برایش جالب بود که انقلاب ایران بدون جنگ و خونریزی انجام شده. مرتب میپرسید چطور این اتفاق افتاده است.
انقلاب ایران را قضاوت میکرد؟ دیدگاهی در این زمینه داشت؟
با اینکه مرتب اخبار را دنبال میکرد و تحصیلکرده بود، مجرایی باز کرده بودیم که از ایران کتابهای زیادی به آنجا میرفت و او بقیه را تشویق میکرد که این کتابها را بخوانند. حتی به من میگفت تو باید به من قول بدهی روزی که افغانستان پیروز شد کتابفروشی بزرگی در کابل باز کنی و برای ما کتاب بفرستی. درست است که مبارز نظامی بود اما فقط سرش به تفنگ گرم نبود، با قلم و موسیقی و تارهای چنگ هم میانه خوبی داشت.
خودش هم اهل هنری بود؟ مثلا شعر میگفت یا موسیقی بنوازد؟
فرصت این کارها را نداشت.
سال 60 تا 68 که در وزارت خارجه بودید با طیف پنجشیر در ارتباط بودید؟
بله با همه مناطق افغانستان در ارتباط بودم.
در همان دوره کسانی هستند که به احمدشاه مسعود خیانت میکنند یا درگیریهایی با او دارند. نگاه ویژهای نسبت به این افراد داشت یا اینکه جملهای در مورد مثلا حکمتیار، دوستوم، ربانی یا مزاری گفته باشد؟
ربانی جزء تشکیلات جمعیت اسلامی بود و ارتباطات سیاسیاش با ربانی بود و مرتب هم برایش گزارش میفرستاد. با حکمتیار خیلی تضاد داشت و اجازه نمیداد گروههای حکمتیار از منطقهاش عبور کنند و میگفت اینها به خاطر دنیا میجنگند و هدفشان افغانستان یا جهاد در راه خدا نیست. مزاری رهبر شیعیان افغانستان بود که اصلا با پنجشیر رابطه نداشت. او هم آدم بسیار روشن و خوشفکری بود، ولی با هم رابطهای نداشتند که بخواهد به مسعود خیانت کرده باشد یا نکرده باشد. هم مسعود و هم مزاری هر دو توسط طالبان ترور شدند.
بعد از 68 چه شد که از وزارت خارجه جدا شدید؟
کار اصلی من سینما و فیلمسازی بود. به افغانستان هم که رفتم برای ساخت فیلم بود که فیلم مستند بسازم. زمانی که در وزارت خارجه بودم در سربداران بازی کردم و طراحی دکور بخشی از صحنهها را عهدهدار بودم. فیلم توهم را بازی کردم. مسئول طراحی و اجرای صحنه و لباس بودم. کارهای سینمایی زیاد داشتم که بعضا از تلویزیون پخش میشد. فیلم بایسیکلران را ساختم که آقای مخملباف کارگردانی کرد و من تهیهکننده بودم. از ادارات دیگر میآمدند که من را ببینند و امضا بگیرند. آقای ولایتی یک بار به من گفت کار سیاست با هنر جور درنمیآید. گفتم من هنرمند هستم ،سیاستمدار نیستم. من در شماها بُر خوردهام. هر زمان این تضاد شدید شد، بفرمایید که دنبال کار خودم بروم. تا سال 68 هم تحمل کردم و بعد خارج شدم و 69 مینافیلم را تأسیس کرده و به کار فیلمسازی ادامه دادم. از سال 84 هم که ممنوعالکار شدهام و گفتند سینما خداحافظ.
http://sharghdaily.com/fa/Main/Detail/271112/%D9%88%D9%82%D8%AA%DB%8C-%D8%A2%D9%82%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D8%A7%D9%84%D9%88-%D8%AF%DB%8C%D9%BE%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D8%B4%D8%AF