میترسم از آزادی سوریه خوشحال شومواکنش بسیاری از مسلمانان به وقایع سوریه کمتر از حد انتظار است و این به دلیل ناتوانی در تفکیک مسائل است. ممکن است:
1. سوالاتی درباره نقش قدرتهای سیاسی در آزادی سوریه، حمایت یا چشمپوشی آنها داشته باشید.
2. یا موضعی نسبت به گروههایی که عملیات آزادسازی را انجام دادهاند یا ناآگاهی از وضعیت آنها.
3. یا ترس از آینده و آنچه در روزهای آتی پیش خواهد آمد.
و شاید همۀ اینها در وجودتان باشد.
برادر عزیز: ما کاملاً از دشواری مرحلهی کنونی و شدت نیرنگ آگاهیم و نمیدانیم در روزهای آینده چه بر سر کسانی که آزادی را به ارمغان آوردهاند خواهد آمد – از خداوند برایشان استواری، رشد، یاری، توفیق و اتحاد بر اطاعت از او را میطلبیم.
ما اینها را میدانیم، اما همه اینها نباید مانع از این شود که در شادی برادرانتان در شام شریک نشوید بابت:
1. پاکسازی مساجد که جنایتکاران متجاوز آنها را غارت کرده و آلوده بودند و بازگشت اذان و اقامه نماز در آنها.
2. آزادی دهها هزار نفر از برادران و خواهران زندانی که شرایطی را تحمل میکردند که سنگ را آب میکرد.
3. شادی خانوادههای زندانیان که بار دیگر با پدران، مادران، برادران، فرزندان و دختران خود یکجا شدند.
4. سقوط دیکتاتور خونریز و فرار او با ذلت.
5. استشمام نسیم آزادی و کرامت توسط مردم شام پس از 54 سال محرومیت.
6. امیدی که در دل ملتهای مسلمان دمیده شد، وقتی دیدند رژیمی که ریشههای عمیق داشت همچون خانه عنکبوت فرو ریخت.
اینها همه مسائلی هستند که خداوند متعال دوست دارد و مؤمنان به آنها شاد میشوند.
شادی شما از این وقایع، سادهلوحی سیاسی و پیروی بیفکرانه از احساسات نیست، همانطور که شاید تصور کنید! بلکه عدم شادی شما از آنها، اختلال در تفکر و احساسات است.
حفظ احتیاط به حدی که مانع از نشاندادن شادی شود، نه حکمت است و نه عقلانیت، همانطور که شاید تصور کنید! بلکه نوعی جمود است که شما را از سهیمشدن در احساسات شایسته و موجه برادران مؤمنتان بازمیدارد.
وگرنه معنای (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ/مومنان برادر همدیگرند) چیست؟ آیا از لوازم اخوت و برادری این نیست که به آنچه آنان را شاد میکند، شاد شوید و به آنچه آنان را اندوهگین میکند، اندوهگین؟
آیا نمیدانید که عدم شادی شما آنان را اندوهگین میکند و میان شما و آنان فاصله میاندازد؟
دیروز نوشتههایی منتشر کردم و یکی از برادران در سوریه کامنت گذاشت: «این کافی نیست دکتر ایاد، باید برایمان ویدئو بگیری و در آن به ما لبخند بزنی.»
و به خاطر این برادر و دیگر برادرانمان در شام، برایتان ویدئو میگیرم، لبخند میزنم و تبریک میگویم.
شاید بگویید: «اما میترسم روزهایی بیاید که این شادی را از یادمان ببرد و در دلهایمان شکست به وجود بیاورد.»
حتی اگر چنین شود، نگذارید این موضوع لذت پیروزی و شادی نزول رحمتهای الهی را از یادتان ببرد.
دشمنانمان تلاش کردند که این شادی را در غزه از یادمان ببرند و تلاش خواهند کرد که آن را در شام هم از یادمان ببرند تا هرگونه امید به آزادی را از ما بگیرند و ما را از هر تلاشی برای شکستن زنجیرهایشان بترسانند.
شادینکردن شما، پاسخ مثبتی به نقشههای آنهاست.
این روزها دیدیم که برخی زندانیان وقتی برادرانمان برای آزاد کردنشان میآمدند، قفل در را میشکستند و به آنها میگفتند: «برو، آزاد شدی»، میترسیدند، تردید میکردند و شک داشتند؛ نمیتوانستند تصور کنند که روز آزادی رسیده است.
نمیخواهیم ما هم چنین شویم، به این تصور برسیم که نمیتوانیم آزاد شویم و روی این زمین چیزی جز آنچه قدرتهای بزرگ میخواهند، رخ نمیدهد، هرچند خداوند به آنها احاطه کامل دارد.
آنها بدون شک نقشه میکشند، اما: (وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ). وظیفه ما این است که از هر رویداد بهره بگیریم و نه اینکه در تردید و انکار بمانیم.
حفظ شور و هیجان این روزها اهمیت دارد، زیرا انسان در شرایط احساسی قوی درسها و عبرتها را بهتر میگیرد. باید از آنچه رخ داده درس بگیریم، با آن تعامل کنیم و عوامل پیروزی را درک کنیم و نه اینکه همچنان در تردید و جمود بمانیم.
رخدادن شکستها در آینده ممکن است و این بخشی از سنت کشمکش و آزمون و پختگی تجربیات است.
ماجرای افغانستان عبرتآموز است: از روسها آزاد شد، سپس برادران دیروز بر سر قدرت به جان هم افتادند، سپس کسانی از میان افغانها برخاستند و آنها را از این گروههای متنازع آزاد کردند، سپس افغانستان دوباره توسط قدرتهای جهان اشغال شد و افغانها رنجهای بسیاری دیدند، اما صبر کردند و بیست سال در برابر اشغال مقاومت کردند تا دوباره آزاد شدند.
ادامه در پست بعدی..هدیه ما به شما، پوشش اخبار مهم جهان اسلام:https://t.center/+Rsp5_5K_uS1iN2Y0