در سال ۱۳۷۳ در پی امضای نامه «ما نویسندهایم» فشار نهادهای امنیتی بر روشنفکران تشدید شد. یکی از امضاکنندگان این نامه احمد میرعلایی بود، مترجم نامآشنای اهل اصفهان. او را در آبان ۱۳۷۴ در حالی که راهی کتابفروشیش بود، ربودند و کشتند. از او بیش از ۳۰ کتاب منتشرشده و چند اثر منتشرنشده به یادگار مانده، متنهایی که میرعلایی تصادفی برای ترجمه انتخاب نکرده بود و پاسخی به مسائل زمانه بودند. این پادکست تلاشی است برای پاسخ به این پرسش که ذهن درخشانِ پشت این ترجمههای بینقص که بود؟ فرج سرکوهی، نویسنده و منتقد ادبی و عضو کانون نویسندگان ایران، درباره ویژگیهای ترجمههای میرعلایی صحبت میکند؛ مودب میرعلایی، شاعر و مترجم و از بستگان نزدیک احمد برشهایی از زندگی مترجم جانباخته را بازگو میکند؛ رضا فرخفال، نویسنده و پژوهشگر ادبیات و دوست میرعلایی، اندکی درباره ویژگیهای میرعلایی میگوید؛ و مریم نبوینژاد، از دوستان خانوادگی میرعلایی که در جوانی فرصت داشت که با میرعلایی همکاری کند درباره آن سالها حرف میزند.
این یک ساعت و چنددقیقه تنها پنجرهای است کوچک به دنیای پیچیده و تودرتوی حرفهای و شخصیِ احمد میرعلایی.
@ghatlha