کتاب یار 📚

Channel
Logo of the Telegram channel کتاب یار 📚
@ketab1yarPromote
8.65K
subscribers
خواندن بی اندیشه بیهوده است، و اندیشه بدون خواندن خطرناک…!! کنفوسیوس آرشیو کتاب یار ⬅️ https://t.center/ket1b
خوندن کتاب‌های اروین د یالوم خیلی برام لذت داره.
احساس می‌کنم رفتم خونهٔ یه بابابزرگ دنیا دیده و باتجربه، نشستم پای حرفاش و اون داره نصیحتم می‌کنه...
چندتا از کتاب‌هاش که پیشنهاد می‌کنم بخونید:

- روان‌درمانی اگزیستانسیال
- موضوع مرگ و زندگی
- مامان و معنی زندگی
- دروغگویی روی مبل
- وقتی نیچه گریست
- خیره به خورشید
- درمان شوپنهاور
- مسئله اسپینوزا

📚https://t.center/ketab1yar
مهمترین چیز در زندگی چیست؟

اگر این سوال را از کسی بکنیم که سخت گرسنه است، خواهد گفت: "غذا"

اگر از کسی بپرسیم که از سرما دارد می میرد، خواهد گفت: "گرما"

و اگر از آدمی تک و تنها همین سوال را بکنیم، لابد خواهد گفت: "مصاحبت آدمها"

ولی هنگامی که این نیاز های اولیه برآورده شد، آیا چیزی می ماند که انسان بدان نیازمند باشد؟!!

فیلسوفان می گویند، بلی!
و آن این است که بدانیم که ما کیستیم و در اینجا چه می کنیم؟

📕 دنیای سوفی
✍🏻 #یوستین_گردر

📚https://t.center/ketab1yar
اگر ماندنتان حالِ حتی یک نفر را خوب خواهد کرد، بمانید؛
اگر خندیدنتان لبهای حتی یک نفر را می خنداند، بخندید؛
اگر رفتنتان باری از دوشِ حتی یک نفر بر خواهد داشت، بروید؛
اگر نوشتنتان برای حتی یک نفر زیباست، بنویسید؛
اگر صدایتان برای حتی یک نفر دلنشین است، حرف بزنید.
من به شما قول می‌دهم که حتی با یک گل، بهار خواهد شد.

درود بامدادتان به روشنی 🙏🌹

📚https://t.center/ketab1yar
Forwarded from شهلا .ام
*داستان کوتاه امشب*

چوپانی گله را به صحرا برد ؛ به درخت گردوی تنومندی رسید . از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان گرد باد سختی در گرفت ، خواست فرود آید ، ترسید . باد شاخه ای را که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می برد. دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند. مستاصل شد...

از دور بقعه امامزاده ای را دید و گفت: «ای امام زاده گله ام نذر تو ، از درخت سالم پایین بیایم.» قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه قوی تری دست زد و جای پایی پیدا کرده و خود را محکم گرفت.

گفت:«ای امام زاده خدا راضی نمی شود که زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو می دهم و نصفی هم برای خودم» ...

قدری پایین تر آمد. وقتی که نزدیک تنه درخت رسید گفت:«ای امام زاده نصف گله را چطور نگهداری می کنی؟ آنها ر ا خودم نگهداری می کنم در عوض کشک و پشم نصف گله را به تو می دهم .»

وقتی کمی پایین تر آمد گفت : «بالاخره چوپان هم که بی مزد نمی شود کشکش مال تو ، پشمش مال من به عنوان دستمزد.»

وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به گنبد امامزاده انداخت و گفت: «*مرد حسابی چه کشکی چه پشمی*؟

https://t.center/ketab1yar

*ما از هول خودمان یک غلطی کردیم غلط زیادی که جریمه ندارد*.
🌙⭐️🌙
*شبتان آرام*
Forwarded from شهلا .ام
می‌فهمم، می‌فهمم ...
این هم مثل مذهب است. انسان هر چه سیاه‌روزتر باشد، یا قومی هر قدر زیرپاافتاده‌تر و بینواتر باشند، امید اجر اخروی و رؤیای بهشت در دل‌شان ریشه‌دارتر است، خاصه وقتی صدهزار مُبلّغ مذهبی مدام بر آتش این امید بدمند و منافع خود را در آن بجویند.
https://t.center/ketab1yar

📘: تسخیر شدگان (جن‌زدگان)
👤: فئودور داستایفسکی
Forwarded from شهلا .ام
بخشی از کتاب

" شاید این یک تعصب باشد .. ولی من باورنمیکنم که انسانی؛ علت صعودش به قله رادیدن منظره ی اطراف بیان کند ..
هیچکس سختی کوهستان رابرای دیدن یک منظره تحمل نمیکند.. قله؛تنها جایی بر کوهستان نیست . قله در قلب و ذهن ما جای دارد .
قله ؛ پاره ای از یک رویاست که به حقیقت می پیوندد ..
و مدرکی مسلم بر این است که زندگیمان بامعناست ..
قله نشانی ازآن است که میتوانیم باقدرت اراده و توان جسممان ؛ زندگی را به آنچه میخواهیم و آنچه دستانمان قدرت خلق آن رادارند؛ تبدیل کنیم ... "

https://t.center/ketab1yar

📘:لمس بام دنیا
👤: اریک واینمایر

(اولین کوهنورد نابینای صعودکننده به اورست)
Forwarded from شهلا .ام
برای کشف ذهنیات مردم به خودتت زحمت نده
بهترین کسانت را از دست میدهی
ذهن مردم با ظاهرشان خیلی فرق داره ...!
‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌https://t.center/ketab1yar
‌‌‌‎‌‌‌‌‎
👤:احمد_
محمود
📘:بازگشت
Forwarded from شهلا .ام
عشق درون ديگران نيست، بلكه درون خود ماست. ما آن احساس را بيدار مي‌كنيم، ولي براي اين‌كه بيدار شود، به ديگران نياز داريم. دنيا تنها زماني براي ما معنا دارد كه بتوانيم كسي را براي شركت دادن در هيجاناتمان بيابيم...
https://t.center/ketab1yar

📘:یازده دقیقه
👤:پائولوکوئلیو
ترجمه :آرش حجازی
Forwarded from شهلا .ام
داستان دخترکی به ظاهر فقیر و در باطن ثروتمند است که به دلیل خساست پدر و قناعت بی‌اندازه مادر در نهایت بدبختی زندگی می‌کند.!
https://t.center/ketab1yar
وطن‌پرست کیست؟

به گمانِ من وطن‌دوستیِ راستین بیش از همه این است که هر کس در هر کاری که هست، به مقتضای آن وفا کند و دادِ آن را بدهد.

اگر پزشک است، صمیمانه در درمانِ بیماران بکوشد و وقتِ خود را همه صرفِ زمین‌بازی و قمارهای شبانه نکند، بل‌که عمدۀ آن را به فراگرفتنِ پیش‌رفت‌های پزشکی بگذراند.

اگر معلم است، همه در بندِ تربیتِ شاگردانِ خود باشد و از پژوهش و افزودنِ دانشِ خود غافل نمانَد.

اگر بقال است، کم‌فروشی و گران‌فروشی نکند.

اگر کارمندِ اداره است، خود را خادمِ مردم بداند، رشوه نگیرد و از کار ندزدد.

اگر پاسبان است، با دزد نسازد و هدیه نخواهد و در اندیشۀ جان و مالِ مردم باشد.

اگر بازرگان است، به نفعی عادلانه خرسند باشد و احتکار و سودجویی از فرصت را روا ندارد.

اگر قاضی است، به‌حق داوری کند.

اگر وکیلِ دعاوی است، راست را دروغ نکند و موکل خود را نفریبد.

اگر در کارِ سیاست است، بهبودِ حالِ مردم و مصالحِ راستينِ کشور را راه‌نمای گفتار و کردارِ خود قرار دهد.
و اگر سرباز یا فرمان‌ده است، خود را برای دفاع آماده بدارد و از دشمن نگريزد.

این اصلی است که اگر رعایت شود و به تربیت در ضمیرها خانه بگیرد، مردم را از جنگ و ویرانی‌ها و مصائبِ آن در امان نگاه خواهد داشت؛ چنان‌که عُبیدِ زاکانی دریافته‌بود و در لطيفه‌ای آورده‌است:

«شخصی با کمانِ بی‌تیر به جنگ می‌رفت که تیر از جانبِ دشمن آید، بردارد. گفتند: شاید نیاید. گفت: آن‌وقت جنگ نباشد».

#دکتر_احسان_یارشاطر

📚https://t.center/ketab1yar
Forwarded from شهلا .ام
(مردم) از فقر خسته شده بودند بودند. فقر کثیف و زشت است، و حال آدم را به هم میزنند. - کمونیسم فقیر است - در نتیجه ... حکومت می‌توانست نسل‌های قدیمی‌تر را که پیش از جنگ یا درست بعد از آن به دنیا آمده بودند را هر طور که بخواهد بچرخاند.

این نسلِ جدید بود که دشمن حکومت شد. خیلی ساده، آنها حاضر نبودند بپذیرند استانداردهای زندگی‌شان به اسم ایدئولوژی که به آن اعتقادی نداشتند، و گلوب که نماد آن بود روز به روز پایین و پایین‌تر برود (گلوب نوعی دستمال کاغذی بی‌کیفیت رایج در کشورهای کمونیستی اروپا بود). شکست کمونیست ها از این قرار بود:

https://t.center/ketab1yar

وقتی زمان اولین انتخابات آزاد، در ماه مه ۱۹۹۰، رسید، این نسل جوان، یکپارچه بر علیه گلوب رای داد، بر علیه کمبودها، محرومیت‌ها، استانداردهای دوگانه و وعده های دروغ. در سراسر اروپای شرقی در واقع ضدیت با کمونیست‌ها بود که آنها را پای صندوق‌های رای کشاند، نه هوا خواهی از دموکرات‌ها، مسیحی ها، لیبرال‌ها، یا هر اسم دیگری که احزابٍ برنده داشتند.

📘: کمونیسم رفت و ما ماندیم و حتی خندیدم، ص ۱۰۹
👤: اسلاونکا دراکولیچ
Forwarded from شهلا .ام
آدمیزاد کلا موجود پشیمونیه
پشیمون از کارهایی که کرده!
پشیمون از کارهایی که نکرده!
https://t.center/ketab1yar
Forwarded from شهلا .ام
رنج نباید تو را غمگین کند؛ این همان جایی است که اغلب مردم اشتباه میکنند رنج قرار است تو را هوشیارتر کند به اینکه زندگی ات نیاز به تغییر دارد؛ چون انسانها زمانی هوشیارتر میشوند که زخمی شوند. رنج نباید بیچارگی را بیشتر کند رنجت را تنها تحمل نکن رنجت را درک کن این فرصتی است برای بیداری وقتی آگاه شوی، بیچارگی ات تمام می شود.

https://t.center/ketab1yar

*یونگ*
حاجی در مقابل زن بسیار بی‌طاقت میشد؛
با وجودی که اندرونش همیشه پر از صیغه و عقدی بود، هر وقت زنی را می‌دید که طرف توجه او واقع میشد و عموما این زنها خاله شلخته و چادر نمازی، مچ پا کلفت و ابرو پاچه‌بزی بودند، چشم‌هایش کلاه پیسه میشد، نفسش به شماره می‌افتاد، آب توی دهنش جمع میشد و له‌له میزد و خون توی سرش میدوید.‌ حتی چند سالِ پیش هم که هنوز بادِ فتق نگرفته بود با رفقایش گاهی به شهر نو هم گریز می‌زد و خانه‌ای را قرق می‌کرد، اما از همه مهمتر دلبستگی حاجی به پول بود. پول معشوق و درمان و مایهٔ لذت و وحشت او بود و یگانه مقصدش در زندگی به شمار می‌رفت. از اسم پول، صدای پول و شمارش پول، دل حاجی غنج می‌زد و بی‌تاب می‌شد.

#حاجی_آقا
#صادق_هدايت

📚https://t.center/ketab1yar
چایت را بنوش
و نگران فردا مباش ..
از گندمزارِ من و تو
مشتی کاه می ماند
براى بادها ...


#نیما_یوشیج
#_21آبان_زادروز_پدر_شعر
#نو_پارسی_خجسته_باد🎉

📚https://t.center/ketab1yar
کی‌یرکگور معتقد بود هر انسانی سرانجام به نقطه‌ی عطف می‌رسد: "این یا آن؟"

زیاده‌روی‌ست اگر نگران باشیم هر کاری که می‌کنیم حتماً خارق‌العاده باشد. شروعی تازه لازم است. حتی چیزی ساده و به نظر مبتذل و سطحی می‌تواند دنیا را عوض کند. مثلاً وقتی در راه دفتر روی لبه‌ی پیاده‌رو راه می‌روم و سعی می‌کنم تعادلم را حفظ کنم، وقتی می‌کوشم حدس بزنم آدم‌هایی که از کنارم رد می‌شوند به چه چیزی فکر می‌کنند، یا زمانی که می‌ایستم تا به گدایی کمک کنم یا به کسی که چهره‌ی غمگینی دارد لبخند بزنم. با هر قدمی که برمی‌دارم، درست همان‌طور که فیلسوف خیابان‌گرد در سال ۱۸۴۷ به هنریت لون، خواهرزاده‌اش، نوشت: چیزی رخ می‌دهد.

#ارلینگ_کاگه
کتاب: پیاده‌ روی‌ و سکوت‌ در زمانه‌‌ی هیاهو

📚https://t.center/ketab1yar
یکی از ماندگارترین پاراگراف‌های رمان سقوط، نوشتهٔ آلبر کامو قطعاً این قطعه است:

«‏من آنقدر بزرگوار نبودم که از اهانت‌ها بگذرم، امّا سرانجام فراموش می‌کردم. و آن‌که گمان می‌برد از او بیزارم مبهوت می‌شد. آن‌گاه که می‌دید لبخندزنان به او سلام می‌کنم، برحسب سرشتش عظمت روحم تحسینش را برمی‌انگیخت یا خفت منشم را خوار می‌شمرد.
غافل از این‌که علتِ رفتارم ساده‌تر از این حرف‌ها بود: حتی نامش رافراموش کرده بودم.»

📚https://t.center/ketab1yar
کتاب خوب از دیدگاه هر فرد، تعریف خاص و منحصر به فردی دارد.تعریفی که ممکن است در شرایط و زمان‌های مختلف، متفاوت باشد.اما موضوعی که در آن هیچ شک و تردیدی وجود ندارد، این است که شما وقتی کتاب‌های بیشتر و بهتری می‌خوانید دید وسیع‌تری پیدا می‌کنید و به همان نسبت تعریف شما از کتاب خوب کامل‌تر می‌شود...
و نکته مهم اینکه شما هر چقدر بیشتر کتاب بخوانید، بهتر متوجه می‌شوید که به چه نوع کتابی علاقه دارید...!

درود بامدادتان به روشنی 🙏🌹

📚https://t.center/ketab1yar
Forwarded from شهلا .ام
*داستان کوتاه امشب*

عمر عقاب 70 سال است ولی به 40 که رسید چنگال هایش بلند شده وانعطاف گرفتن طعمه را دیگر ندارد..نوک تیزش کندو بلند و خمیده میشود و شهبال های کهنسال بر اثر کلفتی پر به سینه میچسبد وپرواز برایش دشواراست.
آنگاه عقاب است و دوراهی: بمـیرد یـــــــا دوباره متولد شود. ولی چگونه ؟؟
عقاب به قله ای بلند میرود نوک خود را آنقدر بر صخره ها میکوبد تا کنده شودو منتظر میماند تا نوکی جدید بروید. بانوک جدید تک تک چنگال هایش را ازجای میکند تا چنگال نو درآید. و بعد شروع به کندن پرهای کهنه میکند.
این روند دردناک 150 روز طول میکشد ولی پس از 5 ماه عقاب تازه ای متولد میشود که میتواند 30 سال دیگر زندگی کند.
https://t.center/ketab1yar

*برای زیستن باید تغییر کرد*.
*درد کشید*.
*از آنچه دوست داشت گذشت*.
*عادات و خاطرات بد را از یاد برد و دوباره متولد شد*.
*یـــــا بايد مرد*...!!!!
🌙⭐️🌙
*شبتان خوش بامید فردایی بهتر*
Telegram Center
Telegram Center
Channel