عصر نوآوری وموضع اسلام در این زمینه
نویسنده: رجامند فاریابی
هدف از اختراعات و تکنالوژی به عقیدهی من- پیروزی بر مشکلات وواپس ماندگیهای ناشی از نادانی وضعفی که در گذر زندگی بوجود آمده و بهرهبرداری از توانمندیها و استفاده از گنجینههای سرشار و نهفتهی هوایی و زمینی وکاربست آنها برای اهدافی است که بدور از اخلالگری وفساد در روی زمین باشند.
موضع اسلام در مقابل جهان تکنالوژی وتلگراف آشکار است. اسلام از جانشینی انسان در روی زمین خبر میدهد وخداوند، جهان را برای اهداف صحیح وسالم آدمی، چه به تصرف انسان وچه بدون تصرف وی، مهیا کرده است ومیفرماید: (هوالذی خلق لکم ما فی الارض جمیعا). نباید فراموش شود که این صنعت ها و نو آوریها، از قبیل: تلفون، ماهواره، سایتهای اینترنتی، ماشین، هواپیما کشتیهای بادی و بخاری ، خود هدف اصلی ومقصود به ذات نیستند، بلکه وسایل و دستاویزهایی برای رسیدن به اهداف دیگری است که ما با خوب یا بد بودن و سود وزیان اهداف، آن وسایل را میسنجیم؛ اگر این هدفها، عالی و خوب بوده باشد، آن وسایل نیز عالی خواهند بود وبا در نظر داشتن مطابقت این وسایل با اهدافی که برای تحقق آنها در نظر گرفته شدهاند وبا توجه به دستاوردهایی که از این ابزارها حاصل آمده ونقشی که در زندگی مردم، جامعه، اخلاق وامور اجتماعی وسیاسی آنان بازی کرده است، به موفق بودن وناکامی این ابزار حکم میکنیم.
ای کاش! همهی نوآوریها واختراعات در راستای اهداف درست وصحیحی بکار گرفته میشد وانسان برای رسیدن به اهداف با آنها از جایی به جای دیگر وبا استعمال آن ها در وقت و نیرو صرفهجویی میکرد وازاین صرفهجویی بهره میبرد. وآنهارا برای رسیدن به اهداف والای خود به کار میبرد، چه نیکو و شایسته است که امروزه انسان سوار شدن ماشین یا هواپیما، استفاده اینترنت ، ماهوار و کامپیوتر را که به هر شکلی که دوست دارد مورد استعمال قرار دهد.وی نباید فراموش کند که روزی به سوی خداوند متعال بازمیگردد وبر اساس استعداد وقدرتی که خداوند به وی عطا کرده، محاسبه وباز پرسی خواهد شد واگر استعمال این قدرت وامکان را در راه وراستای هدفی ناصالح وناشایست بهکارگیرد، کیفر وبازجویی خواهد شد. همچنین فراموش نمیکند که وی بندهی گوش به فرمان خدا و پیرو حکم اوست، که نه مالک مرگ است و نه حیات و مبادا طغیان و سرکشی کند؛ چرا که انسان زمانی که احساس بینیازی کند، سرکشی میکند.
دین مبین اسلام در راستای استفاده و بهرهگیری درست و مفید از این توانایی و قدرت، انسان را راهنمایی میکند که شکر قدرت دهنده را به جای آورد و وی را از اینکه این قدرت را برای کمک و مساعدت و نشر آموزههای دینی تحسین نموده واگر به ستم، تبهکاری، و دشمنی به کار گیرد، برحذر می دارد. و میفرماید: (هذا من فضل ربی لیبلونی أاشکر أم اکفر ومن شکر فانما یشکر لنفسه ومن کفر فان ربی غنی کریم).
باتأسف اکثریت جوانان استفاده کن از این اختراعات خودرا از دین و امور دینی بیبهره کردند، هیچ وسیلهی بازدارندهای دینی و اخلاقی از گناه و فساد در بین آنان باقی نمانده است. راهنما و ارشادگری دلسوز که آنها را بخوبی ومسیر درست رهنمون شود نیز وجود ندارد. پس منشأ وسرنوشت ومأوای خویش را فراموش کرده و گفتند: ( ان هی الا حیاتنا الدنیا ومانحن بمبعوثین). طبعاً چنین پنداشتند که غیراز لذت، خوشگذرانی، بهرهمندی مادی و فساد وتبهکاری در جهان چیزی وجود ندارد و جهان مانند مملکتی بیصاحب وسرپرست است که حکمرانی بر آن، سودجویی از امکانات و ثروتهای نهفته در آن، مقصد است و هدف دیگری در کار نیست. پس این اختراعات وتلگراف را در جهت به دست آوردن لذتها، حکمرانی و تخریب عقاید مردم به کار بردند ودر جهان کشف نوآوری فرآوردههای صنعتی که بدان وسیله به خواستهها و آرزوهایشان برسند و دیگران را نیز گمراه و تابع خود بکنند با یکدیگر به رقابت پرداختند.