📝📝موازنه دو توان عمل
✍مصطفی مهرآیین
🔰۱.ساختار قدرت چیزی جز موازنه دو توان عمل( مرکب از خلق گفتار و کردار) نیست: در یک سو توان عمل سیاسیونی وجود دارد که قدرت را در دست دارند.
این افراد هم از مواهب قدرت مشروع برخوردارند و هم از توان سرکوب که خود دو شکل دارد: سرکوب نرم از طریق ایدئولوژی و گفتار و سرکوب سخت از طریق ابزارهای خشونت چون اسلحه و باتوم و...
♈️در سوی دیگر توان عمل مردم قرار دارد که هم به درخواست از قدرت برای برآوردن نیازهایشان می پردازند و هم از توان مقاومت برخوردارند که خود دو شکل دارد: مقاومت نرم یا مقاومت منفی با نه گفتن به ایده ها و کردارهای قدرت و مقاومت سخت از طریق خیابان و شورش خیابانی و نهایتا انقلاب.
🔰۲.اگر گفتار و کردار مورد انتظار سیاسیون با گفتار و کردار مورد قبول مردم هماهنگ باشد که جامعه در وضعیت دموکراتیک و صلح قرار دارد و مردم و قدرت به شکل مسالمت آمیز در پیوند با هم قرار می گیرند و بر سر موارد مورد اختلاف با یکدیگر گفتگو خواهند کرد.
♈️اما اگر گفتار و کردار سیاسیون با مردم یکسان نباشد دو طرف از توان عمل خود برای بر کرسی نشاندن گفتار و کردار مورد قبول خود استفاده می کنند: سیاسیون با ایدئولوژی و اسلحه و مردم با "نه" گفتن و شورش خیابانی.
ما در تاریخ معاصر خود بارها راه خیابان را آزموده ایم چون از توان درونی و فکری لازم برای فهم قدرت "زبان" خود و " نه" گفتن برخوردار نبوده ایم.
♈️اکنون که جامعه تا حدود زیادی با دانش روز آشناست نیازی به دادن هزینه های زیاد برای رسیدن به خواسته هایش نیست.کافی است جامعه در مقابل قدرت به زبان بارتلبی در داستان " ترجیح میدهم که نه" به درخواست های قدرت " نه" بگوید.
🔰۳.وقتی مردم به سیاسیون " نه" می گویند، توان عمل سیاسیون یعنی توان برخورداری آنها از مواهب قدرت و توان آنها در سرکوب جامعه ( چه از طریق گفتمان چه از طریق اسلحه) دچار بحران می شود. قدرت در چنین وضعیتی راهی جز بازاندیشی در خود ندارد چون قدرت چیزی جز تعدادی انسان دارای تریبون رسمی سخن گفتن و توان استفاده از اسلحه نیست.اگر به آنها " نه" بگویید، تریبون سخن گفتن و اسلحه آنها به هیچ کاری نمی آید.
♈️اینکه گفته می شود قدرت سرسخت است و نمی شکند توهمی بیش نیست. هیچ قدرتی توان مقاومت در مقابل "نه" جامعه را ندارد، چون جامعه با این "نه" از یکطرف زندگی را برای خود منتفی می کند( و به همین دلیل به آن می گویند مقاومت) و از طرف دیگر زندگی و سیاست را برای اهل سیاست منتفی می کند( و به همین دلیل به آن منفی می گویند).
🔰۴. انتخابات مکانیسم سیاسی یک جامعه برای جلوگیری از فعال شدن توان سرکوب اهل قدرت یا توان مقاومت مردم است.
♈️در انتخابات مردم و اهل قدرت به شکل صلح آمیز و آرام وارد گفتگو می شوند و به مبادله آرام خواسته های خود می پردازند. اما اگر انتخابات تبدیل به مکانیسم فریب و سرکوب اهل قدرت شود باید با "نه" گفتن به آن، آن را بی معنا ساخت و به قدرت نشان داد که باید به ایجاد تحول بنیادی در ساختار قدرت بپردازند.
♈️عده ای در نقد می گویند این تحلیل کارکردی است و قدرت هرگز خود را تغییر نمی دهد.
در پاسخ باید گفت همه تحلیل های کلان اجتماعی کارکردی - ساختاری هستند و تحلیلی جز تحلیل کارکردی وجود ندارد حتی وقتی مارکس سعی در نقد نظم موجود دارد.
♈️عده ای دیگر می گویند قدرت سرسخت است و ما فقط تاوان میدهیم. این هم توهمی بیش نیست چون نه اهل قدرت خدا هستند که نشکنند و نه تابحال جامعه توان مقاومت منفی خود را تا اوجش آزموده که نتیجه نگرفته باشد.
حضور دوباره گروه اصلاح طلب در بازی انتخابات چیزی جز نتیجه مقاومت منفی مردم نیست.
🔰۵.عده ای می گویند رای ندهیم سعید جلیلی یا زاکانی یا قالیباف رای می آورد. رای بیاورد. هیچ ایرادی ندارد چون اصولا قوه مجریه جایگاهی در ساختار قدرت ندارد.
♈️حتی اگر پزشکیان هم رای بیاورد چیزی جز بزک کردن یک ساختار نادرست سیاسی نیست. شما به یک نظام سیاسی که "نه" می گویید، منازعه از سطح ریاست جمهوری به سطوح بنیادین قدرت می رود: یا آنجا تغییر می کند یا شما با بی معنا کردن مناسک قدرت چون انتخابات و..سیاست و قدرت را منتفی می کنید:
♈️چهل و پنج سال گذشته نشان داده مهم نیست رئیس جمهور شما چه شخصی با چه ویژگی هایی باشد چون او فاعل قدرت نیست بلکه مفعول قدرتی است که بر او جاری می شود.
در بهترین حالت شما محمد خاتمی هستید که هر چند روز با یک بحران روبرو می شود یا حسن روحانی هستید که در آخر خائن شناخته می شوید.
♈️میدانم همه تحت فشاریم و مستاصل، اما اندکی بیشتر مقاومت کنید چون پایان اینهمه فشار و استیصال نتیجه اش قدرت ماست.
ارسالی یکی از اعضای منفرد شبکه
#جمهوریترسانه همگرایی جمهوری خواهان
https://t.center/hamgerayerInternetRepublic