عزاداری
#چینیان در ماتمِ خان!
این خبر چند روز پس از ورود ما به پایتخت رسید. شهر را آیین بستند و کوسها و بوقها و شیپورها بنواختند و تا یک ماه به بازی و طرب مشغول بودند. آنگاه جسد خان مقتول را با اجساد صد تن دیگر از مقتولین، که جزو بستگان و خانوادۀ او بودند، به پایتخت آورده ناووس بزرگی که عبارت از دخمهای زیرزمینیست حفرکردند و آن را با بهترین فرشها مفروش گردانیده جسدِ خان را با اسلحۀ او و ظرف زرین و سیمین که در خانه داشت در آن گذاردند، چهار تن از کنیزان و شش تن از غلامان خان را نیز با ظرفهای شراب در آن جای دادند و آنگاه درش را گِل گرفتند و روی آن خاک ریختند چندان که تلی عظیم گشت. سپس چهار اسب را در کنار مقبره بتازاندند چندان که اسبها از حرکت فروماندند، پس چوبی بلند بر گورِ خان نصب کردند و هر یک از چهار اسب را هم پارهچوبی از کون سو فروکردند چنان که سر چوب از دهان حیوان درآمد، آنگاه هر چهار اسب را از آن چوب بلند که بر روی قبر نصب کرده بودند فرو آویختند.
#سفرنامه_ابن_بطوطهترجمۀ استاد
#محمدعلی_موحدنشر کارنامه
پ ن:
گفت: مرحوم
#بروسلی یه چیزی میدونست هر روز این چینیا رو کتک میزد!
🙂sefr_alef
@ketabeabii