و هيچ جنبندهاى در زمين نيست مگر [اينكه] روزيش بر عهدهٔ خداست و [او] قرارگاه و محل مُردنش را میداند. همه [اينها] در كتابى روشن [ثبت] است.
پینوشت:
او دهد سنگی و کِرمی در میانْش او نهد کرمی و برگی در دهانْش
موسی را، علیه السلام، در پایان عمر خویش دخترکی خُردسال بود که گاه دلش نگرانِ او بود که چه خواهد شد. فرمان آمد که به کنار دریا روَد و با عصای خویش بر دریا زند و موسی چنین کرد. صخرهای بیرون آمد. فرمان آمد که صخره را بشکن. موسی صخره را شکست. از درون آن صخره کِرمَکی به در آمد و در دهانش برگکی سبز بود و میگفت: منزه است آنکو، با همهٔ دوریِ راه، مرا فراموش نمیکند (الشواهد و الامثال)
تعلیقات کتاب مصیبتنامه عطار نیشابوری / محمدرضا شفیعی کدکنی