🔹نمره زیدآبادی به دولت ۱۰۰ روزه پزشکیان /رئیس جمهور با بدبیاری بیسابقه روبروست#احمد_زیدآبادی در یادداشتی با عنوان«پزشکیان و صد روز اقامت در پاستور» در هممیهن نوشت:
در صد روزگی دولت
#مسعود_پزشکیان به کارنامۀ او نمیتوان نمرۀ درخشانی داد اما نمرۀ مردودی هم نمیگیرد. در این صد روز او کوشیده تا ماشین دولت از «لاین وسط» خیلی منحرف نشود، اما ماشینها وقتی در لاین وسط به مانعی برخورد میکنند، برای عبور از مانع باید وارد لاین سبقت شوند وگرنه جا میمانند و یا به لاین کندرو کشیده میشوند.
ارسطو «حد وسط» را مطلوبترین نقطه میداند، اما در امور بشری گاه حد وسطی وجود ندارد، مثل حاملگی و گاه حد وسط اصلاً راه نجات نیست، مثل شنا یا رانندگی یا طبابت که مهارت بالا میخواهد و مهارت نصفه نیمهاش، جان آدمیان را به خطر میاندازد. در آموزههای قرآنی به جای «حد وسط»ِ ارسطویی، «نقطۀ تعادل» یا «نقطۀ میزان» به معنای نقطۀ مطلوب توصیه شده است. نقطۀ تعادل یا میزان همان نقطۀ «عدل» است. چنانکه در کتاب آمده است: «وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ. أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ» (آسمان را برافراشت و تعادل و اندازه را وضع کرد. مبادا از اندازه و تعادل درگذرید.) و یا «الَّذِی خَلَقَکَ فَسَوَّاکَ فَعَدَلَکَ» (همان که تو را آفرید و بیاراست و تعادل داد.)
بنابراین، فضلیت و مطلوبیت، نقطۀ تعادل و توازن است و این نقطه منطبق با عدل و عدالت است. «وفاق» که دکتر پزشکیان آن را به عنوان شعار دولت خود برگزیده است، به لحاظ روشی یعنی شناسایی و معرفی نقطۀ موزون و عادلانه در هر امر و متقاعد کردن دیگران به مطلوبیت و فضیلت آن و جلب همکاری و همراهی آنان در آن جهت است. بنابراین، به لحاظ روشی، وفاق شعار بسیار خوبی است اما به لحاظ عملی و اجرایی نباید آن را به میل به حد وسط و میانه در هر امری تقلیل داد، زیرا حد تعادل همیشه حد وسط و میانه نیست، همانطور که شناگری حد وسطِ مهارت در این حرفه و یا ناآشنایی با آن به حساب نمیآید.
سیاستهای موزون و عادلانه، امر ناشناختهای در کشور ما نیستند، اما مشکل، حرکت عملی به سمت آنها بوده است. برخی محافل اصولاً با سیاستهای متعادل و منصفانه میانهای ندارند و آن را مخلّ منافع شخصی و باندی خود میبینند. وفاق به معنای تسلیم شدن در برابر تعریف نادرست و منفعت نامشروع آنها نیست بلکه، متقاعد کردن آنان به پذیرش سیاست متوازن است. در عالم عمل، البته بسیاری اوقات، تیغِ حقیقت و استدلالِ منطقی نمیبُرد و سیاستمدار به اجبار و برای حفظ مصلحتی عمومی، چارهای جز تن دادن به سطحی از منطق زور غلبه ناپذیر ندارد! این موضوع اما باید «موردی» و مشخص باشد و تبدیل به قاعده و رویه نشود وگرنه عدالت هرگز روی تحقق پیدا نمیکند.
@khabarha_nazarha