داشتم فکر میکردم
این صورتهای غمگین در شهر با چه دارویی به سلامت قبل یا خیلی قبلتر برمیگردند. بعد فکر میکنم بچههای شهر که گناهی ندارند، آنها چرا نباید فرصت خوشبختی داشته باشند.
میدانید حقیقت یک چیز است، هر کسی سهم خودش را دارد!
هر کسی هر جای جهان! تاریخ او را ثبت میکند و تحویل بعدیها میدهد، من نگران خودمان هستم، یعنی هر یک نفرمان!
من به اندازهی خودم مفید باشم کافیست.
باور کنیم که در شکل زندگی هم تاثیر داریم.
در خندههای صبح، گریههای شب، بغضهای هم، قهقههها، دیدنها، ماندنها.
شاید ما باید همان رویشی باشیم که از کنار بدبختی سبز میشود تا حال باغچه را عوض کند.
بیخیال باغبانهای جهان که مدام دستور قطع میدهند.
#صابر_ابر۰