون و تنها
قفس یعنی اتاقی چار در چار
نگاه خونه روی دوشت آوار
هجوم اشک و تنهایی و اشیاء
ببینی هر طرف دیوار و دیوار
#سعیده_موسوی_زاده_ترانه