گزیده هایی از
#انجیل_مریم https://t.center/kandlusnetworkk[
#پاپیروس قبطی که شش صفحه اول از آن گم شده است، در وسط این انجیل آغاز می شود.]
"...پس آیا ماده نجات می یابد یا نه؟"
منجی گفت: "همه طبیعت ها، همه موجودات شکل گرفته، همه مخلوقات در یکدیگر و با یکدیگر وجود دارند و دوباره در ریشه های خود حل می شوند، زیرا ماهیت ماده تنها در ریشه های ماهیت خود حل می شود. کسی که گوش دارد. بشنو، بگذار بشنود.» [ر.ک. مت. 11:15 و غیره].
#پطرس به او گفت: «چون اکنون همه چیز را برای ما توضیح دادی، این را به ما بگو: گناه دنیا چیست؟» [ر.ک. یوحنا 1:29]. منجی گفت: "گناه به این معنا وجود ندارد، اما شما زمانی گناه می کنید که کاری را انجام دهید که ماهیت زنا دارد که به آن "گناه" می گویند. به همین دلیل، خیر در میان شما، به جوهر هر طبیعت، آمد تا آن را به ریشه خود بازگرداند.» وی در ادامه گفت: «به همین دلیل به وجود می آیی و می میری... هر که بداند ممکن است بداند [...] رنجی که مانند خودش ندارد و برخاسته از آنچه خلاف طبیعت است. در کل بدن آشفتگی به وجود می آید گوش هایی برای شنیدن دارد، بگذار بشنود.» هنگامی که مبارک این را گفت، به همه آنها سلام کرد و گفت: "سلام بر شما باد [نک : یوحنا 14:27]. سلام من را برای خود بپذیرید. مواظب باشید مبادا کسی شما را با این جمله گمراه کند: "اینجاست! ' یا "ببین، آنجا!" [ر.ک. 24:5، 23]، زیرا پسر انسان در درون شماست. 7 پس برو و انجیل پادشاهی را موعظه کن [مرقس 16:15] هیچ قانونی مانند قانونگذار نیست، مبادا به آن مقید شوید.»
آنها بسیار اندوهگین و ماتم گرفتند و گفتند: "چگونه نزد غیریهودیان برویم و انجیل پادشاهی پسر انسان را موعظه کنیم؟ اگر حتی او نیز رها نشد، ما چگونه نجات خواهیم یافت؟"
آنگاه مریم برخاست و به همه آنها سلام کرد و به برادران خود گفت: ماتم نگیرید و غمگین و بی اراده نباشید زیرا فیض او با همه شما خواهد بود و از شما دفاع خواهد کرد. ما را مرد ساخت.» وقتی مریم این را گفت، دلهایشان به سمت بهتر شدن تغییر کرد و شروع کردند به بحث درباره سخنان [منجی].
پطرس به مریم گفت: "خواهر، ما می دانیم که ناجی تو را بیشتر از زنان دیگر دوست داشت [ر.ک. یوحنا 11: 5، لوقا 10: 38-42]. سخنان ناجی را که از آنجایی که می دانی در ذهن داری به ما بگو. آنها را نمی دانیم و از آنها نشنیده ایم.»
مریم پاسخ داد و گفت: آنچه از شما پنهان است به شما خواهم رساند. و او شروع به گفتن کلمات زیر به آنها کرد. گفت: من خداوند را در رؤیا دیدم و به او گفتم: پروردگارا، امروز تو را در رؤیا دیدم. او در پاسخ به من گفت: «خوشا به حال تو، زیرا از نظر من تزلزل نکردی.» [به او گفتم: پروردگارا، ذهنی که بینایی را می بیند، آیا آن را از طریق روح می بیند یا از طریق روح؟ منجی پاسخ داد و گفت: نه از طریق روح می بیند و نه از طریق روح، بلکه ذهنی که بین آن دو است، بینایی را می بیند و آن را می بیند.
"...و هوس گفت: "من تو را ندیدم که فرود آمدی، اما اکنون تو را می بینم که برمی خیزی. چرا دروغ می گویی در حالی که از آن من هستی؟" روح پاسخ داد و گفت: من تو را دیدم، اما تو مرا ندیدی و نشناختی. پس از آن که این را گفت، دوباره با خوشحالی به سوی قوه سوم رسید، این قدرت از جان گذشت: «به کجا می روید، به راستی که در بند نبودید». رجوع کنید به متی 7:1 و روح گفت: «چرا من را مقید نکردم، اما تشخیص دادم که همه آزاد خواهند شد. چیزهای زمینی و آسمانی.' بعد از اینکه روح نیروی سوم را پشت سر گذاشت، به سمت بالا برخاست و قوه چهارم را دید که هفت شکل داشت، شکل اول تاریکی است، میل سوم، جهل سوم، برانگیختن مرگ، پنجمین شکل است. پادشاهی جسم، ششمین حکمت حماقت جسم است، هفتمین حکمت خشمگین است رفتن، فاتح فضا؟ روح پاسخ داد: «آنچه مرا برمی انگیزد، غلبه کرده است، و جهل در دنیایی که از آن نجات یافته ام یک «نوع» بالاتر و از بند عجز علم، که وجودش موقتی است، از این زمان در زمان لحظه ایون در سکوت به آرامش خواهم رسید.»
وقتی مریم این را گفت، ساکت بود، زیرا ناجی تا کنون با او صحبت کرده بود. اما اندرو پاسخ داد و به برادران گفت: «درباره آنچه او میگوید، بگویید. زیرا من باور نمی کنم که ناجی این را گفته باشد. زیرا یقیناً این آموزهها از عقاید دیگری است.»
پطرس نیز در این زمینه با او مخالفت کرد و از آنها در مورد منجی پرسید. "آیا او مخفیانه با زنی صحبت کرد [ر.ک. یوحنا 4: 27]، نه آشکارا، نه آشکار؟ آیا ما به عقب برگردیم و همه به او گوش دهند؟ آیا او او را بر ما ترجیح داد؟" آنگاه مریم غمگین شد و به پطرس گفت: «ای برادرم پطرس، تو چه فکر میکنی؟