🔻You can find every thing about weapons
This channel is different from other channels
In this channel you can find the best information from weapons، wars history with
new
این حملات نشان داد سیستم پدافندی روسها در برابر این موشک ناتوان است و موشک براحتی پس از گذشتن از خطوط پدافندی روسها بطور گسترده ای پست های فرماندهی ، انبارهای مهمات و مخازن سوخت ارتش روسیه را پشت خطوط مقدم جنگ منهدم کرده و ضربات سنگین و کمرشکنی را به ارتش روسیه تحمیل کرد موشکهای اشتروم شادو موفق شد نام خود را در میان سلاح های غربی بسیار موفق در جنگ اکراین نظیر سامانه های توپخانه ایی سزار ساخت فرانسه ، خودروهای زرهی المانی و سامانه های راکت انداز چندگانه ساخت ایالات متحده مطرح کند در سال 2018 جنگنده های پاناویا تورنادو بریتانیا 8 فروند موشک کروز اشتروم شادو را برلی حمله به یک انبار مهمات سوریه که تسلیحات شیمیایی در ان دپو شده بود بکار گرفتند که تمامی موشکهای شایک شده با موفقیت به هدف اصابت کردند
موشک اشتروم شادو در یک نگاه
کشور سازنده : انگلیس / فرانسه نوع سلاح : موشک کروز نقطه زن دور ایستا سکوی پرتاب : جنگنده های تورنادو ، میراژ 2000 ، یورو فایتر ، رافال ، استرایک ایگل و سوخو - 24 وزن کل : 1300 کیلوگرم وزن کلاهک : 450 کیلوگرم برد موشک : 560 کیلومتر در نسخه های اخر 1000 کیلومتر نوع کلاهک : انفجاری و سنگر شکن دایره خطا : در نسخه های اولیه تا 5 متر در نسخه های جدید زیر 2 متر طول : 510 سانتیمتر عرض : قطر موشک 63 سانتیمتر سیستم هدایت : جی پی اس / اینرسیایی وضعیت فعلی : عملیاتی ، و در خدمت
نسخه های صادراتی این موشک به تعدادی از کشورها از جمله هند و عربستان سعودی صادر شد اخیرا این موشک با جنگنده های سوخو 24 نیز یکپارچه و سازگار شده و بریتانیا بخشی از ذخایر موشک اشتروم شادو خود را در اختیار اکراین قرار قرار داده که بخش بزرگی از غرب روسیه را در تیرس اکراین قرار میدهد اگرچه اکراین به بریتانیا متعهد شده که از این موشکها بر علیه مناطق مسکونی و شهرهای روسیه استفاده نکند حملات موفق متعدد اکراین با این موشک بر علیه اهداف روسی توانایی و ارزش بالای این موشک را بنمایش گذاشت تقریبا تمامی موشک های شلیک شده توسط اکراین موفق عمل کردند و تنها در یک مورد پس از اصابت به هدف کلاهک موشک عمل نکرد ومنفجر نشد
موشک با هدف حمله به مراکز مخابراتی ، و فرماندهی ، انبارهای مهمات ، سایر تاسیسات راهبردی و پل های مواصلاتی طراحی گردید این موشک بر اساس مهمات فرانسوی ضد باند آپاچی ساخته شد ولی بجای مهمات خوشه ای یک کلاهک واحد را حمل میکرد ، سهم فرانسوی ها در ساخت موشک بیش از انگلیس بود و بخش اعظم موشک را فرانسوی ها طراحی و تولید میکردند موشک در سال 2001 تکمیل شد و در سال 2003 رسما عملیاتی شد برآورد میشود بریتانیایی ها حدود 700 تا 1000 فروند از این موشک جدید را بدست اوردند که بر روی جنگنده های پاناویا تورنادو و یورو فایتر تایفون نصب میشوند این در حالیست که در فرانسه نیز با جنگنده های میراژ 2000 سری 5 و جنگنده های رافال هماهنگ شد در سال 2017 قراردادی مشترک جهت نوسازی و ارتقای موشک های در خدمت منعقد گردید که عمر عملیاتی موشک تا سال 2023 تمدید گردید موشک از یک موتور توربوجت میکرو توربو تی آر آی 60-30 توربومگا ساخت فرانسه با توان 5/4 کیلو نیوتن بهره میبرد که موشک را به سرعت حداکثر 1173 کیلومتر در ساعت میرساند و یک موشک مادون صوت بحساب می آید حداکثر برد در نسخه های اولیه 560 کیلومتر است ولی در نسخه های صادراتی بخاطر رعایت معاهده محدودیت و رژیم کنترل فناوری های موشکی این مسافت به عدد 290 کیلومتر محدود شده است موشک دارای 5/1 متر طول و 630 میلیمتر قطر است و دارای بالی به طول 3 متر است وزن موشک 1300 کیلوگرم است و دارای یک کلاهک شدید الانفجاری و یا کلاهک دو مرحله ای به وزن 450 کیلوگرم است موشک از سیستم هدایت ماهواره ایی برخوردار است و حداکثر دایره خطا در نسخه های اولیه 5 متر بود نوعی کلاهک سنگر شکن برای این موشک طراحی شد که ابتدا کلاهک درون بتن نفوذ میکند سپس کلاهک انفجاری اصلی منفجر میشود موشک دارای یک ارتفاع سنج رادیویی جهت پرواز سینه مال زیر افق دید رادارها است که با توجه به پنهانکاری بالای موشک کشف و انهدام ان برای یگانهای پدافندی بسیار دشوار و نزدیک به صفر میباشد زیرا موشک هم توان پرواز در ارتفاع بسیار پایین را دارد و هم توان پنهانکاری بالا موشک از نوع شلیک کن و فراموش کن است و یکی از دقیق ترین موشک های کروز حال حاضر در جهان است
موشک دارای یک نقشه دیجیتالی از سطح زمین در حافظه خود است که داده ها را با ان تطبیق میدهد تمامی دستورات پیش از پرتاب به موشک منتقل میشود و پس از پرتاب دیگر قابلیت کنترل و تغییر ماموریت و یا ارسال دستور خود انهدامی به موشک وجود ندارد موشک پس از شلیک به سطح زمین ارتفاع خود را کاهش میدهد و تا مرحله پایانی بشکل سینه مال پرواز میکند ، سپس در نزدیک هدف ارتفاع خود را افزایش و نهایتا بسمت هدف شیرجه میرود
نسخه های جدید موشک بردی حدود 1000 کیلومتر دارند بهای هر فروند موشک اشتروم شادو یک میلیون و چهارصد هزار دلار است
در اوایل دهه 1990 فرانسه بدنبال ساخت یک سلاح هدایت شونده برد بلند جهت هدف قرار دادن اهداف مهم و راهبردی دشمن ، خارج از محدوده پدافندی دشمن و در محدوده ایمن هواپایه بود در همان زمان بریتانیاهم بدنبال توسعه سلاحی مشابهی بود و بدلیل نیاز مشابه بر سر ساخت سلاح مورد نیاز بصورت مشترک به توافق رسیدند و در سال 1994 قراردادی جهت توسعه مشترک یک موشک کروز حمله به اهداف زمینی با الویت پنهانکاری امضا نمودند این موشک در فرانسه با نام SCALP-EG نامگذاری شد و در بریتانیا اشتروم شادو نام دارد
در دهه 1980 وقوع چند حادثه ناخوشایند از جمله کشتار حجاج ایرانی در مراسم حج در تابستان سال 1987 و سرنگونی کردن دو فانتوم ایرانی توسط شکاری های ایگل عربستان در سال 1985 باعث شد بحران بین ایران و عربستان از فاز رقابت به فاز تقابل تغییر ماهیت دهد اگرچه وجود قرارداد های دفاعی مشترک دوجانبه بین عربستان و سایر دول عرب منطقه در یکسو و سه قدرت برتر جهانی یعنی فرانسه ، بریتانیا و ایالات متحده در سوی دیگر از گسترش بیشتر بحران و تبدیل شدن آن به یک رویارویی نظامی جلوگیری میکرد طی این سالها ایران بارها با دست زدن به تحرکات محدود و کنترل شده نظامی سعی نموده سقف حمایت این قدرتها و میزان هزینه ای که حاضرند در صورت وقوع یک جنگ احتمالی برای حمایت از متحدین عرب خود بپردازند را محک بزند ولی هر بارغربیها نشان داده اند که به خطر انداختن امنیت مرزهای دول عرب منطقه خط قرمز آنها محسوب و در این رابطه هیچگونه تعاملی حتی با متحدی سنتی چون اسراییل نخواهند کرد و در نهایت پس از اشغال کویت توسط عراق ضمینه ای برای نمایش موضع ایالات متحده و واکنش این کشور در برابر به خطر افتادن حاکمیت و تهدیدامنیت مرزهای این کشورها از سوی رقبای منطقه ای انها ایجاد کرد
بحرانی با آغاز پر هیاهو پایانی در سکوت
اما بحران اخیر ایران و عربستان پس از اجرای حکم اعدام شیخ باقر النمر ، روحانی شیعه مخالف آل سعود در عربستان در حالی آغاز شد که مسولان ایرانی موضعی بسیار تندی اتخاذ و حتی صراحتا بارها عنوان نمودند که خاندان آل سعود در آستانه سقوط قرار گرفته و در 5 سال آینده سقوط این خاندان کامل خواهد شد وعده ای که در مورد اسراییل نیز داده شده بسیاری این پیش بینی قاطع ایران در آن سالها را نوعی تهدید غیر مستقیم حاکمیت عربستان استنباط میکردند و تحقق چنین وعده ایی را تنها از طریق نبرد نظامی و حمله ای گسترده بر علیه عربستان ممکن میدانستند که با توجه به قراردادهای دفاعی عربستان با قدرتهای خارجی تحقق چنین وعده ایی را غیر ممکن دانسته که حتی اگر ایران ریسک هزینه های بالای ان را قبول کند در نهایت به تکرار سناریویی مانند حمله عراق به کویت و پایان تراژیک آن برای ملت عراق خواهد انجامید که ورود به آن یک بازی دو سر باخت برای ایران خواهد بود و به این ترتیب چنین اظهاراتی را نوعی بلوف و در واقع بیشتر بعنوان خوراک داخلی برای افکار عمومی داخلی دانسته که پس از افتادن توپ به زمین ایران منتظر حرکتی از سوی مسولان خود هستند و با چنین اظهاراتی ضمن نشان دادن واکنشی بسیارتندی در بالاترین سطوح در یک حرکت رندانه جهت جلوگیری از پیگیری های مطالبه گرانه افکار عمومی یک بازه زمانی 5 ساله نیز برای مدیریت بحران و تنش زدایی و پایین کشیدن شدت و میزان بحران با یک شیب ملایم وبصورت چراغ خاموش در یک بازه زمانی بلند از پیگیری مطالبه گر افکار عمومی وپاسخگویی در برابر تهدیدات و تاکید قطعی بر تلافی و پاسخ مناسبی که هر گز محقق نشد جلوگیری و آن را مشمول گذشت زمان و ویژگی متداول تمامی انسانها یعنی فراموشی رخدادها در اثر گذشت ایام میکنند البته دستگاه دیپلماسی کشور دست به خلاقیت و نوآوری جدیدی در اتخاذ راهبردهای خود در تقابل هایی که جنبه حیثیتی داشته ومجبور به اتعکاس واکنش تهاجمی و یا اعلام خبر از اتخاذ تصمیم به انجام واکنش تلافی جویانه و یا مقابله به مثل میشود زده به این صورت که در قدیم معمولا ضمن اعلام خبر اتخاذ تصمیماتی قاطع و بسیار خصمانه اما اجرای آنرا به مکانی مناسب در زمان مناسب موکول میکرد ، زمان و مکان مناسبی که هرگز بدست نمی امد و آنچه در این میان قابل تامل بود اظهارات تند و تهدید هایی بود که مسولان در رسانه ها بر علیه کشورهای رقیب ابراز میکردند و بعضاحتی بخش حاکمیت آنها در بالاترین سطح بعنوان هدفی برای اقدام تلافی جویانه کشورمان معرفی میشد ، تهدیدهایی که هرگز از سطح انعکاس رسانه ای فراتر نرفتند و هیچگاه زمان و مکان مناسب برای تحقق و اجرای آنهافراهم نشد ولی تداعی گر همان مثل مشهور اگر چاه برای ما آب نداشت ولی برای کارگران آن نان داشت شده و این تهدیدات اگر برای کشور مقابل هیچ عواقب و خطری ایجاد نمیکرد ولی متاسفانه ضمینه مساعدی برای قدرتهای با نفوذی که با کشورمان دچار تنش هستند ایجاد میکند تا به بهانه مداخله در امور داخلی کشورهای دیگر و گسترش افراط گرایی ، دایره فشار و تحریمها را تنگ و تنگ تر کنند ، فشارهایی که تنها ، و تنها معیشت ملت را هدف قرار میدهد
جنگ های بی حاصل
با عادی شدن روابط تهران و ریاض اولین سوالی که پیش می آید این است که ایران چگونه حاضر به عادی سازی روابط خود با عربستان شد ؟
اگر هم این عزیزان اقدام خود را عجولانه و اشتباه میدانند پس آیا نمیتوان اقدامی که خود انها نیز بر اشتباه بودن آن نظر دارند و برای چهار دهه باعث تحمیل مشقت و رنج زیادی به ملت شده را یک جنایت و اقدام علیه امنیت ملی دانست ؟ آیا بر اساس استانداردهایی که یک فرد معترض را که بر اثر فقر و شرایط فلاکت بار تحمیل شده به وی که خود هیچ نقشی در به وجود آمدن آن نداشت به خیابان آمده و اعتراض خود را فریاد میزند را اقدام علیه امنیت ملی میدانند ، اقدام این عزیزان که برای چهار دهه کشور را در آستانه یک جنگ تمام عیار قرار داده و همواره سایه جنگ بر روی کشور بوده و چهار دهه کشور را وارد یک جنگ اقتصادی و سیاسی نابرابر و یکطرفه ای قرار داده که وضعیت اسفناک شهروندان حاصل آن است چه ؟ آیا فریاد آن معترض امنیت کلی شهروندان و کشور را به خطر انداخته یا بحرانی که این عزیزان رقم زدند؟ اقدامی که خود نیز آن را باور ندارند و اشتباه میدانند ولی بر اثر ان امنیت اجتماعی ، سیاسی و معیشتی بخشی اعظم ملت هدف قرار گرفت جالب تر اینکه هنوز هم دستگاه دیپلماسی کشور و بخش سیاستگذاری روی ماندن و دفاع از تصمیم و اقدام این عزیران که خود هم بر اشتباه بودن آن واقف هستند و حتی برخی از انها در مصاحبه ها و گفتگوهای رسانه ای خود به نوعی غیر مستقیم به اشتباه خود اذعان داشته اند تاکید دارد
دیگر مورد را باید در جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران جستجو کرد ، جایی که در اوج قدرت و در اختیار داشتن دست برتر پیشنهاد آتش بس و مذاکره برای صلح در حالی رد شد که کشور مان در موضع قدرت قرار داشت و دشمن که درموضع استیصال قرار داشت آماده دادن هر امتیازی در قبال متارکه جنگ بود ولی چنین موقعیت ایده آلی در حالی سورانده شد که چند سال بعد در شرایطی کاملا متفاوت و در حالیکه دشمن دست برتر را در اختیار داشت و کشورمان تحت یک فشار بین المللی گسترده قادر به تهیه سلاح و دیگر تجهیزات مورد نیاز برای ادامه جنگ نبود و در ضعیف ترین وضعیت سیاسی و نظامی خود از ابتدای شروع جنگ قرار داشت و به زبان ساده جای دو طرف عوض شده بود مجبور به پذیرش همان پیشنهاد شد در حالیکه مشوق هایی که برای ایجاد انگیزه برای ایران در آن قید شده بود حذف شد و کشورمان هنوز هم بعد از سه دهه حداقل موفق به تعیین مرزهای مشخص نشده و هیچ گونه دستاورد ملموسی از 8 سال جنگی که صدها میلیارد دلار خسارت و تبعات برای کشور داشت و جان صدها هزار نفر را گرفت حاصل نشد و جالب تر اینکه رسانه ها آنرا یک پیروزی نام میبرند حال اینکه چگونه به جنگی که یک کشور بر علیه کشور دیگربراه انداخت و پس از تحمیل هزینه ای گزاف به کشور مورد نظر وقتی قادر به رسیدن به اهداف خودنشد دست به متارکه جنگ زد آنهم بدون پرداخت یک سنت غرامت و مجازات حتی یک نفر از انبوه جنایتکاران جنگی که مرتکب بدترین جنایات جنگی شدند این جنگ برای کدام طرف پیروزی بود؟ کشور متجاوزی که حتی نامش بعنوان متجاوز و آغازگر جنگ معرفی نشد یا کشوری که ناخواسته اینهمه خسارت متحمل شد و حتی حداقل امتیازی هم نتوانست بگیرد ؟
اما دیگر مورد پرونده هسته ای است که پس از تحمیل خساراتی بی سابقه در نهایت به خواست و شرایط قدرتهای جهانی گردن نهادیم اقدامی که اگر از همان ابتدا انجام میشد ملت مجبور به تحمل بی حاصل چند دهه مشقت و بار فشارهای تحریمها نبودند
اگر بخواهیم به تمامی موارد مشابه و ریز ودرشت چنین تصمیماتی اشاره کنیم مطلب بسیار طولانی و از حوصله خارج میشود اما جدیدترین مورد از این دست سیاستگذاریها به بحران اخیر در روابط ایران با عربستان بازمیگردد ، بی شک اگر بخواهیم به ریشه های اختلاف دو کشور اشاره کنیم باید 4 دهه به عقب بازگردیم و به سالهای ابتدایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی بازگردیم ، در آن سالها مقامات ایرانی بارها اعلام کردند که از هر نسخه مشابهی از انقلاب ایران در منطقه حمایت میکنند ، بسرعت اغلب کشورهای منطقه که از سیستم حکومتی پادشاهی برخوردار بودند و یا حاکمان آن از طریق کودتا به قدرت رسیده بودند از ایجاد موج انقلابی مشابهی از سوی مردم خود دچار وحشت شدند
لذا کشورهای منطقه دولت انقلابی ایران را تهدیدی برای خود محسوب میکردند و سعی در خنثی نمودن این تهدید با تمامی امکاناتی که در اختیار داشتند از جمله تحریک صدام حسین که ارتش وی در رده قدرتمندترین ارتشهای جهان عرب بود نمودند در این میان عربستان سعودی بخاطر جایگاه سنتی خود و نقش پدر خواندگی و بزرگتر کشورهای عرب منطقه رهبری کشورهای عرب منطقه را بدست گرفت و بحران تبدیل به تنش ایران عربستان شد
در چند دهه گذشت کشورمابایک معضل خودساخته درعرصه سیاست خارجی مواجه بوده که شهروندان ایرانی تنها قربانیان تبعات آن بوده اند یعنی اتخاذتصمیمات شتاب زده بدون توجه به روند تحولات جهانی ، روابط بین الملل ، معاهدات و قراردادهای دفاعی ، اقتصادی بین دول منطقه با قدرتهای رده اول جهان و آینده موازنه قدرت و شکل گیری بلوکهای سیاسی دفاعی منطقه ایی و جهانی است که تنها بر اساس راهبردها و استراتژی های قدیمی و منسوخ مربوط به دوران جنگ سرد و جهان دوقطبی که هیچ گونه انطباقی با تعاریف نظم نوین جهانی و شرایط دنیای فعلی که جهان غرب حاکم بلامنازع و بی رقیب دنیای امروز است ندارند راهبردهایی که بر اساس پتانسیل های غیر واقعی و صرفا اسمی برخی قدرتهای جهانی اتخاذ گردیده که بیشتر از انکه انعکاسی از داشته ها و توانایی های بالقوه انها باشد میراثی اسمی از گذشته ایی پر شکوه و مقتدری است که تنها کارایی ان برانگیختن حس ناسیونالیستی ملت این کشورها جهت یادآوری دورانی باشکوه و پر افتخاری است که در تاریخ جا مانده
چنین وضعیتی در گذشته برخی از کشورهایی که امروزه کشوری معمولی و نچندان قابل تامل بحساب می آیند نظیر ترکیه ، یونان و مهمتر از همه ایران خود نیز بچشم می خورد از جمله شاخص ترین نمونه های این دست کشورها روسیه است کشوری که امروزه حتی سایه کمرنگی از دوره اقتدار و شکوه امپراطوری شوروی بحساب نمی آید ولی متاسفانه در عرصه دیپلماسی کشور ما بجای بررسی واقعیات و داشته های میدانی و عملی این کشورها صرفا تنها به صرف اسمی که میراثی از گذشته است و به مانند طنابی کهنه است که اگر چه ظاهری ضخیم و فریبنده دارد ولی پوسیده است و اسفناکتر این است که در گذشته نیز بارها این طناب پوسیده را امتحان کرده و نتیجه آن را تجربه کرده و دیگر به یک سنت در عرصه سیاست خارجی کشورمان تبدیل شده که در موارد اینچنینی در قبال ناکامی ها و شکست راهبردهای اتخاذ شده هیچگاه بررسی و تحقیقاتی برای تعیین دلایل شکست و مشخص نمودن افرادی که درچنین سیاستگذاری های اشتباهی نقش داشته اند انجام نگرفته است و در هر مورد تنهااین شهروندان بوده اند که تبعات چنین اشتباهاتی را به سختی پرداخت کرده اند و حتی کسی حاضر به قبول تبعات و انجام یک عذرخواهی ساده از ملتی که تاوان اشتباهات انها را مالی و جانی پرداخت کرده اند نشده است از این موارد به وفور در این بازه زمانی بچشم میخورد که شاخص ترین ها را مواردی چون حمله به سفارت ایالات متحده توسط گروهی دانشجو که بیش از آنکه با انگیزه های سیاسی انجام بگیرد ، تحت تاثیر مواردی چون تخلیه هیجانات ناشی از مقتضیات سنی گروهی دانشجوی جوان که تحت تاثیر شدید جو انقلابی حاکم بر جامعه وهرج و مرج پسا تغییر قدرت حاکم در کنار رقابت های متداول بین دانشگاه ها که معمولا در تمامی ضمینه های علمی ورزشی و فعالیت های اجتماعی وجود دارد بدون در نظر گرفتن تبعات سنگین و ریسک بالای چنین اقدامی که بر خلاف تمامی موازین بین المللی و عرف دیپلماتیک و ناشی از عدم اشراف انها به قوانین بین الملل و نداشتن اطلاعات کافی از علوم سیاسی و روابط بین الملل بود دست به اقدامی زدند که میتوان از آن بعنوان یک سونامی سیاسی نام برد که هرگز تبعات و هزینه اقدام نسنجیده آنها گریبان کشور و ملت را رها نکرد یهترین سند برای اثبات این مسئله هم اینکه اکثر آن دانشجویانی که آنروز دست به اشغال سفارت آمریکا با شعار استکبار ستیزی و مقابله با دشمن بزرگ کشور و ملت زدند امروز و در حالیکه ملت هنوز هم بشدت درگیر بحرانی هستند که انها رقم زدند خود این دانشجویان سابق دارای شهروندی ایالات متحده و یا دیگر کشورهای غربی هستند و دارای سرمایه گذاری های بعضا بالایی در این کشورها هستند و جهت ایجاد زندگی راحت و به دور از بحرانی که خود باعث و بانی آن شدند فرزندان خود را به کشورهایی که آنروز علم مبارزه با انها بدست گرفته بودند فرستاده تا در بلاد کفر با آرامش و به دور از شرایط وخیمی که ملت درگیر آن هستند از امکانات گسترده و رفاه بالای این کشورها لذت ببرند و جالب اینکه آن افراد حتی حاضر به دادن بهایی هرچند اندک در قبال بحرانی که خود رقم زدند و سایر شهروندان کشور در حال پرداخت هزینه ای حداکثری برای آن هستند نشده اند سوال این است که اگر این عزیزان آنروز به اقدام خود ایمان کامل داشتند چگونه امروز حاضر به سرمایه گذاری و دادن اجازه اقامت به فرزندان خود در کشوری که دشمن اصلی ملت ماهست شده اند آیا بر این اساس سرمایه گذاری و هزینه رقمهای هنگفت برای ایجاد ضمینه اسکان دائمی خانواده خود خیانت به ملت و کشور و همکاری با دشمن نیست ؟
ایوان روگوف : سال ساخت 1976 سال ورود به خدمت 1978 سال خروج از خدمت 1996
الکساندر نیکولایف : سال ساخت 1980 سال ورود به خدمت 1982 سال خروج از خدمت 1997 چ۰ میتروفان موسکالنکو : سال ساخت 1989 سال ورود به خدمت 1990 سال خروج از خدمت 2012
ناو چهارم نام ؟ ساخت این کشتی پس از فروپاشی شوروی لغو شد
خواستگاه : اتحاد شوروی کاربر : نیروی دریایی ارتش سرخ نوع : کشتی آبی خاکی بالگرد بر جابه جایی : استاندارد 11500 تن ، 14000 تن در حالت فول لود ابعاد طول : 157 متر عرض : 23/8 متر آبخور : 6/7 متر پیشران : 2 دستگاه موتور توربین گازی ساخت اکراین متصل به 2 شفت و پروانه حداکثر سرعت : 35 کیلومتر بر ساعت برد نهایی : 7500 مایل دریایی در سرعت 26 کیلومتر بر ساعت ظرفیت بار : 2500 تن خدمه : 239 نفر
هر کشتی کلاس روگوف 4 فروند بالگرد را میزبانی میکند در صورت پارک بالگرد روی پد نشست و برخواست 6 بالگرد را میتوانست حمل کند آشیانه ی بالگرد ها ، درون رو سازه ی ناو قرار دارد. ناو دارای دو پد نشست و برخواست بالگرد بود یک سکوی فرود در جلوی پل فرماندهی و یکی در عقب ان تعبیه شده است. بالگرد های ناو از دو نسخه بالگرد ضد زیردریایی کاموف 29 و یا بالگرد حمل و نقل کاموف 27 بود که هر بالگرد توانایی حمل 16 نفر نیرو یا 2 تن بار درون بالگرد و 4 تن در خارج را دارد.
در بخش تسلیحات ناوهای کلاس ایوان روگوف دارای تسلیحات نسبتا کاملی بودند و در سطح یک کورت دارای قدرت آتش بودند سلاح اصلی ناو یک قبضه توپ 76 میلیمتری دی پی گان بود این توپها یک قبضه 76 میلیمتری AK-726 بود که از دو لوله برخوردار بود و دارای ذخیره 1000 تیر گلوله 76 م م بود برد نهایی این توپ 15700 متر بر علیه اهداف سطحی و 7000 متر بر علیه اهداف هوایی بود و نرخ آتش 100 گلوله در دقیقه بود. سیستم هدف گیری توپ توسط رادار کنترل آتش قابلیت شلیک اتوماتیک و با استفاده از سیستم دید اپتیکال پریزما ، توسط کاربر شلیک میشد
در بخش دفاع هوایی دارای یک سیستم دفاع هوایی اوسا نسخه ام جهت مقابله با موشک های ضد کشتی ، هواگرد ها بود و 20 تیر موشک با خود حمل می کند. برد نهایی این موشک 10 کیلومتر بود. این سیستم نیمه فعال راداری استفاده می کند.
هر کشتی به دو سامانه ی کوتاه برد قابل حمل استرلای مدل 3M استفاده می کند که هر سیستم یک لانچر 4 تایی دارد. موشک استرلا 3 کیلومتر برد دارد و
همچنین ، هر کشتی مجهز به 4 توپ ضد هوایی 30 میلیمتری AK-630 است. از این توپ ها می توان ضد اهداف هوایی ، اهداف دریایی کوچک ، مین های شناور و اهداف ساحلی دارای زره سبک استفاده کرد.
سلاح دیگر کشتی ، یک لانچر راکت گراد 122 میلیمتری به همراه 320 راکت است.
نکته قابل ذکراینکه این ناوها در زمان خروج از خدمت تقریبا کمی بیشتر از نیمی از عمر عملیاتی خود را سپری کرده بودند و قادربه طی یک دوره ده تا پانزده ساله دیگر هم بودند ولی دولت روسیه به دلیل عدم توان مالی برای نوسازی و ارتقای میان خدمتی ترجیح داد این ناو ها را نیز مانند دهها ناو دیگر بجا مانده از دوران شوروی از خدمت خارج و اوراق کند ویژگی بارز این شناورها دارا بودن توامان درب دو لنگه مجهز به سطح شیب دار در قسمت سینه ناو ، ویک درب بزرگ در پاشنه ناو که درب اسکله حوضچه ورود و خروج شناور و تجهیزات دو زیست بود و عرشه فرود هواگرد است که درب سینه ناو امکان انتقال تانکهای اصلی میدان نبرد ، نفربر و خودرو های زرهی را به ساحل امکانپذیر میکرد، درب عقب امکان ورود و خروج هاور کرافت و لیندینگ کرافت را امکانپذیر و عرشه فرود هم امکان نشست و برخواست انواع هلیکوپتر را پشتیبانی میکرد که در واقع کمتر ناوی همزمان تمامی این قابلیت ها را ارائه میدهد
این کلاس ناو بیشتر جهت حمل نقل دریایی و تخلیه ی نیرو و تجهیزات به ساحل استفاده می شد. تجهیزات نظامی به کمک پد بالگرد و همچنین توسط قایق ها از طریق درب های آبی قابل تخلیه بودند
ویژگی های فنی ناو
ناوهای کلاس ایوان روگوف در وزن خالی 8260 تن و در حالت عملیاتی دارای جابه جایی استاندارد 11500 تن بود ند ناو در حالت فول لود و بیشترین حالت بارگیدی دارای 14000 تن جابجایی بودند ابعاد ناو نیز شامل طولی برابر با 157 متر و عرض : 23/8 متر بودند ، آبخور ناو نیز 6/7 متر بود در بخش پیشرانه ناو از 2 دستگاه موتور توربین گازی ساخت اکراین با توان 18000 اسب بخار برای هر موتور بود که جمعا 36000 اسب بخار قدرت فراهم میکرد که به 2 شفت متصل بود که از طریق شفت به دو پروانه ناو متصل بود و کشتی را به سرعت حداکثر 25 گره دریایی معادل 35 کیلومتر بر ساعت میرساند برد ناو نیز 7500 مایل با سرعت 14 گره معادل 26 کیلومتر بر ساعت بود ، برد نهایی کشتی هم در سرعت 19 گره ، 6 هزار مایل بود ظرفیت حمل محموله ناو نیز معادل 2500 تن بود ناو در حالت عملیاتی دارای تعداد خدمه 239 نفربود
ناوهای آبی خاکی بالگرد بر پروژه شماره 1174 توسط کارخانه کشتی سازی دولتی یانتار واقع در شهر کالینگراد بسفارش نیروی دریای اتحاد جماهیر شوروی ساخته شده اند. این پروژه که بخشی از برنامه ی تقویت نیروی دریایی شوروی بود جهت افزایش تجهیزات آبی خاکی نیروبر در اواسط دهه 1970 آغاز شد ، این پروژه برای ساخت 4 ناو برنامه ریزی و آغاز شد که سه ناو به اسامی ایوان روگوف ، الکساندر نیکولایف و میتروفان موسکالنکو ساخته شدند و چهارمین ناو که ساخت آن در سال 1990 آغاز شده بود پس از فروپاشی شوروی متوقف و در نهایت لغو شد ناو ایوان روگوف و الکساندر نیکلایوف در ناوگان اقیانوس آرام و ناو میتروفان موسکالنکو در ناوگان شمالی بخدمت گرفته شدند که پس از فروپاشی شوروی به روسیه رسیدند و در نهایت ارتش روسیه در سال 1996 ناو ایوان روگوف و در سال 1997 هم ناو الکساندرنیکولایف را از خدمت خارج کرد و ناو موسکالنکو هم در سال 2002 از خدمت کنار گذاشته شدو غیر فعال شد و به حالت ذخیره رفت و در سال 2014 برای فروش به کشورهای خارجی پیشنهاد شد
به هر بحران در هر نقطه از جهان باشد و سلاح اتمی یک جنگ افزار بازدارنده دفاعی است که تنها در چهارچوب مرزهای کشور دارنده کارایی دارد و در بحرانهای فرامنطقه ای آنهم بر علیه کشورهای غیر اتمی تنها سلاح های متعارف هستند که تعیین کننده نیروی برتر هستند و از اواسط دهه 1950 غربیها با سرمایه گذاری هنگفت و افزایش چشمگیر هزینه های نظامی خود توانستند برتری هوایی شوروی را نیز بسمت یک موازنه متعادل ببرند و نهایتا در دهه 1960 ارام ، آرام دست برتر را نیز در آسمان داشنه باشند و با آغاز دهه 1970 با ورود نسل جدیدی از جنگنده های غربی از جمله فانتوم ، میراژ اف ۱ ، ساب 37 ویگن ، میراژ 2000 ، اف 14 تامکت و سلطان اف 15 ایگل شوروی عملا بصورت کامل آسمان را نیز واگذار کرد زیرا بهترین شکاری های این کشور میگ 23 و میگ 25 بودند که بهیچوجه قابل قیاس باهمتایان غربی خود نبودند [ مشکل شوروی این بود که هم پیمانان و متحدین این کشور را گروهی از کشورهایی تشکیل میدادند که از نظر زیر ساخت های صنعتی و قدرت اقتصادی چندان مطرح نبودند لذا تمامی مسولیت طراحی و تولید جنگ افزار و تجهیز کشورهای بلوک شرق به گردن شوروی افتاده بود اما در غرب ماجرا متفاوت بود و گروهی از کشورهای صنعتی قرار داشتند که هر کدام یک غول صنعتی محسوب میشدند که در اغلب ضمینه ها از خود شوروی هم برتر بودند و وظایف بنوعی تقسیم شده بود و در واقع شوروی بتنهایی باید با گروهی از قدرتهای صنعتی رده اول جهان رقابت کند ) اما در دریا نیروی دریایی شوروی پس از جنگ جهانی دوم یک نیروی دفاع ساحلی متکی بر قایق های توپدار و گشت ساحلی بود چنین نیرویی بهیجوجه توان نبرد در آبهای دور دست را نداشت ، بحران موشکی کوبا نشان داد نیروی دریایی ساحلی شوروی اگر چه توان دفاع از سواحل این کشور را داشت ولی برای حمایت از هم پیمانان شوروی از پتانسیل کافی برخوردار نیست و در یک جنگ احتمالی متحدین شوروی نمیتوانستند ازپشتیبانی این کشور برخوردار شوند لذا این کشور بدنبال تقویت قدرت خود در نبرد دریایی در اقیانوسها رفت و از اواسط دهه 1970 با اوج گرفتن جنگ سردشوروی تقویت توان دریایی خود را از اولویت های اول تقویت و تجهیزارتش خود قرار داد
به موازات این برنامه شوروی بدنبال ایجاد توازن در نیروی دریایی خود با ایالات متحده رفت که برنامه ساخت و بخدمت گرفتن ده فروند ناو هواپیمابر از کلاس کوزینتسف و اولیانوفسک و ساخت بیش از ده رزم ناو کلاس کیروف و همچنین رزم ناوهای کلاس اسلاوا در ادامه این طرح بود دیگر برنامه شوروی تقویت توان تهاجمی آبی خاکی خود با افزایش توان ترابری تجهیزات و انتقال نیرو بود که در اواخر دهه 1970 به تولد ناوهای کلاس ایوان روگوف بعنوان بزرگترین ناو های آبی خاکی ساخته شده در شوروی منجر شد که این ناوها محصول برنامه 1174 شوروی بود
ناوهای آبی خاکی و بالگرد بر کلاس ایوان روگوف (Ivan Rogov)
پس ازشکست تحقیر آمیز شوروی در بحران موشکی کوبا که این ابر قدرت جهانی ، مقهور توان نیروی دریایی ایالات متحده و مشخصا ناوگان سطحی قدرتمند و پرشمار آن شد ،این کشور با چالش بزرگی مواجه و وجهه نظامی آن را زیر سوال برد
مسئله این بود که قدرت نظامی اتحاد شوروی در چهارچوب مرزهای این کشور برای مقابله با هر تهدیدی کفایت میکرد ، این کشور دارای قویترین نیروی زمینی در جهان بود ، نیروی هوایی این کشور هم تواتسته بود به هر ترتیب نوعی موازنه ایجاد کند( اگرچه این تعادل هم بشکل اسمی و روی کاغذ بود اما بشکل میدانی اتحاد شوروی تنها در یک بازه کوتاه در اواخر دهه 1940 تا اواسط 1950 توانست بر غرب پیشی بگیردکه دلیل اصلی آنهم کاهش بخش اعظم بودجه نظامی ایالات متحده با توجیه اینکه هیچ کشوری به یک قدرت اتمی تعرض نخواهد کرد بود و این مسئله سبب شد اتحاد جماهیر شوروی در کوتاه مدت به قدرت برتر جهان تبدیل شود ، اما در خلال جنگ کره ایالات متحده دریافت که چه اشتباه بزرگی را مرتکب شده ، در واقع یک ابرقدرت جهانی همواره باید از نظر توانایی نظامی در بالاترین سطح از آمادگی برای ورود