احساس میکنم در درون بدنام آدمهای زیادی در حالِ زیستن است؛ درست شبیهِ ساختمانِ نیمه کاره، که افرادی زیادی در درون آن در حال کار کردن هستند. احساس میکنم این آدمها حکمِ همان کاریگرها را برای من دارد. پندار نمیگذارند یکِ از آجرهای این ساختمان بی جای گذاشته شود. هنگامهای که بدنام از حرکت میایستد، و دیگر توانِ حرکت در من صلب میشود. احساس میکنم همهای آن آدمکها یکجا به جزءجزءِ بدنام نفوذ میکند؛ و مرا از سقوطِ وهمناک نجات میدهد. و یا اینکه وقتِ چشمانام را میخواهم ببندم و برای همیشه با نور خداحافظِ کنم؛ شبیهِ ماهیگیران ماهری قلابهایشان را به سوی چشمانام پرتاب میکنند و نمیگذارند چشمانام را ببندم! این احساس را بارها داشتهام: هنگامهای که دستام از حرکت باز ماند، توان حرکت از پاهایم صلب شد و... ولی با این حال هیچیک از آدمها توانِ درمانِ قلبام را نداشتند! پندار وقتِ دردِ قلبام آغاز میشود حصاری دور خودش میکشد که آدمکها توانِ شکستن و درمان کردناش را ندارد. دقت کرده اید؟! وقتِ همهای بدن درد کند که حالِ قلب خوب باشد زندگی گذر میکند و قلب دردهای بدن را درمان میکند. ولی حالِ قلب که مریض باشد همهای دنیایی بدن دست در دستِ هم بدهند برای در مانِ او کار ساز نیست! او شبیهِ بدن نیست که اجازه بدهد؛ آدمکها برای در ماناش پیش قدم شوند. قلب فقط یک طبیب دارد! او را در حریم خویش را میدهد، و وقتی آن طبیب خود درد شد؛ دیگر احدی حق ورود به آن اتاقک را ندارد. موضوعِ قلب فرق میکند: شبیهِ اتاقیست مختص یک نفر، که باید آنجا ملکه و یا پادشاه باشد! وقتِ ملکه یا پادشاهِ قلبِ میشوید و اسمِ طبیب تنگِ نامتان میشود؛ درد نشوید! سعی کنید همهای یک آدم را مریض نکنید؛ همهای یک آدم که مریض شد جزء مرگ دیگر چارهای برای او نمیماند. سعی کنید درد نشوید! ولی اگر درد شدید؛ در مان بودن را فراموش نکنید!
امروز خیلی خوشحالم، خواستم قدری از حس خوب و انرژیام را به شما هم منتقل کنم، حالا باید بروم چون مطابق برنامهی هر روزم کارهایی که در لیست دارم را باید انجام بدهم، دوباره که برگشتم میخواهم همینطور با انرژی باشید😇🤍❄️
«ابوسعید خدری (رضی الله عنه) میگوید: پرسیدند: ای رسول خدا! بهترین مردم، چه كسی است؟ رسول الله ﷺ فرمود: «مؤمنی كه با جان و مالش، در راه خدا، جهاد كند».
پرسیدند: بعد از او، چه كسی، بهتر است؟ فرمود: «مؤمنی كه راه تقوای خدا را در پیش میگیرد و در یكی از درهها، زندگی میكند و به مردم، آسیبی نمیرساند»». (بخارى:2786)
✨🤎 حیاتِ شاخهای هر درخت از ریشهای آن سرچشمه میگیرد. مراقب ریشهای آدمها باشید! ریشه که خشکیده شود؛ نوازش شاخه فایدهای ندارد. آدمها درست شبیهِ درخت هستند؛ قوی ولی در عین حال شکننده ، استوار ولی ضعیف. مراقب این درختها باشید! به ریشهای یک درخت که به موقع آب نرسد؛ ریشه پوسیده،شاخهها آهستهآهسته خشکیده و برگهایش زرد میشود. به ریشهای آدمهای زندگی اطرافِ خویش به موقع آب رسانید، و مراقب شاخه وبرگاش باشید!
وقتِ میگویم حالم خوب است؛ یعنی اینکه به دادام برس، دستام را بگیر و مرا از سیاه چال زندگی برون کن. یعنی اینکه دست زندگی به خفهام رسیده است و مرگام نزدیک است. وقتِ میگویم حالم خوب است؛ یعنی فرکانسیست برای تو که به پایی صحبتهای دلم بنشینی، و مرا خوب کنی. وقتِ میگویم حالم خوب است؛ یعنی لونِ زندگی در نگاهام رنگ باخته است، و در دنیایی تاریکی سرگردانم. وقتِ میگویم حالم است؛ یعنی اینکه مرگ چشمانم نزدیک است، در مان باش! وقتِ میگویم حالم خوب است؛ یعنی اینکه سطونهای بدنام فرسوده شده و سقوطِ وهمناکام نزدیک است. وقتِ میگویم حالم خوب است؛ یعنی بدان در من دیگر منِ زنده نیست. وقتِ میگویم حالم خوب است؛ یعنی به دردها عادت کردم، یعنی زندگی به پایان رسید و من مشغول مردنام و حالم دیگر خوب نمیشود!
با عزت نفس باش، اما مغرور نشو! درخت درست همانجایی میشکند و به زمین میخورد که حس میکند سنگین و ارزشمند شده و آدمها درست همانجا که حس میکنند کسی شدهاند...